صدودوسال پیش در چنین روزی، برابر شانزدهم جولای 1918 میلادی،
نیکلای دوم، تزار مستعفی امپراتوری روسیه به همراه ملکه الکساندرا، دختران اولگا، تاتیانا، ماریا، آناستازیا و پسر هموفیلیشان آلكسی، 9 ماه پس از پیروزی انقلاب بلشویكی روسیه اعدام شدند. با اعدام نیكلای الکساندروویچ رومانوف به حکومت دودمان «رومانوف» بر روسیه پایان داده شد. نیكلای دوم مدتها پیش از این در پی شكستهای نظامی متناوب ارتش روسیه از آلمان، اختیارات خود را تفویض كرده و قدرت را به یك دولت موقت سپرده بود. دولتی كه 6 ماه بعد از انقلاب بلشویكی ساقط شد. تزار و خانوادهاش در زیرزمین دژ جنگی «یکاترینبورگ» تیرباران شدند و آنچه از پیکرهایشان پس از حلشدن در اسید باقی مانده بود، به مکانی نامعلوم انتقال داده شد. انقلابیون میخواستند با نابود کردن تزار و خانوادهاش، طرفداران سلطنت را از ادامه مقاومت در برابر انقلاب کمونیستی باز دارند.
نودوسه سال پیش در چنین روزی، برابر شانزدهم جولای 1927 میلادی،
اوگوستو سزار ساندینو با طراحی و اجرای عملیات حمله به تفنگداران دریایی آمریكایی مستقر در نیکاراگوئه بر ضد حكومت دستنشانده این کشور اعلام جنگ کرد. ساندینو که در خانوادهای مرفه پرورش یافته بود، نیرویی نظامی به نام «ارتش دفاع از حاکمیت ملی نیکاراگوئه» گرد آورده و خیلی زود لقب «زاپاتای آمریکای مرکزی» را از آن خود کرد. ساندینو سال 1934 دعوت ژنرال ساموزا، رئیسجمهوری راستگرای دولت نیگاراگوئه را برای مذاكره و حل اختلافات پذیرفت، اما همچون زاپاتا در یک کمین توسط نیروهای دولتی کشته شد. پیروان ساندینو بعدها نام «ساندنیست» را برای حزب خود برگزیدند، کما اینکه دانیل اورتگا رئیسجمهوری فعلی نیکاراگوئه نیز یک ساندنیست است.