| ثريا اسماعيلي | آرشيتكت و طراح |
ايران طي ادوار مختلف داراي هنر معماري مثالزدنی بوده كه آميخته با فرهنگي ملي و ديني ما است. اين معماري در جهان تحتعنوان معماري ايراني- اسلامي شناخته ميشود. امروزه با پيشرفت علم معماري و توسعه شهرسازي در سراسر جهان، شايد اينگونه به نظر برسد كه معماري ايراني- اسلامي به فراموشي سپرده شده است، اما بزرگترين معماران و طراحان جهان هنوز هم از سبكهاي متنوع و مختلف اين شيوه استفاده كرده و الهامهاي بسياري ميگيرند. امروزه بسياري از مجلات، سايتها و رسانههاي مرتبط با علم معماري نوين، بارها از تاثيرات عميق معماري ايراني- اسلامي در معماري جهان گزارشهاي متنوعي را منتشر كردهاند. ازجمله این طراحان بزرگ ميتوان به «جاناتان کوریل» اشاره كرد كه با ذكر مثالهاي مختلف، به صراحت اعلام كرده است كه بسياري از بناهاي مهم در اروپا و آمريكا كه طي حدود 2دهه اخير ساخته شدهاند، از اين سبك معماري الهام گرفتهاند.
حتي در طراحي داخلي و دكوراسيون نيز ميتوان اين اثرپذيري جدي را مشاهده كرد، اما متاسفانه در معماري شهری داخل ايران، ديگر نميتوان خيلي هنر معماري ايراني- اسلامي اثراتي را مشاهده كرد. شايد اين سبك امروزه تنها در ساخت مساجد، اماكن متبركه و امامزادهها نمود داشته باشد كه متاسفانه نمودي كپي شده و تقليدي است و ديگر اثري از خلاقيت كه ازجمله ويژگيهاي اصلي معماري ايراني- اسلامي است، ديده نميشود. يكي از آسيبهاي جدي معماري امروز در ايران اين است كه ما از رنگهاي متنوع و شاد در ساخت و سازها و حتي در دكوراسيونداخلي كمتر استفاده كرده يا اساسا استفادهاي نداريم.
برخي معتقدند كه عدم استفاده از رنگهاي شاد و متنوع بهدليل روحيه تاريخي ايرانيان بوده كه تصوري اشتباه و غلط است، چراكه در معماري تاريخي ايراني و اسلامي، بهويژه در آيينهكاريها و نماهاي داخلي و بيروني از رنگهاي شاد استفاده بسياري شده است. عدم استفاده از تنوع رنگي در شهرسازي و همچنين طراحي داخلي، نوعي سرخوردگي و افسردگي را نشان ميدهد كه شايد در زندگي روزمره نسل امروز بتوان از آن نشانههاي زيادي يافت. اگر به فرهنگ رنگها در هنر معماري و نقاشي توجه كنيم، درمييابيم كه رنگهاي شاد به نوعي آرامشبخش و ضداسترس و افسردگي بهشمار میآيند و در مقابل رنگهاي تيره و حتي رنگآميزي يكنواخت و بدون تنوع نيز چنين آسيبهايي را بههمراه دارد. سبک شهرسازی و معماری امروزی ما موجب شده كه فضاي زندگي براي نسل امروز فضاي دلچسب، نشاطآور، سرزنده، با روح و اميدبخشی نباشد. علت اصلي اين است كه سبك معماري و طراحي داخلي و خارجي ما به سمت تيره شدن ميرود و تيرگي و همچنين يكنواختي، آسيبهاي روحي و ذهني بسياري را به همراه دارد.
برخي ميگويند كه ايرانيان به اين سبكها گرايش بيشتري دارند، كه در پاسخ بايد پرسيد، اگر اين نظريه صحيح است، پس چرا مردم از هر فرصتي، حتي اندك و كوتاه براي دل كندن از زندگي شهري استفاده كرده و به دامان طبيعت پناه ميبرند؟ علت اصلي اين است كه فضاي زندگي از نظر سختافزاري براي آنها دلنشين و راحت نيست و به همين دليل به طبيعت پناه ميبرند.