زهرا جمالی
-اعتراف کن!
-اقرار میکنم واسه خونه خودمونم از همینا بردم. بدم؟
- حالا من برم یه دور بزنم بعد بیام!
- ضربهای که الان این جملهات به صنف فروشندهها و صنعت مد و لباس زد، کرونا به چین نزده بود! مگه چالش مانکنه؟ بیست مدل جلوت باز کردم فقط نیگا نیگا کنی؟
- سعی کن مشتری مدار باشی نه مشتری نواز!
- شما مشتری باش، من مدار بسته و الکترونیکی که هیچ، مدار مخابراتی میشم برات! چی فکر کردی ما از دم اتاق پرو همراه مشتری هستیم و خدمات پس از فروش داریم. اصلا برای این کار نرمافزار سخنگو رو خودمون وصل میکنیم. جملات پیش فرضمونم اینه. «برای داداش خودمم از همین بردم»، «الان سه ساله تن خودمه»، «بپوشی جا باز میکنه»، «بشوری تنگ میشه» یا بهعنوان تیر آخر که انصافا میشه بهخاطرش از اینجا تا پایتخت مد و لباس جهان گوله گوله اشک ریخت و تو سر زد: «مدل انتخابی بهاره رهنما بوده!»
-عجب!! انصافا چیه این فروشندگی؟!
حالا اینکه چیزی نیست. الان یه آپدیت جدیدم اومده که باهات تا خونه میاد تن میزنی، یه اسفندم دود میکنه دورت میچرخونه! ما از دم اتاق پرو تا بعد از خرید و ارسال اینترنتی و پستی هم با مشتری هستیم ولی خب شعارمون تو اون بخش اینه: «نات اونلی کاستومر آلویز ایز رانگ بات آلسو همینی که هست.» تازه بهغیر از خدمات پس از فروش، خدمات در حین فروشم داریم.
- چی هست حالا؟
برای هر مشتری سه تا فروشنده در جهات و زاویههای مختلف در نظر میگیریم. یه فروشنده هم میذاریم لا به لای رگالا، مثل این جوجه کُرکی رنگیا میفته دنبال مشتری و هر دو ثانیه یکبار میگه: بفرمایید! دست آخرم از چند طرف ساندویچش میکنیم و هدایتش میکنیم تو اتاق پرو!
-بهعنوان سوال آخر، احساس خوشبختی میکنی؟
-خودم حالا نه خیلی، ولی اون مشتری که بهش میگم سایز شما رو باید از تن مانکن دربیارم، اون قطعا با ضریبهزار احساس خوشبختی میکنه.