شماره ۴۷۴ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي
صفحه را ببند
انگشت اشاره را به سمت خودمان بگیریم!

|  فرزانه رسانه |    کارشناس ارشد روانشناسی   |

حتما برای همه ما این سوالات و مشابه آن پیش آمده است که چرا در این چند‌سال اخیر تعداد خودرو‌های خارجی در ایران رو به فزونی گذاشته است؟ یا این‌که چرا این‌قدر سبک لباس پوشیدن‌ها به مدگرایی گرویده و اغلب به سبک اروپایی شده؟ انگار که پوشیدن ساپورت برای همه سنین در خانم‌ها اپیدمی شده است، یا لباس دیگری برای پوشیدن، جز آن وجود ندارد! چرا خرید خانه در فلان منطقه تهران مد شده یا این‌که تعداد سکه‌های مهریه خانم‌ها برای ازدواج نباید کمتر از مثلا فلان دختر فامیل باشد که هیچ، حتی باید بیشتر از آن هم باشد، اصلا تحصیلات هم گاهی با قصد و غرض اولیه شروع می‌شود. دوستی به من می‌گفت که اگر به خاطر کم کردن روی دخترعمویم نبود هرگز وارد دانشگاه نمی‌شدم و تحصیلات‌عالیه پیدا نمی‌کردم. واقعا علت پیشامد این مسائل چیست؟ چه می‌شود که در مدت کوتاهی کلاس‌های کارشناسی‌ارشد و حتی دکتری به لحاظ تعداد بالای دانشجویان مثل دوره کارشناسی، مملو از دانشجو می‌شود؟ آیا واقعا علت همه اینها تنها میل به پیشرفت است یا انگیزه دیگری در پشت آنها نهفته است؟ چشم و هم‌چشمی آفتی برای زندگی‌هایمان شده است. تا از دیگری بالاتر نباشیم، با خیال راحت سر به بالین نخواهیم گذاشت...
از طرفی رفتارهای کمک‌رسانی و نوعدوستانه که در گذشته به وفور شاهد این‌گونه رفتارها بودیم، اکنون متأسفانه، روزبه‌روز نه‌تنها شاهد کاهش این رفتارها هستیم، بلکه رفتارهای مقابل آن را بسیار می‌بینیم. دروغگویی برایمان از آب خوردن هم گواراتر شده. یک روز که قصد سوار شدن به تاکسی را داشتم، در ایستگاه مسیر مورد نظرم ایستاده بودم که از 2 خودرویی که وجود داشت یکی مسافرانش تکمیل شد و یکی دیگر در ایستگاه بود. جلو رفتم و از راننده پرسیدم نوبت شماست؟ با لحن مسخره‌ای گفت: نخیر این خودرو خراب شده منتظر امدادیم بیان درستش کنن... در صفی که به علت زیادی مسافر تشکیل شد ایستادم و منتظر شدم تا تاکسی‌های دیگر برسند. چند دقیقه بعد دیدم که همان راننده‌ای که گفت خودروام خراب است درحال فریاد زدن است که دربست... دربست!
چه شده که رفتارهای کمک‌رسانی، نوعدوستانه و جامعه‌پسند ما این‌قدر تنزل پیدا کرده است؟ درحقیقت اگر این مرد لحظه‌ای خودش را جای یکی از این مسافرانی می‌گذاشت که حتما در آن محدوده زمانی خسته از محل کار یا دانشگاهشان به خانه می‌روند با وجود آلودگی هوا که خستگی را دو چندان می‌کند، باز هم چنین رفتاری را نشان می‌داد و به فکر جیب خودش می‌بود؟ متاسفانه رفتارهای این‌چنینی در کشورمان رو به افزایش و درحال تبدیل شدن به بحرانی بزرگ است. گویی که دچار نوعی خودبزرگ‌بینی کاذب و خودشیفتگی شده‌ایم. شاید زیرلب با خود می‌گوییم که من از او برترم، دیگران برایم اهمیتی ندارند. وجود من مهم‌تر از دیگری است. البته با تأسف باید گفت، منشأ آن از حقارت عمیقی است که درون افرادی که این رفتارها را دارند ریشه دوانده و همین‌طور ناشی از تربیت معیوب در خانواده است و اکنون به جامعه یعنی همان خانواده بزرگ ما سرایت کرده است.
این روزها افراد برای بیرون کشیدن گلیم خودشان از آب، پا روی گلیم دیگران می‌گذارند. نفع شخصی، جایگزین پیشرفت اجتماعی شده است. نکند که با وجود دیدن و فهمیدن این چیزها به یک غفلت جمعی رسیده‌ایم که هیچ‌کدام کاری برای بهبود آن انجام نمی‌دهیم و از خود سلب مسئولیت کرده و منتظریم دستی از غیب برسد و همه این مشکلات را حل کند؟ یا این‌که فکر می‌کنیم دیگران هم هستند و چرا آنها کاری نمی‌کنند و در تله لوث مسئولیت گرفتار شده‌ایم؟ اگر هرکداممان برای حل کردن این مشکلاتی که اکنون به نوعی با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم بکوشیم و با دیگران همدلی داشته باشیم، می‌توانیم جامعه‌مان را از این قبیل مشکلات و مشکلات مشابه پاک‌سازی و ایمن کنیم. اگر همدلی را در خود تقویت کنیم دیگر در روابطمان جمع‌گرایی را فدای فرد‌گرایی نخواهیم کرد. اگر نگرشمان را تغییر دهیم یا به جای این‌که به خودمان تنها بیندیشیم، به خودمان به‌عنوان فردی از جامعه بنگریم که رفتارمان در جامعه تأثیر متقابلی خواهد داشت و نتیجه آن هر چه باشد به خودمان باز خواهد گشت، در آن صورت می‌توانیم یک الگوی اجتماعی برای دیگران باشیم. برای اصلاح هر رفتاری در جامعه باید اول به خودمان نگاه کنیم و اصلاح را از رفتارهای خودمان شروع کنیم. کار سختی است اما اصولی است و اگر انجام شود حتما بهبود چشمگیری در رفتارهای اجتماعی حاصل خواهد شد. اگر چشم و هم‌چشمی، خودبزرگ‌بینی، پایمال کردن حقوق دیگران را کنار بگذاریم و خودمان را به‌عنوان فردی مسئول در جامعه فرض کنیم. مگر نه این است که جامعه از فرد فرد انسان‌هایی که در آن زندگی می‌کنند، تشکیل شده است، پس با اقدامات عملی و مناسب خودمان می‌توانیم شاهد جامعه‌ای باشیم که به پیشرفت جمعی رسیده و از این طریق نفع شخصی نیز برای همه افراد آن حاصل خواهد شد.


تعداد بازدید :  82