شماره ۴۷۲ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۱ دي
صفحه را ببند
نفت شِیل و زمین سفت!

سوشیانس شجاعی‌فرد طنزنویس

[email protected]

چند سالی است آمریکا با سرمایه‌گذاری روی نوعی از سنگ‌های معدنی که حاوی نفت است، به خودنفتایی رسیده و نفتِ بازوی خودش را می‌خورد! دیروز هم در خبرها خواندیم (البته من خواندم شما که سرت توی وایبر بود!) که آمریکا صادرات نفتش به نصف صادرات ایران رسیده است و این‌طور که دارد پیش می‌رود، به نصف عربستان هم می‌رسد! ما که می‌گوییم اینها همه نقشه ایران بوده برای این‌که همان‌طور که خودمان با طلای سیاه، سیاه بخت شدیم، آمریکا هم به خاک سیاه بنشیند! واقعا نفت با کشوری مثل آمریکا چه خواهد کرد؟!
شرکت نفت آمریکا تأسیس می‌شود و همه آمریکایی‌ها به دست و پا می‌افتند که توی شرکت نفت آمریکا استخدام شوند!
انگلیسی‌ها چشم طمع به آمریکا می‌دوزند و آمریکا در واکنش خواهد گفت مگر خودت خوار مادر نداری که به من چشم طمع می‌دوزی؟ برو به عمه‌ات چشم طمع بدوز. مرتیکه انگلیسی چشم طمع دوز. بعد انگلیسی‌ها که امیدشان از ما برای دست برداشتن از تحریم نفتی‌مان قطع شده است، دوباره برای آمریکا سوسه می‌آیند و با التهابی که در آمریکا دارند سعی می‌کنند قراردادی ننگین به نام دارچین با آمریکا ببندند و منابع زیرزمینی آمریکا را غارت کنند. به همین منظور شروع به حفر اولین چاه نفت در ماساچوست می‌کنند. هی زمین سفت را می‌کنند ولی به باد هوا هم نمی‌رسند! یکهو یادشان می‌آید این نفت آمریکا اصلا زیر زمین نیست و چاه نمی‌خواهد! پس می‌روند از چین دسته بیل و دسته کلنگ وارد می‌کنند تا بتوانند راحت‌تر آمریکا را غارت کنند.
بعد از چند ‌سال همه آمریکایی‌ها کار در اپل و گوگل و مایکروسافت را به ایرانی‌های باهوشی که مهاجرت کرده‌اند می‌سپرند و خودشان در شرکت نفت آمریکا و انگلیس مشغول به کار خواهند شد! انگلیسی‌ها برای رفاه حال کارمندان شرکت نفت برایشان باشگاه فوتبال و تنیس و شرکت تعاونی می‌زنند و آمریکایی‌ها با این موضوع، مخصوصا شرکت تعاونی خیلی حال می‌کنند!
دوباره بعد از چند‌ سال باراک اوباما که آن زمان یک سناتور پیر است، مردم آمریکا را هوشیار می‌کند که‌ای آمریکایی‌ها چه نشسته‌اید که انگلیس دارد نفتمان را غارت می‌کند، صنایع نفت آمریکا باید ملی شود. بعد انگلیسی‌ها می‌خواهند کودتا کنند کودتایشان شکست می‌خورد؛ چون دیگر مثل کودتای 28 مرداد نیست که سازمان سیا هم پای کار باشد! ولی دو روز بعد یک کودتای دیگر انجام می‌شود و بعدا معلوم می‌شود شخصی به نام شاپور معصومی‌نژاد، موسوم به شاپور ریپورتر اعزامی صداوسیما، رم، پشت پرده کودتا بوده و قرارداد نفت به جای انگلیس با ایران بسته می‌شود! دولت ایران طی بیانیه‌ای اعلام می‌کند، زده بودی ضربتی، ضربتی نوش کن! بعد از این‌که نوش کردی تف کن!
کم‌کم آمریکایی‌ها که الان مجبورند شب تا صبح کار کنند (گفتم شب تا صبح فکرتان جای بد نرود، به وقت خودمان گفتم که برای آنها می‌شود صبح تا شب!) از پول بادآورده نفت، پولدار و پولدارتر می‌شوند و تفریحاتشان می‌شود قلیان کشیدن در خیمه‌های صحرای تگزاس و جره بازی در آلکاتراز و پرواز دادن شاهین و باز و هوبره‌هایی که از ایران قاچاق شده‌اند به آمریکا! بعد هم شروع می‌کنند به خریدن پورشه و فراری و لامبورگینی! بعد فرت و فرت به زن‌های روسی ویزای کار می‌دهند!
 بعد می‌روند در لاس‌وگاس و پول‌هایشان را در قمار می‌بازند و سوژه خبری برای بیست و سی درست می‌کنند! (بله، چی فکر کردید! بیست و سی با ده بار عوض شدن رئیس صداوسیما از بین نخواهد رفت!) ایرانی‌ها هم که تا قبل از این، به عرب‌های پولدار حسادت می‌کردند، دیگر سرشان را از زندگی عرب‌های می‌کشند بیرون و به آمریکایی‌های سوسیس‌خور گیر می‌دهند!
آمریکایی‌ها که دیگر به شدت به پول نفت وابسته شده‌اند، تمام بودجه‌های سالیانه را با وابستگی شدید به پول نفت می‌نویسند و هرچه اوباما می‌گوید اینها دسیسه ایران بوده، کسی برایش تره هم خورد نمی‌کند! رئیس‌جمهوری وقت آمریکا هم که احتمالا از نوه‌های جرج بوش خواهد بود، اوباما و تمام منتقدان نفتی را می‌کند توی گونی و تبعیدشان می‌کند به ونزوئلا! مردم مردم آمریکا می‌مانند که این دوران خوش نفتی را خوش بگذرانند یا کلید کنند روی بهار آمریکایی!

 


تعداد بازدید :  238