مهدی بهلولی آموزگار
پدر و مادر و پیشینيانش همه عراقیاند اما خودش زاده تهران است. خانوادهاش نزدیک به 3 دهه است که به ایران آمدهاند. نامش محمد است و در یکی از مدرسههای بزرگسالان، در پایه چهارم دبیرستان درس میخواند. به گفته خودش، زبان عربی را به چند گویش عراقی، عربستانی، لبنانی و خوزستانی خودمان بهخوبی میداند و حرف میزند. 20سال دارد و یک بار هم با مدرک جعلی رفته دانشگاه. یک ترم هم خوانده اما در پایان ترم، استعلام دانشگاه، جعلی بودن مدرکش را رو کرده است. میگوید سر این جریان، 4میلیون تومان زیان داده است. 3میلیون داده مدرک جعلی خریده و یکمیلیون هم خرج یک ترم دانشگاه کرده است. گفتم برای گرفتن مدرک جعلی کجا، چه جوری و به کی پول دادی؟ گفت 2سال پیش رفتم موسسهای آموزشی که تقویتی درس بخوانم. پس از مدتی دریافتم که مدرک هم میدهند. گفتند مدرک ما صددرصد معتبر است و هیچ مشکلی ندارد. من هم پول دادم و پس از مدتی مدرک پیش دانشگاهیام را به من دادند. رفتم کنکور دادم و قبول شدم دانشگاه. پس از پایان ترم نخست، که دانشگاه به جعلی بودن مدرکم پی برد رفتم به آن موسسه اما دیدم درش پلمب شده و کارگزاران آن دستگیر شدهاند.
داشتیم حرف میزدیم که سیگارش را روشن کرد. گفتم چرا این همه سیگار میکشی و از کی شروع کردی به سیگار کشیدن؟ گفت من از دوره راهنمایی دارم سیگار میکشم. در دوره راهنمایی، سیگار بچههای سیگاری مدرسه را من تأمین میکردم. چون زود ریش درآورده بودم سنام بزرگ میزد و به آسانی میتوانستم از دکههای مطبوعاتی، سیگار بخرم. دکهها به بچههای دیگر، سیگار نمیفروختند، چون سنشان کم بود. من سیگار میخریدم، کمی رویش میکشیدم و بعد به بچهها میفروختم. گفتم الان وضع مصرف دخانیات در مدرسهها چه جوری است؟ گفت تا جایی که من میدانم و از دوستانم میپرسم و میبینم در دبیرستانها، مصرف سیگار و قلیان، و بهویژه چیزی به نام «گل» بالاست. گفت من، تنها و تنها، سیگار میکشم و «خلاف» دیگری ندارم اما متاسفانه برخی از بچهها، خلافشان خیلی بالاست و باورکردنی نیست که با این سن وسال دارند چه کارهایی میکنند. گفتم خب حالا با چه هدفی میخواهی بروی دانشگاه؟ گفت آن یک ترم خیلی به من چسبید و از جوّ دانشگاه خیلی خوشم آمد. دانشگاه، روی شیوه اندیشیدن به زندگی و آنچه که در اجتماع میگذرد تأثیر میگذارد. به گمانم اگر نروم دانشگاه، تا آخر عمر نمیتوانم «دانشگاهی» فکر کنم.
گفتم سیگار را هم کنار بگذار، حیف است که با 20سال سن، دندانهایت این جوری زرد باشند. توانایی و تجربههای زیادی داری و نوعی حساسیت ارزشمند نسبت به مسالههای اجتماعی در نگرش و نگاهت هست که امیدوارکننده و نشانهای از پختگی است. میتوانی مترجم بشوی و از فارسی به عربی یا از عربی به فارسی ترجمه کنی. 20سال سن داری و 10سال است که سیگار میکشی، خودش نوعی رکورد به شمار میرود!
دیروز زنگ زد و گفت ازسال نو میلادی امسال، سیگار را کنار گذاشتهام و دو روز است که در ترکم. البته نه به خاطر حرفهای شما، خودم دیگر از سیگار کشیدن بدم آمده و خسته شدهام. میخواهم زندگی تازهای را آغاز کنم.