شهروند| از آنجایی که انسانها بهطورکلی به نداشتههایشان بیش از آنچه دارند، توجه میکنند، فوتبال هم بهعنوان کپی برابر اصل زندگی معمولا جایی است برای بهیادآوردن از دسترفتهها. میخواهد سالها حسرت قهرمانی باشد یا شمردن غایبهای بزرگ هر تیم در هر دوره یک رقابت مهم. وقتی این دوره جامملتهای آسیا در استرالیا شروع شود، ما حسرت همه بازیکنانی را میخوریم که در هر دوره غایب بزرگ لیست تیمملی بودند.
2014؛ مصدومیت بدموقع
بازیکن سابق استقلال و کنونی امصلال در یکی از بازیهای تیم قطریاش بهشدت آسیبدید و پس از تکمیل معاینات در تهران متوجه شد، فرصت حضور در جامملتهای آسیا را از دست داده است. بازیکن حاضر در 3 بازی ایران در جامجهانی 2014 بهحدی مصدوم بود که در 3، 4 هفته ابتدایی حتی توان راه رفتن را هم نداشت. غیبت منتظری میتواند ضربه بزرگی به تیم پر امید کیروش وارد کند. گفته میشود خسرو حیدری هم به 2 بازی اول نمیرسد.
2011؛ ناکام بزرگ
میلاد میداودی با ارایه بهترین بازیهای ممکن، شعر زیبا و طولانی «واویلا، واویلا، میلاد میداودی» را در جایگاه تیفوسیهای استقلال در آزادی ساخته بود و از طرفی عصای دست تیم قطبی در جام ملتهای آسیا تلقی میشد اما بهدلیل مصدومیت شدید در بازی تیمش مقابل ملوان در لیگبرتر، جام ملتها و کل فصل 1390-1389 را از دست داد. افشین قطبی، سرمربی وقت تیم در آخرین روزها روی نام 4 بازیکن خط قرمز کشید.
2007؛ بدون شهریار
سال 2007، علی دایی هنوز بهطور رسمی از تیمملی خداحافظی نکرده بود. او درحالیکه بنا بر طبع ماجراجویانه و عاشق رقابتش بیمیل نبود برای چهارمینبار در جام ملتهای آسیا حضور یابد، از سوی امیر قلعهنوعی به تیمملی دعوت نشد تا از تهران شاهد هتتریک علی کریمی، یکی از بزرگترین منتقدان خود در تیمملی باشد. خیلیها اعتقاد داشتند تجربه دایی میتوانست عامل مهمی در لحظات التهابآور ضربات پنالتی بازی یکچهارم نهایی جام سال 2007 باشد اما به هرحال قلعهنوعی روی نظر خود پافشاری کرد؛ البته دایی چند روز قبل از شروع رقابتها بهعنوان کاپیتان- مربی با جام قهرمانی لیگبرتر از فوتبال باشگاهی خداحافظی کرده بود اما شاید دوست داشت قلعهنوعی او را هم به جام ملتهای آسیا ببرد. بعد از آن بازیها، شهریار بدون اینکه خداحافظی خود در رده ملی را اعلام کند، دیگر برای ایران به میدان نرفت.
2004؛ نیکبخت و بدبختی
علیرضا واحدینیکبخت که یکی از آمادهترین بازیکنان تیمملی بود بهدلیل مصدومیت، جام ملتهای سال 2004 را از دست داد. یکی از بازیکنان عضو هر 2 تیم پایتخت درست مانند مجیدی در عرصه ملی درخشش چندانی نداشت و غیر از گلش به تایلند در بازی برگشت دور پایانی مقدماتی جامجهانی، کمتر خاطره ملی از این پیستون چپ پرتلاش به یاد مانده است.
2000؛ قصه فرهاد
اسطوره شماره 7 استقلال یکی از بازیکنانی است که نصف رده باشگاهی هم در تیمملی ندرخشید! به نظر میرسید او میتواند در جام ملتهای سال 2000 این مشکل را حل کند اما در آخرین اردوی تیمملی توسط جلال طالبی خط خورد. دلیل خط خوردن فرهاد، عضلات همیشه ظریف و مصدومیت او عنوان شد اما عدهای اعتقاد داشتند او تمایلی به همراهی تیمملی نداشته است. به هرحال مجیدی پس از ناکامی در بازی برای تیمملی در جام ملتهای سال 2000، 18 ماه پشت خط تیمملی ماند و بازی ملی چندانی به چشم ندید.
1992؛ سیاه مطلق، بدون مطلق
قهرمان فوتبال بازیهای آسیایی پکن با امید بسیاری به جام ملتهای آسیا درسال 1992 میاندیشید اما درست در آستانه شروع رقابتها، مجید نامجومطلق که در بازی جام بینقارهای مقابل الجزایر نمایش فوقتصوری داشت با مصدومیتی شدید مواجه شد. وقتی تیم با رقم زدن یک افتضاح بزرگ و سیلی کرمانیمقدم به جمالالشریف، داور سوری بازی با ژاپن، دستخالی به تهران بازگشت، پروین در توجیه اولین و آخرین حذف ایران در دور گروهی جام ملتهای آسیا، جمله جالبی به زبان آورد: «ما به غیبت نامجومطلق باختیم.»
1976؛ بیاسطوره
تیمملی ایران بخش زیادی از شکوه امپراتوری خود را مدیون آخرین سنگر دفاعی خود بود؛ سنگری به نام ناصر حجازی. این اسطوره فقید درست در آستانه جام ملتهای آسیا درسال 1976 آسیب دید تا در بازیهای جنجالی تهران، منصور رشیدی بهجای او درون دروازه بایستد. البته ایران در غیاب دومین دروازهبان برتر تاریخ آسیا چندان به دردسر نیفتاد. ما پس از کاشته پروین در فینال با 13 گلزده و بدون گل خورده برای سومینبار متوالی و آخرینبار قهرمان آسیا شدیم.