[شهروند] هفتادوسه سال پیش در چنین روزی، برابر پانزدهم آگوست 1947 میلادی، تلاشهای رهبرانی چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، محمدعلی جناح و سبهاش چندربوس، به ثمر نشست و هندوستان 24 ساعت پس از کشور تازه تأسیس پاکستان، حکم استقلال خود را از انگلستان دریافت کرد. به این ترتیب نهضتی که 17سال پیش از این تاریخ، در دوازدهم مارس 1930 میلادی به سعی مهاتما گاندی و بر ضد استعمار بریتانیا آغاز شده بود، با خروج نیروهای انگلیسی از هند و استقلال این کشور به نتیجه رسید تا واژه ترکیبی «نافرمانی مدنی» بهعنوان راهی امتحان شده و جواب پس داده وارد لغتنامه ادبیات سیاسی جهان شود. وقتی در ابتدای این راه دشوار مهاتما گاندی اصول خود در نهضت «نافرمانی مدنی» را به این شکل تبیین کرد که: «یک فرد عضو مقاومت هرگز عصبانی نمیشود»، «او از عصبانیت مخالفش رنج میبرد»، «اگر یکی از مخالفان یکی از اعضا را ترور کند، او انتقام نمیگیرد ولی هرگز به خاطر ترس از مجازات توسط دشمنش تسلیم خواستههای دشمنش نمیشود»، «اگر مأموران حکومتی بخواهند فردی از گروه مقاومت را دستگیر کنند، او خود را داوطلبانه تسلیم میکند» و نهایتاً «اگر یک عضو مقاومت امانتدار اموال کسی است که حکومت قصد ضبط آن را دارد، باید تا پای جان برای حفظ آن مال تلاش کند»، خیلی گمان نمیبردند با این احکام مبتنی بر رواداری محض، بتوان ماشین جنگی بریتانیای کبیر را از حرکت بازداشت. شاید درست به همین دلیل است که تحسینکنندگان گاندی، نه به جهت شکستن شاخ استعمار پیر که بیشتر به خاطر شیوه اعمال شده از سوی رهبر استقلال هند و پیروانش او را واجد احترامی درخور و بایسته میدانند. پیروزی روش مداراگونه گاندی حتی برای استعمارگران انگلیسی نیز دردی فراتر از حد معمول داشت و شاید اگر سالها قبل این سرزمین ثروتمند را طی نبردی نظامی تسلیم ناپلئون کرده بودند تا این حد برایشان دردآور نبود که حالا مردی استخوانی و حولهپوش بدون شلیک حتی یک گلوله عذرشان را از هندوستان بخواهد. لندن برای آنکه این پیروزی آنقدرها هم به کام مردم شبهقاره خوش نیاید موافقت خود با اعطای استقلال را منوط به شروطی کرد که درنهایت با اجرای آنها موجبات رضایتمندی هیچکس فراهم نشد. براساس توافقات انجامشده، استان بنگال به دو منطقه «پاکستان شرقی» و «بنگال غربی» و منطقه پنجاب به دو منطقه «پنجاب شرقی» و «پاکستان غربی» تقسیم شدند. دلیل این نوع مرزبندی تشکیل کشوری مستقل برای مسلمانان هند بود که تلاشهای محمدعلی جناح (از رهبران مسلمان استقلال هند) در به ثمر رسیدنش بیتاثیر نبود. 25سال بعد پاکستان شرقی به کمک هند از پاکستان غربی جدا شد و نام «بنگلادش» را بر خود گذاشت. در پی تقسیم سرزمین وسیع هندوستان به ایالتهای هندونشین و مسلماننشین، اقلیتهای دو گروه مجبور شدند برای حفظ جان خود از سرزمینهایی که در آن ساکن بودند، مهاجرت کنند و به سوی محل استقرار همکیشان خود بروند که در گیرودار همین کوچ بزرگ بسیاری قربانی کینهورزیهای قومی و مذهبی شدند و جان خود را از دست دادند.