رضا رویگری: «نمیشود که بازیگر و عوامل کار کنند و مزایای مالیاش به شخص دیگری برسد. بازیگر هم در همین جامعه زندگی میکند. من الان ماهی 5میلیون و 300هزار تومان اجاره میدهم، چطور باید این مبلغ را پرداخت کنم؟ نزدیک به ۵۰۰میلیون تومان از این و آن و از کارهای تلویزیونی و سینمایی طلب دارم که نمیتوانم بگیرم. کار کردهام و پولم را ندادهاند. تا جایی که بعضی وقتها از کرونا خواهش میکنم تشریف بیاورند منزل ما. واقعا خسته شدم، زیاد هم از کرونا نمیترسم. ما زندگینمیکنیم. یک هنرمند به چه چیزی زنده است؟ به اینکه کار بکند و از کاری که میکند، لذت ببرد.»
مسعود نجفی، مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی: «از یکشنبه یکم تیرماه تا روز گذشته فروش فیلمها حدود یکمیلیارد تومان و تعداد مخاطبان ۴۸هزار و ۷۸۶ نفر بوده است. فیلم «شنای پروانه» ۶۳۱میلیون فروخته، «خوب بد جلف ۲، ارتش سری» ۲۶۳میلیون تومان و بقیه فیلمها، یعنی «جهان با من برقص»، «یلدا»، «عطر داغ»، «یادم تو را فراموش»، «۴۷»، «سراسر شب» و مستندهای هنر و تجربه نیز نزدیک به ۴۰میلیون تومان فروختهاند.»
جمالالدین اکرمی، نویسنده: «کودکان کار، کودکان بیخانمان، کودکان جنگ، کودکان طلاق، کودکان خشونتدیده، کودکان فرار از خانه و همچنین قاچاق کودکان از مسائلی هستند که گریبانگیر کودکان میشوند و ادبیات میخواهد نسبت به آنها واکنش نشان دهد. اما پیش از آن باید به این فکر کرد که چرا باید حادثهای مانند رومینا اتفاق بیفتد و جایگاه قانون در این رویداد کجاست؟ باید از خودمان بپرسیم چرا به کودکی که برای او حق ازدواج قائل شدهایم، اجازه عاشقشدن نمیدهیم؟ همه اینها در درجه اول برخاسته از ناآگاهی خانوادههاست. این خشونت فقط متوجه رومینا نیست، متوجه تمام کودکانی است که قلبشان به درد میآید و احساس ناامنی میکنند.»