مرتضی محصص کارشناس فوتبال
اگر نگاهی به 16 تیم حاضر در جام ملتهای آسیا بیندازیم، هیچ تیمی را پیدا نمیکنید که مربیای با تجربه همچون کارلوس کیروش روی نیمکت خود داشته باشد. کیروش با سابقه طولانی که با مربیگری در کشورهای مختلف در رزومهاش ثبت کرده، برای تیم ایران یک وزنه بزرگ به حساب میآید اما آیا برای موفقیت صرفا داشتن یک مربی کارآمد کافی است؟ پاسخ قطعا «خیر» است؛ مربی وقتی میتواند تمام مسائل را زیرنظر بگیرد که خواستههایش اجرایی شود و به قول ما ایرانیها هیچ بهانهای نداشته باشد. تیمملی ایران از نظر تعداد اردوهای آمادهسازی و بازیهای تدارکاتی هرگز با تیمهای رقیب در قاره کهن برابری نمیکند و حالا فقط به هوش و تجربه بالای سرمربی خود دلخوش هستیم. در چنین فضایی میبینم، میشنوم و میخوانم که عدهای علیه کیروش موضعگیریهای تندی کردهاند. یکبار برای لیست نفرات دعوت شده، بار دیگر درباره جدایی کریمی و بهطورکلی بر سر مسائلی که در فوتبال ایران تحت عنوان «مد» از آن یاد میشود ولی آیا به راستی کیروش شایسته این همه انتقاد است؟ آیا مربیانی که از کیروش به خاطر عدم دعوت از برخی نفرات انتقاد میکنند، اگر خود سرمربی تیمملی بودند، سلیقهای عمل نمیکردند؟ حالا اما هیچکدام از ما سرمربی تیمملی نیستیم و باید تصمیمگیری را به او بسپاریم. سوال دیگری را مطرح میکنم؛ آیا ما خواستههای کیروش را تمام و کمال اجرایی کردهایم که از او میخواهیم به نظراتمان احترام بگذارد؟ ادب حکم میکند وقتی هدفگذاری روی انتقاد از فردی گذاشته میشود، همه جوانب را در نظر بگیریم. قطعا ما همهچیز را نمیبینیم. موضوع مورد بحث دیگر من مسائل ملیتی است. کیروش نه ایرانی است و نه از کشوری آمده که فرهنگ آن با ایرانیها همخوانی دارد. به واسطه 17سال فعالیت فوتبالی در خارج از ایران، مربیان پرتغالی را بهخوبی میشناسم. این مربیان از خلق و خوی خاصی برخوردارند و به باورهایشان اصرار دارند. پرتغالیها اصولی دارند که بر آن سرسختانه ایستادگی میکنند و میخواهند حرف خودشان به کرسی بنشیند. واقعا سخت است آنها تغییر عقیده بدهند، برای ایرانیها اما شرایط کاملا متفاوت است؛ ما احساسات لطیفی داریم که ممکن است با برخورد مربیان سرسخت ناراحت شویم. همین تفاوت فرهنگی زمینه را برای ایجاد یک دشمنی فراهم میکند. پس بهتر است بدون توجه به مسائل دیگر اجازه بدهیم کیروش در کمال آرامش کارش را پیش ببرد.
در بالا به نداشتن تدارکات مناسب برای جامملتهای آسیا اشاره شد؛ حالا اما خیلیها از تیمملی انتظار قهرمانی در آسیا را دارند. آیا این امر قابل تحقق است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید ببینیم آیا ایران همچنان جزو 4 قدرت برتر آسیا است یا خیر. من میگویم هست. پس یک اصل را بیان میکنم. اصلی که میگوید در فوتبال هیچ 4 قدرت برتری، تا قبل از اولین مسابقه در هر تورنمنتی نسبت به یکدیگر برتری ندارند. حال چه مسائلی سبب میشود که برتری پیدا کنند. اصلیترین عامل شروع پرقدرت است. اگر تیم ایران در بازی اول که مقابل بحرین است با انجام دیداری جذاب، 3 امتیاز را دشت کند، میتواند تا فینال پیش برود؛ فراموش نکنید برد بحرین هم به منزله قهرمانی نیست. شروع مقتدرانه فقط یک عامل برای لمس جام است. بهطور کلیتر وقتی ما از نظر فنی چندان نتوانستهایم تیم خود را آماده رقابت با حریفان کنیم، پس باید به مسائل دیگری تکیه کنیم؛ مثل مسائل روحی و روانی که روی ایرانیها بسیار تاثیرگذار است یا توجه بیش از پیش به تواناییهای فردی. در بحث مسائل روحی شخصا انتقادی به کیروش دارم و آن هم مربوط به جدایی علی کریمی است. با تمام احترام برای سرمربی تیم ملی، او باید مسائلی را در نظر میگرفت تا هرطور شده علی کریمی در کادرش باقی بماند. به چه دلیل؟ کریمی از نظر فنی به کار تیمملی نمیآمد چون سواد مربیگری نداشت اما توانایی دارد که هیچکس در کادر فنی نمیتواند آن را داشته باشد. او بمب انگیزه است و به معنای بهتر رابط میان کیروش و بازیکنان بود. با حضور کریمی نیاز نبود بازیکنان مستقیما با سرمربی پرتغالی دارای روحیات خاص مواجه شوند و از طرفی کیروش هم با خیالی آسودهتر حرفهایش را به بازیکنانی که در سردرگمی وارد تورنمنت میشوند، انتقال میداد. پس خلأ علی کریمی در جام ملتهای آسیا احساس خواهد شد. به عبارت بهتر تیمملی یک شارژر روحی را از دست داده و در جریان مسابقات ممکن است حسرت چنین فردی را بخورد. کلام آخر اینکه حالا همه چشم به تفکرات کیروش دوختهاند. مربیای که آرژانتین را با همه ستارگانش 90دقیقه کلافه کرد و نشان داد در بازی تخریبی تبحر خاصی دارد ولی او و اهالی فوتبال نباید فراموش کنند که نه کره و ژاپن و استرالیا، آرژانتین هستند و نه ایران آن تیم پرانگیزه جامجهانی است.