بخش اول: رتبه اول ايلام در كشور
از میان روشهای اقدام به خودکشی شاید خودسوزی از خشنترین و نمایشیترین روشها باشد. بهطوریکه از آن بهعنوان نمایش یا کابوس زنده یاد میکنند. خودسوزی روشی نسبتا شایع برای خودکشی در برخی از کشورهای آسیایی بهویژه خاورمیانه است. بنابر یافتههای پژوهشی علت 25 تا 40درصد از مرگهای ناشی از خودکشی به علت خودسوزی صورت میگیرد. اکثر پژوهشها بهطور عمده چند عامل اصلی را برای خودسوزی زنان نام میبرند. موسسه گزارش صلح و جنگ، یکی از عوامل مربوط به خودسوزی بین زنان را اعتراض میداند، اعتراض نسبت به شرایطی که بر آنان حاکم است و راهحل دیگری را برای نشاندادن اعتراض، نمییابند و برخلاف تصور، علاوه بر مسائل روانی، عوامل اجتماعی مانند تبعیض، فقر و محرومیت یا خشونتهای خانگی میتواند عاملی برای انجام خودسوزی باشد. اتفاقی كه در اکثر مواقع در ملأعام صورت میگیرد تا با این کار احساس گناه در دیگران (و جامعه) ایجاد شود. براساس پژوهشهای انجام شده، فقر، محرومیت و تحقیر شدن در ازبکستان، مشکلات مربوط به ازدواج در هند و ازدواجهای اجباری در افغانستان بهعنوان علت اصلی خودسوزی زنان در این کشورها گزارش شده است. شاید محوریترین موضوعی که در همه موارد ذکر شده وجود دارد، مسائل و مشکلات خانوادگی و خشونتهای خانگی است. در برخی کشورها خشونت خانگی تنها یک مسأله شخصي است و نه جرم و به همین خاطر حمایتهای قانونی از افرادی که این خشونتها را تجربه میکنند، صورت نمیگیرد. در همین رابطه دکتر شکربیگی، جامعهشناس در شهریورماه امسال گفت در کشور ایران آمار خودکشی زنان بیشتر از مردان است بهطوریکه بیشترین آمار خودکشی زنان را استان ایلام به خود اختصاص داده و اغلب هم به طریق خودسوزی اقدام به خودکشی میکنند.
بخش دوم: عوامل اجتماعي
چندی پیش در میزگرد بررسی دلایل وقوع خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن، دکتر شیرین احمدنیا، جامعهشناس اعلام کرد: آمارها نشان میدهد خودکشی در میان زنانی که از سطوح تحصیلات پایینتری برخوردار هستند نسبت بالاتری دارد، این مسأله میتواند به این دلیل باشد که این افراد بهزعم خود، راه بهتری را برای رهایی از شرایط نامطلوب زندگی پیش روی خود نمییابند و راهحل را در پایان دادن به زندگیای که از آن ناراضیاند میجویند، زنانی که از سطوح تحصیلی بالاتری برخوردارند ممکن است از امکان اشتغال و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد برخوردار باشند و حتی به دنبال یاری طلبی برآیند، و امکان این را داشته باشند که به شیوههای دیگری زندگی خود را متحول کنند و ناگزیر از خودکشی نشوند. در مقایسه بین استانهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته کشور شاهد این هستیم که نسبت طلاق در استانهای کمتر توسعهیافته مثل ایلام و لرستان نسبت به استانهای توسعهیافتهتر مثل گیلان و تهران پایینتر است اما در عوض اقدام به خودکشی و خودسوزی زنان بالاتر است.
بخش سوم: رتبه آخر ايلام در كشور
محمدرضا تردست، معاون فرهنگی اجتماعی ادارهکل ورزش و جوانان اعلام کرده است که میزان واقعه طلاق در ایلام کمتر از سایر استانهای کشور است. درمجموع استان ایلام در ردیف 3استانی قرار دارد که کمترین میزان طلاق در آن ثبت شده است.
معاون فرهنگی اجتماعی ادارهکل ورزش و جوانان ایلام گفت: استانهای سیستانوبلوچستان، ایلام و یزد 3 استانی هستند که کمترین میزان طلاق طی امسال در آنها به ثبت رسیده است و بیشترین طلاقها مربوط به استانهای خراسانرضوی، کردستان و گیلان است و جای بسی خرسندی است که براساس تعداد جمعیتی که در استان وجود دارد میزان طلاقها نسبت به سایر استانها کمتر است.
آنچه که در بالا ذکر آن رفت، به معنای آن نیست که اگر نرخ خودسوزی در ایلام بالاست به این خاطر است که نرخ طلاق پایین است، هرچند که بنابر گفتههای دکتر احمدنیا این رابطه وجود دارد، رابطهاي كه نيازمند واكاوي دقيق است و حتي كنكاش دقيقتر در رابطه با دلايل افزايش نرخ طلاق! اما نکته اساسی این است که باید به پدیدهای مانند خودکشی و بهطور مشخصتر خودسوزی نیز با نگاهي دقيقتر و حساستر پرداخت. آن هم در استانهای غربی كشور که نرخ خودسوزی از میانگین آمار جهانی بالاتر است. مردادماه امسال معاونت اجتماعی بهزیستی ایلام از تکمیلنشدن ساخت مرکز جامع آسیبدیدگان اجتماعی در این استان انتقاد کرد. مرکزی که در سفر دوم هیأت دولت گذشته به ایلام در سال 89 مورد تصویب قرار گرفت و با گذشت 4سال هنوز خبری از آن نیست. برنامهریزی برای ایجاد چنین مراکزی، آن هم در استانهایی که بیشتر با آن درگیرند، به شرط آنكه با نگاه کارشناسي و اصولی و اثرگذار همراه باشد و بهطورحتم بتواند اثر برخی از آسیبها را کاهش دهد لازم و ضروری است و شاید به همان اندازه که احداث سد و نیروگاه.