یحیی یثربی استاد فلسفه و اخلاق اسلامی
به نظر من در فضای زندگی مردم جامعه ما امروز نوعی ناآرامی و و ناخشنودی وجود دارد بهطوریکه همه به شکلی احساس کمبود و حس میکنند، چیزی ندارند یا چیزی کم دارند و باید بهتر از این زندگی میکردند. در فضای زندگی ما تبعیض در سطح جامعه زیاد شده است. فاصله طبقاتی در خانوادهها، محلهها، فامیل و شهر بسیار زیاد شده است.
به یاد دارم سالها پیش اقلیتی در جامعه بود که کلا جدا از زندگی متداول اکثریت متوسط و پایین جامعه بودند و طوری نبود که زندگی آنها در چشم مردم فقیر باشد تا احساس بدی به این طبقات دست دهد. اما امروز متاسفانه همه چیز با هم خلط شده است. تبعیض تا حدی زیاد شده که مثلا یک برادر برای 5میلیون وام به هر دری میزند و برادر دیگر میلیادی درآمد دارد و شاید 5میلیون پول خردش باشد. این تبعیضها زندگی مردم را ناآرام کرده است. امروز در انگلیس، آمریکا و آلمان 90درصد مردم زندگی مشابهی دارند؛ اما یک عدهای هم هستند که مثلا کشتی تفریحی دارند یا فوتبالیستهایی که میلیاردها دلار حقوق میگیرند. اما این طبقه غیرعادی دیگر وارد این اکثریت 90درصدی نمیشود. حتی یک کارگر افغانی هم اگر به آنجا برود در حد مردم عادی همان کشور میتواند زندگی خود را بگذراند.
در جامعه ما یک عامل بزرگی که باعث به هم ریختن روان مردم و ناآرام شدن جامعه میشود همین مخلوط شدن فقرا و اغنیا و زیاد شدن تبعیض در همه محیطهای انسانی است. عامل دیگری هم که دلها را غمگین و فضای زندگی امروز را ناآرام میکند بسط تبعیض به همهچیز است. حتی گورستانها هم امروز در جامعه ما طبقاتی شده است. در گورستانی که نام بهشتزهرا (س) را دارد، هم قبر چند صد میلیونی داریم و هم قبر 500هزار تومانی. مردمی که عزیزشان را در قسمتهایی که آسفالت نشده و سقف ندارد خاک میکنند، احساس ناراحتی میکنند. همینطور در نظام آموزش و پرورش ما نیز تبعیض دیده میشود. بچهای که خانواده متمول دارد از همه امکانات آموزشی و کمک آموزشی برخوردار است ولی بچه دیگری حتی نیمکت درست و حسابی در کلاس درسش نیست. این دو عامل در جامعه امروز ما باعث ناراحتی روانی مردم است؛ گسترش تبعیض از خانه، خودرو و مدرسه گرفته تا گورستان.
عامل دیگری که در فضای زندگی امروز خیلی دردآور است، به نظر من فساد است. در فضای یک نظام ارزشی، فساد خیلی ناراحتکننده است. اگر یک نظام غیرارزشی مثل کرهشمالی و کوبا بود شاید گسترش فساد در آن اینقدر دردآور نبود. اما در فضای ارزشی، رواج ضدارزش خیلی ناراحتکننده است. اینها عواملی هستند که دست به دست هم داده و جامعه امروز را از نظر روانی ناآرام کرده است.
رهایی از آن سخت است ولی ناممکن نیست. این تبعیضهای گسترده و فسادهای مالی مثل اختلاسها و دزدیها باعث شده مردم ما با اینکه ذاتا شاد و امیدوار و خوشبین هستند، اما امروز هر وقت به هم میرسند عاصی و ناراضیاند. این مشکلات را باید مسئولان درک کنند و اقدامات عملی در راستای رفع آنان صورت گیرد. با این حال امروز مسئولان ما هم مثل غیرمسئولها حرف میزنند و میگویند این مشکل را داریم و باید این و آن اتفاق بیفتد؛ غافل از اینکه این بایدها و نباید در دست خودشان است.