ابراهیم عمران
در جامعهای که برخی خصائل، مختص خودمان شده است و در جوامع دیگر شاید به این غلظت نباشد، شنیدن اینکه فردی در زمره ورزشیها به فردی دیگر بگوید «خوشحال» است که او «رکوردش» را در «تعداد بازی ملی» میشکند، جالب توجه است و جا دارد که بیشتر مورد مداقه قرار گیرد. پر بیراه نیست اگر گفته شود بیشتر درگیریهای اجتماعی/ سیاسی ما به حسادتمان برمیگردد. آنجا که به هیچوجه قائل به دیدن پیروزی و تفوق احدی نیستیم و نمیتوانیم ضمن حفظ رفاقت و دوستی با افراد از عمق وجود به سرافرازیشان معتقد باشیم. از این دست اخلاق نامناسب و غیرقابل توجیه، افسوسانه کم نیست و تلاش هم داریم تا در «جَلوت» طوری و «خَلوت» به طریق دیگر باشیم که این مورد نیز به نوبه خود مصیبتی است بزرگ... بازتاب چنین رفتار و کردار فردی در حیطه ورزش از آنجایی مهم است که بیشتر ناراحتیها و درگیریهای فکری در نپذیرفتن نکتهای است که بیشترمان رعایت نمیکنیم و آن اصل قبول «برتری دیگران در زمان» است. به این معنا که هر فردی را دورهای مختص اوست - به صرف آنکه مقام و ارج و قربی داشت - و حالیه فرد و افرادی دیگر در همان جایگاه قرار گرفتهاند، پس نباید در نهان خویش، حسادت بر اندیشهاش غلبه کرده و بالا رفتن همنوع را تحمل نکند... ای کاش این کنش اجتماعی نیک به خوبی رصد شود تا درسی باشد برای همه. همه آنهایی که در بزنگاهی خاص، نتوانستهاند از آزمونی چنین، سربلند بیرون آیند. منش «فردی معروف» نوید آن میدهد که میشود آداب اخلاقی نیکو را با مدد بزرگان به همگان و به عامه مردم بهطور درست آموخت که تأثیر کردار نامداران به قطع افزونتر است... که گفته شد: اگر صد ناپسند آید زدرویش/ رفیقانش یکی از صد ندانند/ و گر یک بذله گوید پادشاهی/ ز اقلیمی به
اقلیمی رسانند