سالگذشته با پخش سریال «پروانه»، پدیدهای در عرصه بازیگری معرفی شد. سارا بهرامی، بازیگری بود که با بازی در این سریال، به چهره شناخته شدهای در تلویزیون تبدیل شد. با اینکه او بعد از این سریال به خاطر حساسیت و وسواسی که داشت، تنها در تئاتر حضور پیدا کرد اما با بازی در نقش مائده سریال «پردهنشین» توانست وجه دیگری از بازیگری خود را نمایش دهد. با بهرامی که به تازگی در فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» بهرام توکلی ایفای نقش کرده است، درباره حضورش در «پردهنشین» گپی زدهایم.
آخرین حضور شما در تلویزیون به سریال«پروانه» برمیگردد. چقدر با علم به اینکه کار بعدیتان هم سریال موفقی باشد، در «پردهنشین» حضور پیدا کردید؟
قطعا درباره این مسأله نمیتوان پیشبینی خاصی داشت. چون تنها چیزی که در شکلگیری این روند وجود دارد این است که بازیگر به اسم و سابقه یک کارگردان اعتماد میکند و در کارش بازی میکند. من قبل از بازی در این سریال به غیر از بازی در یک تله فیلم، مدتها فعالیت تصویری نداشتم و ترجیحا در این مدت تئاتر کار کردم و منتظر پیشنهاد یک کار تصویری خوب بودم.
در«پردهنشین» نقش زن متدین و مومنی را بازی کردید که علاوهبر مذهبی بودنش، کاملا روشنبینانه با مشکلات برخورد میکند. خودتان چقدر سعی کردید که این نقش دچار شعار زدگی نشود؟
بهنظرم وقتی یک نقشی را زندگی کنی، شعار زده هم نمیشود. هر نقشی یکسری ویژگیهایی دارد و من هم به جای اینکه کار عجیب و غریبی انجام دهم تا به نقش نزدیک شوم، سعی میکنم ویژگیهای هر نقش را به سارا بهرامی اضافه کنم.
وسعت و اهمیت بازی در این نقش برایتان چقدر مهم بود؟ فکر میکنید چقدر این سریال به حضور شخصیتهای زن دامن زده است؟
قطعا اگر قرار بود در این کار نقش منفعل و معمولی بازی کنم، آن را انتخاب نمیکردم. به خودت هم گفتم، یکی از علتهایی که باعث شد در این سریال بازی کنم، جذابیتهای نقش مائده بود. چون کنش داشت و اتفاق بهوجود میآورد و به بازیگر اجازه میداد که به آن فکر و روی آن کار کند.
آدمهایی مثل مائده را از نزدیک دیده بودید؟ دغدغهتان از بازی در این نقش چه بود؟
کم نیستند آدمهایی که مثل مائده زندگی میکنند و متاسفانه پدر و مادر ندارند، اما همچنان محکم و درست زندگی میکنند. این نقش از ابتدا یکسری چارچوبها و شاخصههایی داشت که متعلق به خود مائده بود. وقتی هم که فیلمنامه را خواندم از نقش آن خوشم آمد ولی چه از بازی در این نقش و چه نقشهای دیگر دغدغه خاصی ندارم. اصولا یک نقشی را میخوانم و اگر بفهمم جای کار دارد و میتوان با آن نقش کلنجار رفت، انتخابش میکنم. برای من جایگاه نقش در فیلمنامه و چالشهایی که درگیر آن میشود بیشتر از همه چیز جذابیت دارد و قطعا آدمهایی که قرار است با آنها کار کنم برایم مهم هستند. نقشهایی هم که تاکنون بازی کردهام، هیچکدام شبیه خودم نبودند؛ نه مائده و نه پروانه. پروانه متعلق به نسلی متفاوتتر از خودم بود و مائده هم از لحاظ تربیتی کاملا با من فرق داشت.
مائده بهخاطر جدایی پدر و مادرش، از سنین کودکی بدون حضور مادرش بزرگ شده است. او در طول سالهای خلأ حضور مادرش، چگونه توانسته با این قضیه کنار بیاید و همانند آدمهای دیگر زندگی کند؟
به هر حال مائده هم یکسری کمبودهایی دارد. در جایی از سریال هم دیالوگی دارد که میگوید، «من اگر مادر داشتم این اتفاقها در زندگی برایم نمیافتاد». اما چیزی که بیشتر از حضور مادرش در زندگی مهم است، حضور یک خانواده باثبات است که همیشه پشت او بودهاند؛ از خاله و مادربزرگش گرفته تا پدرش. حتی وقتی هم که ازدواج میکند، شوهرش و خانواده او، تکیهگاهاش میشوند.
نحوه بازی گرفتن آقای شعیبی از بازیگران به چه شکلی بود؟
برای من خیلی مهم است که یک کارگردان نگاه خودش را در کارش به همراه بیاورد و بهروز شعیبی از چنین ویژگیای برخوردار است و نگاه خودش را دارد. او بسیار سعی میکند ریتم پلانها و بازیهای بازیگرانش، شباهتی به ریتم زندگی باشد. حتی به بازیگرانش این اجازه را میدهد تا در مورد نقششان دخالت کنند.
در این سریال به غیر از حامد کمیلی که قبلا هم در سریال«پروانه» با او همبازی بودید، با بقیه بازیگران تا به حال همکاری نکرده بودید، ارتباطتان با آنها در این کار به چه شکل بود؟
مهمترین مسألهای که در همان هفتههای اول حضورم در این سریال حس کردم، اتحاد و صمیمیت عوامل این کار با همدیگر بود و احساس میکردم که آنها مثل خانوادهام هستند. وقتی قرار است بالای 12 ساعت هر روز این آدمها را ببینی، ناخودآگاه بخشی از زندگی روتینات آنها میشوند و شکل نگاه کردن به آنها، شبیه به طرز نگاه آدم به خانوادهات میشود. به همین جهت معتقدم آدمهایی که در کار حضور داشتند، آدمهای فوق العادهای بودند و افتخار میکنم که در کنارشان حضور داشتم.
بهعنوان بازیگر«پرده نشین»، علت موفقیت و ارتباط برقرارکردن مردم با این سریال را در چه مسألهای میدانید؟
زمانی که یک کار خوب و موفق است، نشاندهنده این است که همه عوامل آن به درستی سر جای خودشان قرار گرفتهاند. به همین خاطر علت موفقیت یک کار را نمیتوان تنها در بخش خاصی دانست. اما قطعا بهروز شعیبی بهعنوان لیدر این گروه و تصمیمگیرنده آن نقش بسزایی در موفقیت آن داشته است. لیدر این گروه بهروز شعیبی است و قطعا او تصمیمگیرنده است.
سریالهایی که بتوانند به شکل کاملا متعارفی سبک زندگی ایرانی را نشان دهند در تلویزیون و خصوصا در سالهای اخیر کم ساخته شدند. وجود چنین سریالهایی را در تلویزیون چقدر لازم میدانید؟
قطعا تلویزیون اگر قرار باشد که چنین سریالهای خوبی بسازد، مخاطبانش هم بیشتر میشود. این مسأله را میتوان در ارتباط برقرار کردن مخاطب با این نوع سریالها جستوجو کرد و نتیجهاش کاملا روشن است. باید کارهای با کیفیت ساخته شود تا مردم بنشینند و نگاه کنند وگرنه بحث قرینگی با تلویزیون خودمان یا دیدن سریالهایی که مال خودمان نیست، خیلی درست نیست. بیشتر ما دنبال کیفیت هستیم و من فکر میکنم که مخاطب امروز این هوش را دارد که بفهمد کار خوب و باکیفیت چه اثری است.
مدیوم چقدر برای شما مهم است. برایتان مهم است که در تئاتر بازی کنید یا سینما و تلویزیون؟
اصلا برایم مهم نیست و اما خیلی به مدیوم توجهی نمیکنم. مهمترین مسأله برایم این است که کار خوب و با کیفیتی انجام دهم.