شماره ۴۷۱ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۰ دي
صفحه را ببند
فضای فرسایشی

اصغر مهاجری جامعه‌شناس

 در نگاه صاحب این قلم که آغشته به مسائل جامعه‌شناختی است، براساس نظر، احساس و یافته‌های تحقیقاتی، معتقدم اگر بخواهیم توصیفی از زندگی اجتماعی جامعه خود را ارایه بدهیم، باید بگوییم ما دچار فرسایش سرمایه اجتماعی شده‌ایم.
 هر روز نیز از این سرمایه، بد استفاده و برداشت می‌شود که درنهایت موجب کاهش آن شده است. سرمایه اجتماعی‌ای که می‌تواند سبب‌ساز، بسترساز و موجب توسعه اقتصادی- اجتماعی شود.
1- از نظر فرهنگی، یافته‌ها و مشاهدات علمی من این است که ما خیلی، نظام معیارین، نظام هنجاری و نظام ارزش‌های روشنی را تجربه نمی‌کنیم. یعنی دچار یک آشفتگی نظام ارزشی- معیاری-هنجاری هستیم. این مسأله شاید نشانه این باشد که جامعه درحال جابه‌جایی در تغییرات خودش باشد. هرچقدر نظام‌ قضاوت‌های ارزشی، هنجاری و معیاری ما، شفاف‌تر باشد، احتمال این‌که رفتار شهروندان ما نیز شفاف‌تر شود، زیاد‌تر است. به همین دلیل به لحاظ اجتماعی- فرهنگی، شفافیت را در جامعه کمتر می‌بینم و اعتماد را کاهش‌یافته‌تر و روابط را غیرپویاتر.
2- از لحاظ اقتصادی، جیب مشتریان و مردم طبقه متوسط و روبه‌پایین را لاغر و نحیف می‌بینم. این نگران‌کننده است چراکه اگر جیب اکثریت جامعه، نحیف و لاغر شده باشد، دو پیامد خیلی نگران‌کننده در پیش است: 1- نظام تولید اقتصادی دچار مشکل می‌شود و چرخه اقتصادی به‌خوبی کامل نمی‌شود و 2- از لحاظ اجتماعی، زمانی که جیب مردم لاغر می‌شود، به این معنی است که طبقه متوسط کوچکتر می‌شود و هرچقدر طبقه متوسط، کوچکتر شود، بیشتر به ضرر جامعه خواهد بود چراکه این طبقه، سوپاپ اطمینان جامعه است و می‌تواند نظام اجتماعی و نظام سیاسی را تضمین کند. لذا باید در این مورد بسیار حساس باشیم و دولت نباید اجازه دهد که طبقه متوسط، کوچکتر و نحیف‌تر از این‌که امروز هست، شود.
3- از لحاظ روانشناختی هم، آسیب‌های روانی تا اندازه‌ای بالاست. اضطراب، استرس، دلواپسی، نگرانی و افسردگی در جامعه ما بالاست.
این یعنی دو راهی‌هایی که جامعه را مضطرب می‌کند و سپهر روانی آن را مشوش. اما نقطه‌های امید خیلی زیاد است. در پستوی ذهن جامعه ما، جوانه‌های امید دیده می‌شود. امید به این‌که ما در تنظیم روابط و دیپلماسی بین‌المللی، سربلند و موفق بیرون بیاییم و قلم سیاهی روی دلواپسی‌هایمان بکشیم و به طرف اقتصاد پویا حرکت کنیم؛ چه درقالب اقتصاد مقاومتی، چه درقالب اقتصاد‌های درون‌زای دیگر و چه درقالب روابط پویا. من در پس این مواردی که ذکر کردم، امیدی را می‌بینم.
4- از لحاظ احساس امنیت- به‌خصوص در روزهای اخیر و از مشاهداتم از جامعه- حدس من این است که درجه احساس امنیت در یکی، دو هفته اخیر، کاهش پیدا کرده است. به‌دلایل اتفاقاتی که در حوزه انتظامی ما رخ می‌دهد و روی سپهر روانی و احساس امنیت، تأثیر می‌گذارد. قصه‌هایی مثل ماجرای گلپایگان و شهادت بعضی از عزیزان ما در مرز که همه اینها پشت‌سر هم رخ داد، باعث کاهش احساس امنیت شد. در بعضی موارد، عوامل مکمل نیز تاثیرگذار بود. مثل پروازهایی که دچار مشکل می‌شوند، خبرهایی که غیررسمی می‌رسند که فلان هواپیما چرخش باز نشد، فلان هواپیما دوباره به تهران برگشت و نشست و مواردی مشابه. اینها روی هم رفته باعث خدشه‌دار شدن احساس امنیت  در جامعه می‌شوند.
5- به لحاظ معیشتی، دلواپسی‌ها در روزهای رو به پایان سال، زیاد است. چه به بهانه گران‌شدن نان و چه به بهانه نحیف‌شدن جیب‌ها برای خریدهای پایان سال. از این‌رو دورنمای زیبایی  دیده نمی‌شود مگر این‌که اتفاقات خوبی در آستانه‌ سال‌نو بیفتد.


تعداد بازدید :  472