جعفر پاکزاد |یک لحظه عصبانیت مرد جوان حادثه هولناکی را رقم زد. با ضربه چاقوی میوهخوری جان برادر همسرش را گرفت. حالاچند سالی است که مرد جوان پشت میلههای زندان روزگار سخت و پر از کابوسی را پشتسر میگذراند. پشیمان است و تنها 2 روز فرصت دارد تا با رضایت خانواده اولیای دم از اعدام با چوبه دار نجات یابد. این درحالی است که حکم قصاص مرد جوان در دیوانعالی کشور تأیید شده است. او سهشنبه هفته پیش، پای چوبه دار قرار گرفت اما در لحظه آخر خانواده مقتول اعلام کردند در ازای دریافت 400میلیون تومان، از اجرای حکم قصاص چشمپوشی میکنند.
آذرماه سال 89 بود که ابراهیم مرد جوان مرودشتی به اتهام قتل برادرهمسرش پشت میلههای زندان افتاد. ابراهیم پشت میلههای زندان ثانیه شماری میکند و در انتظار بخشش خانواده همسرش است. ابراهیم از زندان با خبرنگار ما تماس گرفت و جزییات جنایت تلخی که 4سال پیش رقم زده بود را برای خبرنگار «شهروند» تشریح کرد.
«مدتی بود که خانهای در نزدیکی خانه پدر همسرم تهیه کرده بودیم. من عاشق زن و فرزندم بودم و احساس میکردم خوشبختترین انسان روی زمین هستم. اما روز حادثه من وهمسرم با هم دعوایمان شد. جر و بحثمان بالا گرفت و کار به جایی کشید که پدر همسرم برای پادرمیانی به خانهمان آمد. نمیدانم چه شد که با پدرهمسرم هم درگیری لفظی پیدا کردم و ماجرا آنقدر بالا گرفت که همسرم با مهدی برادرش تماس گرفت و او نیز پایش به ماجرا باز شد.»
ابراهیم آهی میکشد و با صدایی بغضآلود ادامه میدهد: «انگار آن روز همه چیز دست به دست هم داده بود تا آن اتفاق شوم رخ دهد. خیلی عصبانی بودم. مهدی هم عصبانی بود و هیچ کداممان قصد نداشتیم کوتاه بیاییم. وقتی چشمم به چاقوی میوهخوری افتاد، آن را برداشتم و به طرف مهدی رفتم. به خدا قسم قصد نداشتم او را بکشم اما نمیدانم چطور تیغه چاقو به سینه برادر همسرم فرو رفت و تمام بدنش غرق در خون شد.»
مرد زندانی گفت: «وقتی چشمم به بدن غرق در خون مهدی افتاد، تازه به خودم آمدم. ترس تمام وجودم را گرفته بود و پشیمان شدم. خودم را بالای سرش رساندم. چند بار صدایش زدم؛ او از درد به خودش میپیچید. نگرانش بودم مهدی برایم مثل یک برادر بود و تا آن روز هیچ مشکلی با او نداشتم. سریع با اورژانس تماس گرفتیم و درخواست کمک کردیم. مهدی با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما با اینکه پزشکان تمام تلاش خود را کردند تا او بهبود یابد اما هیچ نتیجهای نداشت و به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داد.»
با مرگ مهدی 30 ساله ماجرا به پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل اطلاع داده شد. با حضور کارآگاهان در بیمارستان ابراهیم را به اتهام قتل مرد جوان بازداشت کردند. ابراهیم در همان بازجوییهای اولیه همه ماجرا را بازگو کرد. با توجه به اظهارات او پرونده برای رسیدگی بیشتر و صدورحکم نهایی به مراجع قضایی ارسال شد و پس از گذشت یکسال مرد جوان به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد.
ابراهیم دراینباره گفت: «من در دادگاه بارها قسم خوردم که هیچ وقت قصد کشتن کسی را نداشتم اما قاضی به من میگفت چون مهدی هیچ سلاحی در دست نداشته و سلاح سرد در دست تو بوده پس متهم به قتل عمد هستی.در این میان هر چه به خانواده همسرم التماس کردم تا من را ببخشند اما توجهی نمیکردند. حق هم داشتند آنها عزیزشان را از دست داده بودند.»
آغاز رضایتگیری
پس از محکوم شدن ابراهیم به قصاص خانواده او دست به کار شدند تا رضایت اولیای دم را بگیرند. مهدی برادر قاتل میگوید: «ما هنوز شرمنده خانواده مهدی هستیم و حق را به آنها میدهیم. داغ جوان دیدن سخت است و هیچکس نمیتواند غم آنها را التیام ببخشد اما با این حال با شناختی که از این خانواده داشتیم، قدم پیش گذاشتیم تا شاید رضایت دهند. ما هم عزادار مهدی هستیم و مرگ او برای ما هم دردناک بود.چندین بار به خانه آنها رفتیم اما آنها فقط قصاص میخواستند.بارها ریشسفیدان و بزرگان شهر برای گرفتن رضایت به خانهشان رفتند اما تلاش آنها نیز بیفایده بود.»
سرانجام پرونده ابراهیم به دیوانعالی کشور ارسال و پس از گذشت 4سال پرونده به اجرای احکام ارجاع شد تا اینکه سهشنبه هفته گذشته مرد 30 ساله پس ازگذشت چندسال خود را درپایان راه دید و پای
چوبه دار قرارگرفت.
لحظههای دلهرهآور ابراهیم
«قبل از طلوع آفتاب بود که درحالیکه پابند به پا داشتم و دستبند به دست و چشمهایم را بسته بودند به همراه مامور زندان وارد حیاط زندان شدم. من را روی یک صندلی نشاندند.وقتی چشمانم را باز کردند دیدم که در مقابل خانواده مهدی هستم .به دست و پایشان افتادم و درخواست کردم من را ببخشند. من در این چندسال به اندازه کافی در پشت میلههای زندان عذاب وجدان داشتم و تنبیه شده بودم. از آنها خواستم تا به خاطر فرزندم که سالهاست او را ندیدهام من را ببخشند. اما آنها داغدیده بودند و حرفهای من تأثیر چندانی روی آنها نداشت.»
وی ادامه داد: «وقتی طناب دار به دور گردنم افتاد با خودم گفتم همه چیز تمام شد اما درست در لحظه آخر خدا به کمکم آمد و خانواده مهدی اعلام کردند اگر تا یک هفته دیگر 400میلیون به آنها پرداخت کنیم من را میبخشند.» پس از شرطی که خانواده مقتول برای ابراهیم گذاشتند یک روزنه امید در پرونده او باز شد.
مهدی برادر قاتل به « شهروند» گفت: «پس از اینکه با خبر شدیم خانواده مهدی حکم را اجرا نکردهاند خیلی خوشحال شدم. تنها خانه قدیمی که داشتیم فروختیم و با کمک اقوام و بزرگان فامیل حدود 150میلیون تومان فراهم کردهایم اما اینکه بخواهیم در مدت زمان یک هفته 400میلیون تومان فراهم کنیم کار مشکلی است و از توان ما خارج است. به همین خاطر از خانواده مهدی عاجزانه درخواست میکنیم به ما مهلت دهند. ابراهیم برای ما مثل پدر بود و تکیهگاهمان به شمار میآمد اما حالا ما فقط میخواهیم او زنده بماند و تا آخر عمرش در خدمت خانواده مهدی باشد. از خیرین هم درخواست میکنیم به ما کمک کنند تا از اجرای حکم قصاص جلوگیری کنیم.»