هرمزگان استانی است که از نقطه غربی تا شرقی آن طی مسافتی نیاز است بیشتر از مسافت تهران تا بندرعباس، 1300کیلومتر به همراه 14جزیره معروف شامل قشم، کیش، هنگام و ....، بندرهای عمده این استان همچنین طی سالها جادههایی را بهوجود آورده که بیشتر جولانگاه کامیونها و تریلرهاست و طبعا محل دلخراشترین تصادفات جادهای. در این بین جمعیت هلالاحمر استان از نظر امکانات و نفرات یکی از محرومترین استانهای کشور به شمار میآید، استانی که نیمی از پایگاههای آن فاقد تجهیزات لازم برای کمک به آسیبدیدگان است اما همچنان فعال عمل میکنند. در هوای بهاری بندرعباس و کنار خلیجفارس که آرام و متین میزبان کشتیهای باری و نفتی شده است پای صحبتهای مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان هرمزگان علی اعمیبرنطین نشستیم.
* از هر دو پایگاهی که من در این چند روزه سر زدم یکی در کانکس بود آیا کل استان وضع به همین شکل است؟
متاسفانه از حدود 15پایگاه مصوب استان که 2دریایی و 13 جادهای است، هنوز 5 پایگاه در کانکس است و البته ما همچنان پیگیر هستیم اما هنوز موفق نشدیم، البته اعتبارات یکی از این موارد تأمین شده که به امید خدا سریعتر از حالت کانکس به حالت ساختمان تغییر شکل خواهد داد. امیدوارم مابقی هم در سال آینده با کمک استانداری محترم در سال آینده رفع شود.
*چه در قشم و چه در بندر که مرکز استان است و حتی در میناب هم کمبود نیرو خیلی مشهود بود؟
نیروی انسانی ما بسیار کم است و حدود 70درصد پستهای ما خالی است و ما در این حد از کمبود نیرو رنج میبریم، البته قول دادهاند که در جریان اجرای طرح تحول این مشکل را نه صددرصد بلکه در حدودی رفع کنند.
*تجهیزات هم همین وضع را دارد؟
در این حوزه هم ما محرومیم، ما حتی ضروریترین تجهیزات را هم نداریم. به این معنی که 6تا از پایگاههای جادهای ما که وظیفه رهاسازی و کمک به مصدومان را دارند فاقد خودروی نجات هستند و هر کسی میداند که برای رهاسازی نیاز اصلی یک خودروی مخصوص نجات است و این متاسفانه کار ما را با مشکلات زیادی مواجه میکند. بهخصوص که محورهای استان بیشتر محل تردد خودروهای سنگین است و با قیچیهای سبک امکان امدادرسانی به حادثهدیدگان نیست.
*بنابراین جزو استانهای محروم به شمار میآیید؟
البته که هیچ استانی از صددرصد امکانات برخوردار نیست و من هم از وضع دیگران خبر ندارم اما بله ما در وضع محرومیت قرار داریم بهخصوص که 80درصد حوادث ثبت شده در کشور در استان هرمزگان وجود دارد که شامل حوادث و بلایای طبیعی یا سایر حوادث است، از این نظر ما جزو پرحادثهترین استانهای کشور مطابق استانداردها هستیم که نیازمند کمکهای فوری و ضروری در این زمینه هستیم. یا مثلا با وجود 14جزیره و پراکندگی منحصربهفرد شهرستانها در سطح استان ما فاقد بالگرد هستیم که خب فکر کنید چه مشکلاتی پیش میآید.
*استانهایی که دارند هم چندان راضی نیستند؟
بله من هم شنیدهام اما به هر حال وقتی حادثه رخ میدهد همه انتظار کمک دارند و این را جزو وظایف جمعیت میدانند و کاملا هم طبیعی است، واقعا هم شده بارها که با یک بالگرد ما میتوانستیم کمکرسان مردم باشیم اما نشد.
*البته دیدم که دارید آشیانه میسازید؟
بله یک قولهایی به ما از سوی استانداری و مراجع ذیصلاح دادهاند و جمعیت هم قول داده که به محض واگذاری زمین از سوی استانداری و احداث پایگاه، بالگرد هم اختصاص داده شود.
*اقدامات مراقبتی از کسانی که کار میکنند در جمعیت چطور است؟
منظورتان چیست؟
*منظورم حمایتهای روانی و پزشکی از خود امدادگران است، بهخصوص که شما بیشتر در حوزه حوادث جادهای فعال هستید و مرگهای فجیعی در مقابل امدادگرها اتفاق میافتد که گهگاه خودشان نیازمند حمایت و کمک میشوند.
قطعا باید برای اینها کارهایی انجام شود و ما هم جلساتی داریم که هر از چندگاهی برای مشاوره این دوستان برگزار میکنیم و معمولا گروههای مشورتی هم بعد از هر حادثه بزرگی به سراغ بچههای درگیر میروند. در کنارش برنامههای تفریحی و اردویی هم هست اما به صورت منسجم باید بگویم خیر کاری انجام نشده است.
*یعنی مثلا یک روانشناس؟
به صورت خاص با یک روانشناس خیر اما خب میدانید که بچههای ما بیمه هستند و چنانچه نیاز پیدا کنند ما حمایتهای لازم را جهت استفاده ایشان از خدمات درمانی فراهم میکنیم.
*ولی روانشناسی جزو خدمات بیمه نیست؟
میدانم منظورم این است چنانچه خودشان احساس نیاز کنند ما کمکشان میکنیم برای استفاده از خدمات یک روانشناس و نمونههای زیادی هم داشتیم که هزینهها را دادهایم.
*پس به نظرتان لازم است که چنین طرحی اندیشیده شود؟
بله به نظرم قطعا نیاز است و ما هم باید در اینباره بررسیهای لازم را انجام دهیم.
*یعنی میشود امیدوار بود که شما اولین استان باشید؟
میگویم باید مورد بررسی قرار بگیرد و میتواند ایده خوبی هم باشد بهخصوص که در میان داوطلبان یا حتی کارمندان ما متخصص روانشناسی هم داریم و میشود راهاندازی شود، من امیدوارم که بشود اما اینکه قول بدهم الان اجازه بدهید که بعد از بررسیهای تخصصی انجام شود.
*طرح تحول در سطح استان هرمزگان در چه وضعیتی است؟
استان ما از زیان مسئولان جمعیت مرکز جزو استانهای پیشرو در طرح تحول است که دارد خوب هم پیش میرود اما به نظر من کند است روند حرکت، در مجموع برداشت من این است که عزمجزم شده که اختیارات تفویض شود اما خب کند است دیگر.
*یک نمونه میگویید؟
بیشترین مشکل در پروژههای عمرانی خودش را نشان میدهد، دوستان مرکز سقفی تعیین کردهاند که خوب هم هست اما خب وقتی میشود راحتتر عمل کرد ما هم انتظارمان این است.مثلا ما حتی نمیگوییم که سقف را هم تغییر بدهند اما به جای اینکه پاکات مناقصههای بالاتر از این سقف برود تهران و باز شود که گاهی تا ماهها طول میکشد یک نفر از تهران بهعنوان ناظر بیاید و کار سریعتر انجام شود. یا مثلا تشویقها در استان توسط مرکز انجام میشود و مدیر استان جز یک بحث 80ساعت اضافه کاری هیچ ابزار تشویقی در اختیار ندارد. یعنی شما بهعنوان مدیر استان موظفید طبق مصوبه مرکز به تمام کارکنان مبلغ تعیینشدهای را پاداش بدهید حال آنکه ممکن است در این میان کسی زحمت بیشتری در جهت پیشبرد اهداف جمعیت کشیده و مستحق پاداش بیشتری است اما شما اختیار ندارید.