سامان احتشامی نوازنده پیانو و آهنگساز
موسیقی از آن جمله هنرهایی است که میتواند شغل به حساب بیاید. اشتغال به هر نوع عملی دو انگیزه کلی دارد که قابل طرح به اهداف مادی و اهداف معنوی است. بنابراین نگاه مادی نهتنها در موسیقی خیابانی بلکه در انواع و اقسام مکانها موجود است. اینکه نگاه به مقوله مادی موسیقی خیابانی به نظر برخی افراد دمدستی میآید ایراد از این نوع موسیقی نیست بلکه نوع فرهنگ و سطح آن را در برخی افراد و بخشها، نشان میدهد. از آرزوهایم این است بتوانم در خیابان کنسرت برگزار کنم. اگر اداره اماکن تهران مجوز این اقدام را بدهد، از این حرکت استقبال میکنم. یکی از ویژگیهای اصلی موسیقی خیابانی، لذتی است که از پس ارایه این نوع موسیقی به مردم میرسد. من با نامگذاری موسیقی با عنوان «موسیقی خیابانی» مخالفم. کما اینکه در استخر هم موسیقی پخش میشود اما ما اسم آن نوع از موسیقی را «موسیقی استخری» نمیگذاریم! در کشورهای اروپایی و آمریکا به آن خاطر که تعداد نوازندهها در مقایسه با کشور ما، بسیار بیشتر است، دیده شدن هنرمندان را با مشکل مواجه میکند. بنابراین بسیاری از نوازندگان درجهیک که در ارکسترهای درجه یک مشغول نوازندگی هستند، بهخاطر امرار معاش در مترو یا خیابان ساز میزنند. این کار تکدیگری نیست. گدا کسی است که کاری نمیکند و تنها طلب پول دارد.
به نظر من چهره شهر با توسعه این نوع موسیقی، زیبا میشود و کسانی که از محل کار بازگشتهاند، میتوانند در مسیر رفتن به خانه، موسیقی خوب بشنوند. ذکر این نکته نیز لازم است در کشور اتریش، افرادی که علاقهمند به نوازندگی در خیابان هستند، باید آزمونی را پشتسر بگذارند تا مهارت ساز زدنشان احراز شود. این اقدام به آن خاطر است که مردم اثر موتزارت یا بتهوون را اشتباه نشنوند. آنها برای موسیقی خود، شخصیت قایل هستند. صدای موسیقی که در خیابانهای اروپا شنیده میشود، صدای سالم است اما برخی از متکدیان ما سر چهارراهها، ساز شکستهای را در دست گرفتهاند و به جای ساززدن، «قیژ قیژ» میکنند. من یکی از تحصیلکردگان موسیقی هستم و ساز تخصصیام پیانو است اما ویولن، آکاردئون و تنبک را به جای تلویزیون، سر چهارراهها دیدهام.
چقدر خوب بود نوازندگان خیابانی، کنترباس و درامز و ویولنسل هم میزدند تا مردم با سازهای دیگر هم آشنا میشدند! حضور نوازندگان خیابانی کار بسیار خوبی است اما به آن شرط که با واسطه فرهنگسازی بتوانیم بین نوازنده با گدایی که برای تأمین هزینه تهیه موادمخدر ساز به دست گرفته است، تفاوت قایل شویم. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ما تا پیش از سال 45 (که تالار وحدت و دیگر مکانهای برگزاری کنسرت تأسیس شدند) تمام اجراهای موسیقیمان خیابانی و کافهای بود. در آن سوی دنیا هم این موسیقی توانست به نوعی جریانسازی کند. بهعنوان مثال «لیبراچی» پیانیستی بود که پیانو خود را پشت یک خودرو قرار میداد و در شهرها، محلهها و میادین مختلف، به نوازندگی میپرداخت. او درآمد زندگی خود را از این راه به دست میآورد. «لیبراچی» نوازنده درجهیک بود و تا آنجا که میدانم صفحاتی از او به جای مانده که هنر او را در نوازندگی پیانو به خوبی نشان میدهد.