محسن شهیدی مهندس معماری
نقش رسانههای دیجیتال در دنیای امروز و در زندگی انسانها درست مثل شمشیر دولبه و بران است. اجازه دهید ابتدا به تعریف حتیالمقدور دقیق و مشخصی از «رسانههای دیجیتال» بپردازیم؛ نخستین مفهومی که از «دیجیتال» بودن رسانه به ذهن متبادر میشود «آنالوگ» نبودن آن است. این یک مشخصه فنی است و این تفکیک هرچند در ابعاد مختلف، از نحوه ذخیرهسازی اطلاعات گرفته تا پردازش و انتقال آن تعیینکننده و حایزاهمیت است، اما شاید برای عموم مردم و حتی بسیاری از کاربران حرفهای چندان مورد توجه و حتی قابلدرک نباشد. به نظر میرسد که مفهوم موردنظر در ترکیب با اصطلاحی دیگر یعنی «چند رسانهای» (Multi media) بودن (واسطه و محتوا) بیشتر قابلدرک باشد. ترکیب این دو مقوله دگرگونی تاریخی عظیم و بیسابقهای را در عرصه ارتباطات و تبادلاطلاعات رقم زده است که زمینهساز اصلی آن امکان تولید، ذخیرهسازی و بازخوانی فرآوردههای مختلف علمی، هنری، فنی و... از طریق فناوری دیجیتال است. ساحتهای مختلف و متنوع خلاقیت در این فضای جدید هم از حیث محتوا (ادبیات، فلسفه، مهندسی، پزشکی، هنر و...) و هم به لحاظ قالب (متن، صوت، تصویر ساکن، انیمیشن و...) بهوسیله کدهای دیجیتال با سرعت و سهولتی بیسابقه و روزافزون قابلتبدیل و تکثیر و تبادل میشوند. فناوری دیجیتال همچنین با فراهمآوردن زمینه ارتباط تعاملی (Interactive) میان کاربران با منابع تولید اطلاعات یا با یکدیگر، مفهوم بیسابقه دیگری را در حوزههای مختلف فرهنگ جوامع بشری محقق میسازد و آن «دنیایمجازی» است؛ امروزه شاهد هستیم که «دهکدهجهانی» اگرچه نه در شکل ملموس و فیزیکی آن اما در فضای مجازی کمابیش تحقق یافته است. نسل پیشین وسایل ارتباط جمعی یعنی رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات و مانند آن در قیاس با ارتباطات چند رسانهای امروز از ضریب نفوذ و جامعیت بسیار کمتری برخوردار بودند؛ البته این تحول شگرف را نمیتوان و نباید کاملا مثبت ارزیابی کرد؛ بعضی متفکران و جامعهشناسان محدودیت و گسیختگی نسبی رسانهها در دوران قبل از دیجیتال را از آن جهت که مانع از انسجام ابزاری لازم برای تسخیر همهجانبه افکار عمومی بود، انسانیتر و دموکراتیکتر از جایگزینهای پیشرفته آنان میدانند. «اینترنت» بهعنوان زمینهساز اصلی پیدایش دنیای مجازی فراگیرترین و اثرگذارترین محمل برای حضور و فعالیت بدون مرز رسانههای دیجیتال است؛ درعین حال این واسطه بیمانند همانطور که از نام آن پیداست، شبکه (تور=Net )ای نامریی را بر مناسبات ارتباطی افراد و جوامع مستولی میسازد؛ این رخداد بدوا و ماهیتا در تعارض با اصول اولیه آزادی و انتخاب ارادی آحاد است و چنانکه مفاهیم و قالبهای چندگانه رسانههای دیجیتال نیز در نازلترین سطح کارآیی خود یعنی برای تبلیغات تجاری و تأمین منافع شخصی یا جناحی صاحبان ثروت و قدرت بهکار گرفته شود، تمامی امتیازات و برتریهای بالقوه این ابزار، در چشم برهم زدنی به توانمندیها و تأثیرات عملا منفی فرهنگی بدل میشود. این بعد خطیر از گسترش فناوری و کاربرد وسایل ارتباط جمعی ایجاب میکند که به منظور صیانت از ظرفیتهای ارزشمند رسانههای دیجیتال به موازات توسعه تکنیکی و حتی مقدم بر آن، تدبیر راهکارها و تمهید چارچوبها و مکانیسمهای ارزشمحور در اولویت کاری مسئولان فرهنگی قرار گیرد. عجیب نیست اگر در عصر سیطره فناوریهای پیشرفته و حاکمیت تکنولوژی اطلاعات، بار دیگر یکی از دیرینهترین دغدغههای بشر یعنی «اخلاق» به کانون توجه اندیشمندان و مصلحین اجتماعی تبدیل شود.