اسما روانخواه پژوهشگر اجتماعی
وقتي كه در كوچه و خيابانهاي شهر قدم ميزنيم و افرادي را ميبينيم كه با بهانههاي مختلف از ما پول طلب ميكنند، واكنشهاي متفاوتي ميتوانيم داشته باشيم. ميتوانيم متاثر شويم و مبلغي را كف دستش بگذاريم، يا اخمهايمان در هم شود كه مثلا چرا من بايد هزينههاي اعتياد تو را فراهم كنم يا بيتفاوت ميگذريم. شايد تا مدتها با خودمان كلنجار ميرويم كه نكند راستش را گفته، نكند براي هزينههاي درمان فرزندش محتاج گدايي شده، نكند نان شب ندارد براي خوردن، نكند سرپناهي ندارد براي خوابيدن، آنوقت در مقابل همه اين سوالاتي كه اسمش ميشود وجدان، بنا را بر دروغ گفتن فرد متكدي ميگذاريم تا زودتر فراموشش كنيم. اما واقعيت اين است كه هر چقدر هم بخواهيم اين افراد را نبينيم، حضورشان آنقدر پررنگ است كه نميشود ناديده گرفتشان! حضوري كه در سالهاي اخير دچار تغييرات جنسيتي هم شده است و براي زنان روند روبهرشدي را داشته؛ بر عكس نرخ اشتغال زنان كه سالهاست در آمار 13درصد و 14درصد درجا ميزند، چيزي حدود 25درصد متكديان شهر تهران را زنان تشكيل ميدهند.
پدیده تکدیگری به دلیل عوامل مختلف اقتصادی، روانی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد میشود که مهمترین دلایل بروز این پدیده فقدان کار، بیماری، اعتیاد، مهاجرت و... است. این گروه از جامعه در برخی موارد به دلیل مشکلاتی که فرد و خانواده متکدی با آن روبهرو هستند و همچنین شکاف عمیق طبقاتی، ضعف فرهنگی و کافی نبودن درآمد رو به این اقدام میآورند. البته در مواردی نیز گروههایی با هدف ارتکاب جرم و جنایت، توزیع موادمخدر و... در پوشش تکدیگری فعالیت میکنند.
ساماندهی متکدیان از سال 78 در دستور کار نهادهای مختلف قرار گرفت. از آن زمان تاکنون به دلیل مشکلات قانونی هر ساله تعدادی از این افراد جمعآوری و پس از مدتکوتاهی مجددا به خیابانها برمیگردند. جمعآوری متکدیان از سال 72 آغاز و نیروی انتظامی با حکم قوه قضائیه موظف به جمعآوری متکدیان خیابانی شد. در ادامه سازمان بهزیستی، شهرداری و وزارت بهداشت ملزم به فراهمکردن شرایط نگهداری متکدیان شدند. 6 سال بعد شورایعالی اداری مصوبه جمعآوری و ساماندهی متکدیان را به وزارت کشور ابلاغ کرد اما از آنسال تاکنون اقدام نتیجهبخشی در این زمینه انجام نشده و فقط برای مدتی این افراد جمعآوری و در مراکزی نگهداری میشوند که به دلیل نواقص قانونی مجددا در جامعه رها میشوند. كارشناسان معتقدند کاهش سن تکدیگری و همچنین استفاده از کودکان و زنان جوان در تکدیگری زنگ خطر و بحرانی برای جامعه محسوب میشود که عواقب بسیار خطرناک و جبرانناپذیری در پی دارد و آمار جرم و جنایات و بزهکاری را در جامعه افزایش میدهد. از سوی دیگر خلأ قانونی موجود در موضوع نگهداری و ساماندهی متکدیان از دیگر موضوعاتی است که مسئولان سازمانهای متولی از آن بهعنوان دلیل اصلی بازگشت مجدد متکدی به شغل قبلی خود یاد کردهاند. در همين رابطه رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: متولی اصلی مقابله با پدیده تکدیگری در شهر تهران مشخص نیست و ما بارها بر تعیین متولی در قانون برای جلوگیری از این پدیده تأکید کردهایم. وي خاطرنشان کرد: ممانعت از تکدیگری دو بخش دارد؛ یکی جمعآوری متکدیان که وظیفه شهرداری بوده و این نهاد میتواند به سرعت نسبت به آن اقدام کند و دیگری بخش مربوط به قرنطینه، بازپروری و جامعهپذیری مجدد متکدیان است که این امر برعهده سازمان بهزیستی گذاشته شده است.
هاشمی ادامه داد: متاسفانه بهرغم وظیفه سنگینی که در حوزه تکدیگری برعهده سازمان بهزیستی گذاشته شده، اما هنوز سرانهای برای این موضوع در نظر گرفته نشده است و برای انجام وظایف خود در این زمینه از محل منابع داخلی سازمان استفاده میکنیم.
از سويي ديگر، درست در نقطه مقابل نهادهاي دولتي و تجربه ناموفقشان در برخورد با پديده تكديگري كه شايد با ارزيابي شرايط و واكاوي علل اين ناكامي، متهم به كمكاري هم نشوند؛ در مقابله با اين پديده، تجربه موفق شهر تبريز وجود دارد. شهري كه از آن، شهر بدون متكدي نام برده ميشود. اما چطور ميشود كه شهرداري و بهزيستي و ساير نهادها در ارتباط با تكديگري و روند رو به افزايش آن به بنبست ميخورند و اين اتفاق در شهر تبريز به صورت معكوس، يعني حذف تكديگري پيش ميرود؟ در مباحث مربوط به سياستگذاري اجتماعي، آنتوني گيدنز بهعنوان يك جامعهشناس راهحل جديدي را براي پيشبردن جامعه به سمت رفاه اجتماعي مطرح ميكند. نظريه راه سوم گيدنز به اين معناست كه در دنياي حاضر نميتوان تحقق رفاه را تنها برعهده خود افراد گذاشت، از سويي ديگر دولتها هم توان اقتصادي لازم را براي تامين رفاه همه افراد جامعه ندارند، پس بايد به فكر راه سوم بود و آن راه سوم، استفاده از نهادهاي مدني، مردمي و غيردولتي است. اتفاقي كه در شهر تبريز و در برخورد با پديده تكديگري شاهد كاركرد مثبت آن بودهايم. تبريز ازجمله شهرهاي بزرگي بود كه به دليل مهاجرپذيري و افزايش جمعيت درگير اين پديده آسيبزا شده بود اما چند سالي است كه به همت موسسات مختلف خيريه مانند موسسه خيريه حمايت از مستمندان تبريز، نهتنها روند رو به رشدش متوقف شده است بلكه امروز شاهد حذف كامل تكديگري در اين شهر هستيم. هر چند ساز و كار اين موسسات كه خود مردم متولي آن هستند نياز به بررسي دارد، اما لزوم ورود هر كدام از ما آنهم به صورت سازمانيافته در جهت حل اين معضل الزامي است. ما، بهزيستي، شهرداري و نهادهاي غيردولتي همگي بايد دغدغه متكدياني كه رو به افزايشاند را داشته باشيم.