شماره ۴۷۴ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي
صفحه را ببند
مردم و دولت، دو رکن تحکیم بهداشت‌روان

|  زهره واحدی  |    روانشناس  |

صحبت از بهداشت‌روان، چند سالی هست که در جامعه ایرانی مورد توجه همگان قرار گرفته است. صرف‌نظر از چیستی این موضوع، که در رسانه‌های مختلف مطرح شده، آنچه باید بیشتر به آن پرداخت، بحث از راهکارهایی است که می‌تواند سلامت و بهداشت‌روان را در جامعه، شایع سازد. در این زمینه می‌توان گفت، راهکارهای افزایش و ایجاد بهداشت روانی در جامعه به دو طریق است. در این زمینه هم دولت و هم فرد باید کمک کنند تا بهداشت‌روانی در جامعه تسری یابد. بخش دولتی به‌دلیل در دست داشتن امکانات مالی گسترده و سایر امکانات مانند امکانات‌رسانه‌ای، به‌راحتی می‌تواند در راستای ایجاد و گسترش بهداشت‌روانی گام بردارد. دولت در این راستا، می‌تواند با احداث بیمارستان‌های تخصصی و ایجاد فضای شادی و نشاط وارد شود. برای مثال جامعه‌ای که از مشکلات اقتصادی و بحران‌های گوناگون فرهنگی، سیاسی و... رنج می‌برد، نمی‌تواند بهداشت‌روانی سالمی را برای اعضایش به ارمغان آورد و در نتیجه مردم در چنین جامعه‌ای دچار یأس و ناامیدی هستند و نمی‌توانند به‌راحتی زندگی کنند. این درحالی است که متاسفانه آمار بیماری‌های روانی در جامعه ما رو به افزایش نهاده و نگرانی‌های بسیاری را به‌همراه دارد که درحقیقت زنگ‌خطر بزرگی برای جامعه است.
بسیاری از این بیماری‌ها که بدون‌شک سلامت کل افراد جامعه را به خطر می‌اندازند، بیماری‌های مزمنی هستند که به دلیل همین شرایط دشوار که گفته شد، برای افراد به وجود می‌آیند و تنها ‌درصد اندکی از بیماری‌های روانی، بیماری‌های ژنتیکی و امثال آن است. اما در کنار دولت، افراد نیز می‌توانند راهکارهایی را به دست گیرند که از آن طریق بهداشت روانی‌شان تضمین شود. افزایش معنویت در زندگی شخصی و اجتماعی یکی از این موارد است. زمانی که فرد ارتباط معنوی خود را از دست می‌دهد، بسیاری از اتفاقات زندگی و سختی‌های آن، او را ناامید می‌کند و در نتیجه به‌راحتی بهداشت‌روانی او به‌خطر می‌افتد. اما نکته دیگری که بسیار دارای اهمیت است و از سویی بسیاری از افراد جامعه آن را نادیده می‌گیرند، این است که بهداشت‌روانی مانند بهداشت‌جسمی امری است که باید مورد توجه قرار گیرد و افراد همان‌گونه که به چکاپ می‌روند تا بیماری‌های جسمی خود را بشناسند، باید برای چکاپ روانشان نیز به پزشک مراجعه کنند. این درحالی است که بسیاری از مردم در جامعه، چنین موردی را نادیده می‌گیرند و تنها زمانی‌که به این نوع بیماری مبتلا شدند یا به‌صورت مزمن برایشان اتفاق افتاد، در پی معالجه می‌روند. افراد باید بدانند که خوددرمانی نادرست است و بخش دولتی هم با استفاده از مراکز آموزشی و رسانه‌ها باید این امر را به عموم مردم آموزش دهد که باید پیگیر بهداشت‌روان باشند. مردم باید بدانند در این زمینه، مراقبت‌های فردی بسیار اثرگذار است و آنها خودشان باید برای سلامت خود همکاری کنند چون مراقبت امری نیست که به زور ممکن شود.
پدر و مادرها نیز می‌توانند ازجمله ارکان اصلی حفظ بهداشت‌روان فرزندانشان باشند. زمانی‌که پدر و مادری خود با اختلال، اضطراب یا پرخاشگری دست به گریبانند و نمی‌دانند که این امر اختلال‌روانی است، فرزندانی که در این بستر رشد می‌کنند نیز به‌صورت ناخودآگاه، بهداشت روانشان به مخاطره و حال و آینده‌شان به خطر می‌افتد. در نتیجه در ایجاد، حفظ و تحکیم بهداشت‌روانی، هم فرد و هم نهادهای دولتی موثرند و باید با کمک یکدیگر برای داشتن جامعه‌ای با روان سالم، گام بردارند.


تعداد بازدید :  162