شهروند| یکی از بازیکنان قدیمی فوتبال ایران که در هر 3 قهرمانی تیمملی فوتبال کشورمان در جام ملتهای آسیا نقش داشته و در کنار تیمملی بوده، اصغر شرفی است که این روزها فعالیت زیادی در عرصه مربیگری ندارد. او معتقد است، تیمملی ایران در شرایط فعلی هیچ شباهتی با تیمی که 3 دوره متوالی بر بام قاره کهن ایستاده، ندارد و امید زیادی هم به موفقیت تیم کیروش وجود ندارد. در ادامه گفتوگوی اصغر شرفی را با «شهروند» میخوانید:
شما در 3 دوره قهرمانی متوالی ایران در آسیا حضور داشتید، از حال و هوای آن روزها برایمان بگویید؟
چیزهایی که از آن دوران یادم میآید، فقط خوشحالی مردم است که دایما به خاطر موفقیتهای فوتبال جشن میگرفتند. در 2 دوره (1968 و 1972) من بازیکن تیمملی بودم و در دوره سوم (1976) که در تهران هم برگزار شد، مربی تیمملی بودم و در کنار حشمت مهاجرانی حضور داشتم. روزهای خوبی بود و تصور نمیکنم دیگر آن روزها به این زودی برای فوتبال ایران تکرار شود.
چه شد که پس از پایان آن دوره دیگر چنین اتفاقی حتی برای یک بار هم تکرار نشد؟
آن زمان تدارک خوبی برای تیمملی میدیدند. از رئیس بگیر تا پایینترین سمت در فدراسیون و تیمملی برای کارشان برنامه داشتند. روزهای شیرینی را سپری میکردیم و در کشورهای خارجی جشن قهرمانی میگرفتیم. آن زمان، دوره طلایی فوتبال ایران بود. بازیکنان باسوادی در تیمملی بودند که ارزش پیراهنی که تنشان بود را میدانستند.
تیم فعلی ایران چه تفاوتی با آن تیم دارد؟
الان هیچکس متوجه نیست که پیراهن تیمملی چه ارزشی دارد. هیچکس نمیداند که این پیراهن پرچم کشورش است و باید برای آن جان بدهد. لباس آن دوره تیم ما هم سبز، سفید و قرمز بود که دقیقا یادآوری پرچم ایران را برایمان داشت. همین پرچم را زمانیکه آدمهای بزرگ از این دنیا میروند،
روی تابوتشان میکشند و ما در اوج
جوانیمان آن پیراهن را برتن داشتیم. خلاصهاش را برایتان بگویم که نه مربیانمان پورسانت بگیر بودند و نه بازیکنان به فکر ساق پایشان.
خاطرهای از آن دوره دارید که هنوز در ذهنتان مانده باشد؟
وقتی قهرمان آسیا شدیم محمود بیاتی که سرمربی تیمملی بود از حسین فکری که به دلایلی از تیم کنار گذاشته شده بود هم تمجید کرد و او را در این قهرمانی سهیم دانست. برخی از مسئولان با حسین فکری اختلاف داشتند و به همین دلیل به بیاتی گفتند که باید مصاحبهات را پس بگیری که او این کار را نکرد و درنهایت نیز برکنار شد. او واقعیت را گفته بود و سر حرفش نیز ایستاد که برای تمام بازیکنان تیمملی این مثل یک درس بود. همه آن زمان به یک اصولی معتقد بودند و حاضر نبودند این اصول را با هیچ چیزی عوض کنند. حالا من میشنوم که فدراسیون یکی درگوش آن یکی میزند. فدراسیون یک مکان خاص و ملی است و جای این کارها نیست.
ضعف فعلی فوتبال ایران که از نظر شما دلیل اصلی این ناکامیهاست را چه میدانید؟
همین الان میبینید که در تیمملی ما کسانی هستند که در ایران فوتبال را یاد نگرفتهاند و خارج از کشور این فوتبال را آموختهاند و به فوتبال ما وارد شدهاند. کاری که کیروش میکند، خروجی فوتبال ما را نشان میدهد. البته نمیتوان گفت که کار بدی است زیرا او میخواهد تیمش نتیجه بگیرد.
با این وضع باید انتظار قهرمانی تیمملی ایران در جام ملتهای آسیا را داشته باشیم؟
در زندگی همیشه میگوییم که چه کاشتهایم و چه باید برداشت کنیم. الان ما هیچ چیز نکاشتهایم که منتظر برداشت آن باشیم. وضع آنقدر بد است که تیمملی در فرودگاه متوجه میشود یک مربیاش قهر کرده است. چطور کریمی به خودش اجازه میدهد چنین کاری را انجام دهد؟ او وقتی لباس تیمملی را میپوشد، یعنی دیگر متعلق به خودش نیست و باید به منافع ملی فکر کند.
صحبتهای شما نشان میدهد که به قهرمانی ایران در استرالیا خوشبین نیستید. درست است؟
تیم کشورم است و دوست دارم که قهرمان شود اما قهرمانی در این دوره، دور از دسترس ایران است زیرا خداوند جای حق نشسته است و به کسی این قهرمانی و موفقیت را اعطا میکند که برایش زحمت کشیده باشد. اینطور نیست که تیمهای رقیب ایران در این 4سال رفتهاند و زحمت کشیدهاند، آن وقت ایران بیاید با یک اردوی یک ماهه قهرمان آسیا شود. بههرحال خداوند کسی را کمک میکند که زحمت کشیده باشد. همین تیمهای عربی که آن زمان برای ما زنگ تفریح بودند، آنقدر برنامهریزی قوی دارند که الان حرف از قهرمانی آسیا میزنند اما ما چه؟ در هر صورت امیدوارم هر اتفاقی رخ میدهد به نفع ایران و مردم کشورم باشد.