شماره ۴۶۸ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۶ دي
صفحه را ببند
ماجرای تانکر سوخت 24‌هزار لیتری

من اکبر احدی، متولد27شهریور1365 از شهرستان نظرآباد استان‌البرز هستم از 4سال پیش به‌عنوان امدادگر در جمعیت هلال‌احمر فعالیت کردم و درحال حاضر با درجه نجاتگر3 به‌عنوان مسئول پایگاه‌جاده‌ای شهید محمد ایوبی مستقر در لاین جنوبی اتوبان کرج-قزوین درحال انجام  وظیفه هستم.
فعالیت در پایگاه‌های امدادونجات جاده‌ای، کوهستان، دریایی و هوایی مثل خیلی از کارهای امدادی دیگر همراه با مخاطرات و فرازو نشیب‌های بسیاری است،که اغلب آن مخاطرات نیز تلخ و رنج‌آور است.
15فروردین امسال بین نجاتگران استان به «حادثه تانکر سوخت15فروردین» معروف شده‌است. در این روز مثل روزهای دیگر نوروزی طرح ملی امدادونجات ویژه این ایام به خوبی درحال اجرا بود. ما خوشحال از این‌که نوروز امسال بدون هیچ حادثه سنگینی در محدوده ما درحال پایان است، طبق روال هر روز مشغول پاسخگویی به مسافرانی بودیم و تیم گشت سیار هم متشکل از 3نجاتگر مدام درحال گشتزنی در محدوده عملیاتی پایگاه بود.
در ساعت45: 18 اکیپ سیار برای استراحت وارد پایگاه شد. یک ساعت بعد بی‌سیم پایگاه به صدا در آمد و مرکز مدیریت فوریت‌ها که در کشیک امداد مرکز استان مستقر بودند از یک مورد حادثه مبنی بر برخورد 2دستگاه خودرو در لاین شمالی اتوبان خبر دادند و تأکید کردند که هرچه سریع‌تر تیم نجاتگر به محل حادثه برود، مردمی که با شماره112تماس گرفتند اعلام کرده بودند که این حادثه چند مصدوم داشته که حال یکی از آنها به شدت وخیم است.
بلافاصله به همراه 2 تیم امدادی متشکل از 2دستگاه آمبولانس و6 نجاتگر به سمت حادثه حرکت کردیم. در ورودی به اتوبان با مشکل ترافیک روبه‌رو شدیم. بارون آهسته بر شیشه آمبولانس می‌زد، چراغ گردون خودروی آتش‌نشانی که به سمت محل حادثه می‌رفت از چند متر جلوتر خودنمایی می‌کرد و همه اینها باعث افزایش استرس ما شده بود. فکر این‌که چه حادثه‌ای رخ داده است که حاصلش این ترافیک سنگین شده است ما را آزار می‌داد و مدام با بی‌سیم با بچه‌های تیم2 که پشت سر ما درحال حرکت بودند در ارتباط بودیم و دنبال راه حلی برای عبور از بین ازدحام خودروها می‌گشتیم.
بعداز چند دقیقه که به ماشین آتش‌نشانی رسیده بودیم تصمیم بر این شد که چند تا از نجاتگرها پیاده بشوند و راه را برای ما و خودروی آتش‌نشانی بازکنند. این کار باعث تسهیل ما در حرکت شد و بعد از دقایقی به محل حادثه رسیدیم.
برخورد وانت‌نیسان با مینی‌بوس. متاسفانه مصدومی که اعلام کرده بودند حالش وخیم است به دلیل خونریزی شدید و آسیبی که از ناحیه سر داشت فوت کرده بود و ما مانده بودیم و چند مصدوم اما این تازه شروع ماجرا بود و ما بی‌خبر از حادثه دیگری بودیم که در چند متری ما رخ داده بود. بلافاصله تیم‌های عملیاتی پایگاه شهرستان مجاور را خبر کردیم و از آنها درخواست نیروی کمکی کردیم. بچه‌های اورژانس هم با ما همکاری می‌کردند.
در همین احوال نیروهای در پایگاه، خبر از وقوع یک حادثه دیگر در نزدیکی ما دادند. در همان محدوده تصادف زنجیره‌ای دیگری هم اتفاق افتاده بود. به هرحال بعداز انجام کمک‌های اولیه و اعزام مصدومین به بیمارستان هشتگرد به سمت حادثه دوم که در 300 متر حادثه اول بود،حرکت کردیم. با کمال تعجب صحنه عجیب و باور نکردنی را مشاهده کردیم، اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم. برخورد اتوبوس مسافری با یک تانکر سوخت‌بنزین علت حادثه سرعت زیاد اتوبوس اعلام شده بود.
اتوبوس از پشت با تانکر سوخت‌بنزین برخورد کرده بود. 24هزار لیتر بنزین روی آسفالت اتوبان ریخته شده بود و بوی آن منطقه را فرا گرفته بود. من برای ایمن‌سازی منطقه پیاده شدم. نجاتگران به ارایه کمک‌های اولیه به مصدومان پرداخته بودند.
فاجعه دیگر هم ممکن بود هر لحظه رخ بدهد؛ امکان آتش‌سوزی در محل حادثه.
خودروی پلیس هم وارد بزرگراه شده بود. با همکاری نیروي انتظامی مسیر اتوبان از خروجی قبل از محل حادثه بسته شد.
من هم به سمت بیمارستان حرکت کردم، در ورودی بیمارستان سیل آمبولانس‌های هلال‌احمر و اورژانس بود که وارد حیاط بیمارستان می‌شدند.
هیچ وقت صحنه ورود یک نجاتگر به بیمارستان از ذهن‌ام پاک نمی‌شود، در یک دستش سرم و در دست دیگرش آرنج قطع شده‌ی مصدومی که به شدت خونریزی داشت و غرق در خون بود.
چندبار مسیر محل وقوع حادثه تا بیمارستان را رفتیم‌و برگشتیم. به هرحال تعداد مصدومان انتقالی این‌قدر زیاد بود که‌اورژانس کرج تصمیم گرفت، 1دستگاه آمبولانس اعزام کند تا مصدومان را از بیمارستان هشتگرد به بیمارستان‌های کرج منتقل کنند.3ساعتی از شروع ماموریت‌گذشته بود. همه مصدوم‌ها از صحنه حادثه به مراکز درمانی منتقل شدند. اتوبان از هرسمت بسته شده بود. ولی تکلیف نشت بنزین چه می‌شد؟ بنزین هنوز روی زمین می‌ریخت؟ بچه‌های پایگاه امداد و نجات هلال‌احمر ابتکار عمل به خرج دادند و تنها با کیسه گچ ساختمانی موفق شدند جلوی نشت بنزین را بگیرند.
یک روز پر مخاطره و یک ماموریت سنگین ساعت15:  00 بامداد پس از اعلام پایان ماموریت به کلیه نیروهای حاضر در صحنه به پایگاه برگشتیم. این حادثه متاسفانه یک نفر فوتی و48 نفر مصدوم داشت.


تعداد بازدید :  286