شماره ۴۶۷ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۵ دي
صفحه را ببند
گفت‌و گو با بهروز شعیبی، کارگردان سریال «پرده‌نشین»:
دغدغه‌های اجتماعی همیشه برایم مهم هستند

فرنوش ارس‌خانی| بهروز شعیبی در عرصه سینما و تلویزیون طی طریق کرده است. از سنین پایین کارش را شروع کرده؛ با دستیاری و کارگردانی چند تله فیلم و کارگردانی اولین فیلم بلند و موفقش «دهلیز» و این اواخر هم با سریال پرمخاطب «پرده‌نشین» که از شبکه یک تلویزیون پخش شد، وارد عرصه تازه‌ای شد. کارگردانی که یک‌شبه به این جایگاه نرسیده؛ پله‌پله قدم برداشته و سلسله ‌مراتب را نیز رعایت کرده است. شعيبي با ساخت نخستين سريالش، کاملا از شعیبی سینما فاصله گرفت و توانست قامت کارگردانی در تلویزیون را به نمایش بگذارد. با اين كارگردان جوان درباره این سریال، حاشیه‌ها و نحوه ساخت آن به گفت‌وگو نشستيم.
شما در طول مدت فعالیت هنری‌تان، با کارگردانان مطرح و صاحب سبکی همکاری کردید و درواقع کارتان را با دستیار کارگردانی شروع کردید. چرا در طول آن سال‌ها تصمیم به کارگردانی نگرفتید؟ تجربه همکاری با کارگردانان بزرگ، به مسیر هنری‌تان هم کمک کرده است؟
الان تقریبا 6،5 ‌سال است که دیگر دستیاری نمی‌کنم و فقط مشغول کار و دغدغه کارگردانی هستم. آخرین‌بار برای فیلم «چیزهایی که هست نمی‌دانی» آقای فردین صاحب الزمانی دستیاری کردم که مربوط به چند‌سال قبل است. اما به نظرم تجربه دستیاری برای طی‌کردن روند حرفه‌ای در سینما برای نزدیک شدن به حرفه کارگردانی خوب و تاثیرگذار است. برای یادگیری شیوه‌های کارگردانی و طی کردن تجربه‌های حرفه‌ای، دستیاری روند خوبی است. من اصولا این مسأله را به دوستانم که می‌خواهند کارگردان شوند، پیشنهاد می‌دهم. چون حداقل فیلم خوب ساختن را می‌گیرند. ضمن این‌که من همیشه گفته‌ام، همه چیز را مدیون دوران دستیاری با کارگردانانی هستم که با آنها کار کردم.
شما علاوه‌بر این‌که در ساخت فیلم اولتان «دهلیز»، سراغ مضمونی کاملا اجتماعی رفتید، در تجربه اولین سریال‌تان هم به سراغ تم اجتماعی رفته‌اید. آیا می‌توانیم از این به بعد شما را به‌عنوان یک فیلمساز اجتماعی خطاب کنیم؟
مثال شما درست است، هر دو این آثار از اولین تجربه‌هایم بودند اما در پاسخ به سوالتان باید بگویم هنوز دراین‌باره تصمیم کلی نگرفته‌ام و نمی‌توانم تصمیمی بگیرم که در گونه یا ژانر خاصی کار کنم. ممکن است با توجه به زمان‌ها و حالات روحی مختلف خودم و جامعه اطرافم، جنس تم‌هایی که کار می‌کنم، متفاوت از همدیگر باشند. اما همیشه روابط اجتماعی و روابط با آدم‌ها برایم مهم هستند و دغدغه پرداختن به آنها در من وجود دارد.
مسائل اجتماعی از این جهت که موضوعات مهمی هستند و اکثر فیلمسازان موفق نسبت به آنها توجه دارند، برایتان اهمیت دارد؟
در این‌جا باید به دو نکته اشاره کنم؛ مهم‌ترین مسأله این است که من خودم یکی از افراد جامعه هستم و دغدغه‌هایم قطعا مثل دیگر افراد جامعه است، از طرفی هم اگر به چیزی اعتقاد و باور نداشته باشم، سراغ انجام و ساخت آن کار نمی‌روم. حتما باید آن چیز را خودم تجربه کنم، با آن اخت شوم، باورش کنم و بعد به سراغ ساخت آن بروم، در غیر این صورت، آن کار، نه اثری است که بتوانم از آن دفاع کنم و نه مردم با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
در سریال «پرده‌نشین» علاوه‌بر پرداختن به معضلات اجتماعی و خانوادگی، به قشری اشاره کردید که همواره با حساسیت‌ها و نگاه‌های متفاوتی مواجه هستند. دغدغه‌تان   از پرداختن به قشر روحانیون و مسأله روحانیت در این سریال چه بود؟
این مسأله به تجربه بازی‌ام در«طلا و مس» برمی‌گردد که با بازی در آن فیلم به فضای طلاب و روحانیون بیشتر نزدیک شدم و آنها را بیشتر شناختم. اما علاوه‌بر این، لازمه اصلی طرح اولیه «پرده‌نشین»، متکی به حضور پرسوناژهای روحانی بود. یعنی اگر شخصیت‌های روحانی از قصه حذف می‌شدند، دیگر نمی‌توانستیم سریال را بسازیم. از طرفی پرداختن به قشر روحانی را به علت چند بعدی بودن علم و تخصص و آموزه‌هایشان، نسبت به باقی تخصص‌ها ارجح‌تر می‌دانم. روحانیون افرادی هستند که هنگام تحصیل، با مسائل اجتماعی، مصایب مذهبی و دینی هم آشنا می‌شوند. حتی وقتی وارد اجتماع می‌شوند، ناخودآگاه درگیر مسائل سیاسی هم خواهند شد. در نتیجه فکر می‌کنم چند بعدی بودن روحانیت، امکان خوبی برای شخصیت‌پردازی و ساخت یک اثر نمایشی می‌دهد.
از ابتدا احساس نکردید که امکان دارد سریال‌سازی در رابطه با این قشر به ریسک بزرگی تبدیل شود و کار سخت و دشواری به نظر برسد؟چقدر از ابتدا به عواقبی که امکان داشت هنگام پخش با آن مواجه شوید، فکر می‌کردید؟
به هر حال پرداختن به این قشر به دلیل مسأله چند بعدی بودن شخصیت روحانیون و احترامی که مردم نسبت به جایگاه آنها در جامعه دارند، حساسیت برانگیز است. چرا که از ابتدا سعی کردیم جلوی هرگونه خطا و اشتباهات احتمالی را بگیریم. به همین خاطر از همان ابتدا و در زمان نگارش فیلمنامه و همچنین سر صحنه از مشاوران زیادی استفاده و سعی کردیم تمام دقت‌مان را به کار بگیریم تا از خطاهای احتمالی جلوگیری کنیم.

از ابتدا تصمیم داشتید در کنار موضوع روحانیت، به موضوعات دیگر هم بپردازید؟
نه، همان‌طور که گفتم قرار بود یک قصه‌ای تعریف شود که لازمه آن و شخصیت‌های اصلی‌اش روحانیون بودند، در نتیجه قرار بود در همه ابعاد قصه به این مسأله پرداخته شود.
یعنی شخصیت‌های هدی و مائده در طرح اولیه وجود نداشتند؟
طرح اولیه‌ای که آقای گلبن (نویسنده سریال) نوشته بود، شخصیت هدی هنوز طراحی نشده بود. طی جلساتی که با دوستان نویسنده داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که شخصیت مرد سریال (حاج‌آقا شهیدی) به تنهایی در قصه کارآیی لازم را ندارد و باید یک شخصیت زن هم در مقابل او قرار دهیم. از طرفی هم برای این‌که اتفاقات قصه زودتر جلو برود و بتوانیم چند بعدی به قصه نگاه کنیم، باید شخصیت‌های دیگری را به داستان اضافه می‌کردیم. قاعدتا بعد از خلق شخصیت هدی، شخصیت‌هایی پیرامونش شکل گرفت که یکی از آنها شخصیت مائده بود.
شخصیت هدی یکی از کاراکترهای اصلی است که حضورش پلان‌های مهم سریال را شکل می‌دهد. باتوجه به این‌که در اغلب سریال‌های تلویزیونی، زن‌ها نقش کمرنگ و انفعالی دارند، چقدر سعی داشتید که به میزان حضور شخصیت‌های زن در این سریال توجه کنید؟
هدی، یکی از شخصیت‌های اصلی سریال بود. او از ابتدا به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار، در فیلمنامه تعریف شد، اما برای خودم یکی از جدی‌ترین مسائل این بود که باید پرسوناژهای زن در کنار پرسوناژهای مرد در شکل‌گیری و روند قصه دخیل باشند.
یکی از مهم‌ترین بخش‌های سریال، پرداختن به قصه حاج‌آقا شهیدی و پسرش محمدحسین است. در این سریال چقدر پرداختن به بحث آقازاده‌ها برایتان اهمیت داشت و می‌خواستید با اشاره به این قضیه به چه حقیقتی بپردازید؟
من یک عذرخواهی از شما می‌کنم و این سوال را جواب نمی‌دهم. این سوالی است که چندین‌بار از من پرسیده شده و ترجیحا برای آن جوابی ندارم. فکر می‌کنم همه چیز در سریال مشخص است و اگر بخواهم توضیحی در رابطه با این قضیه بدهم، توضیح مضاعفی است که بی‌خود به آن ذهنیت داده‌ام.
شخصیت‌های مهم سریال به‌گونه‌ای خلق شده‌اند که هریک نمادی از آدم‌های مختلف جامعه به حساب می‌آیند. تلویحا شخصیت‌های سریال را بر این اساس خلق کردید؟
خصوصیت شخصیت‌های قصه و شناساندن آنها، قطعا مصداق‌ها و مابه‌ازاهای بیرونی دارد ولی ما براساس شخصیت‌ها، قصه سریال را ننوشتیم. شاید شما به‌عنوان بیننده، نمادها و شخصیت‌هایی که در قصه می‌بینید، برایتان تلقی و تداعی شخصیت‌های خاصی را ایجاد کند اما کافی بود ویژگی یک شخصیت را عوض می‌کردیم، دوباره شبیه به شخصیت دیگری می‌شد. پس در نتیجه اولویت ما، قصه و روند قصه بود. بنابراین داستان‌مان را از روی شخصیت کسی الگوبرداری نکردیم. قصه، قصه روابط آدم‌ها بود و برای شکل‌گیری این روابط مجبور بودیم که به شخصیت‌پردازی‌ها و نکات ریزتری دقت کنیم و جزییات بیشتری را نشان دهیم.  
یکی دیگر از مسائلی که به جذابیت و باورپذیری سریال کمک کرده، توجه به بحث معماری و زیبایی‌شناسی است. به‌نظر می‌رسد خودتان هم برای توجه به این بخش تاکیدات بسیاری داشتید؟
ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که خودش صاحب معماری، فرهنگ و نمادهای مخصوصی است ولی زمان فیلمسازی و فیلم ساختن که می‌رسد فقط به دلیل تعجیل از همه این مسائل می‌گذریم؛ یک ساده‌پردازی و ساده‌انگاری باعث می‌شود که متاسفانه هیچ‌وقت نتوانیم این فرهنگ و معماری را به نمایش بگذاریم. حتی این اتفاق در سینما هم می‌افتد. با این‌که کشورهای دیگر به راحتی برای فیلم‌هایشان از لوکیشن‌ها و مکان‌های جذب‌کننده توریستی استفاده می‌کنند ما متاسفانه حتی اگر در شهر زیبایی مثل اصفهان، شیراز و یزد هم فیلم بسازیم، به اولین چیزی که فکر می‌کنیم این است که در جایی کار کنیم تا کسی در آن‌جا نباشد یا لوکیشنی انتخاب کنیم که فیلمبرداری‌اش سریع‌تر انجام شود و زیبایی در اولویت چندم ما قرار گرفته است. بنابراین امیدوارم ترفندی در برنامه‌ریزی و مدیریت‌ها شکل بگیرد و بودجه‌ای اختصاص داده شود تا مسائل زیبایی‌شناسی بهتر و بیشتر به نمایش گذاشته شوند.
در جایی اشاره کرده بودید از معماری و زیبایی‌شناسی آثار مرحوم علی حاتمی هم برای ساخت این سریال تأثیر گرفتید.
نه، من به این نکته اشاره کردم که آقای حاتمی توجه زیادی به زیبایی‌شناسی و به وجود آوردن فضاهای نوستالژیک داشتند و در این زمینه تخصص‌شان بالا بود؛ ویژگی سینمای آقای حاتمی در همین قضیه بود. برای ساخت«پرده‌نشین» (نه در بخش محتوایی‌اش) هم بهترین مرجعی که می‌توانستم پیدا کنم، آثار آقای حاتمی بودند. به همین خاطر قبل از ساخت این سریال، شروع کردم به تماشای دوباره فیلم‌ها و سریال‌های ایشان.
بازیگران سریال، خصوصا آقای آئیش و خانم آسایش را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
نقش حاج‌آقا شهیدی را حتما کسی باید بازی می‌کرد که تا به حال نقش روحانی را بازی نکرده بود. برای همین آقای آئیش را انتخاب کردیم. خانم آسایش را هم براساس توانمندی‌هایی که در عرصه بازیگری داشتند، انتخاب کردیم. وقتی به ایشان بازی در این سریال را پیشنهاد دادیم، فیلمنامه را خواندند و بعد از این‌که با فیلمنامه ارتباط برقرار کردند وارد بحث‌های بعدی نقش‌شان شدیم. اما درنهایت انتخاب بازیگران، در اولویت‌مان قرار داشت.
جلوه‌های سینمایی، خصوصا در نحوه فیلمبرداری و دکوپاژها در سریال به شکل بارزی به چشم می‌خورد. حتی نوع بازی‌ها هم بی‌شباهت به این مدیوم نیست. نگاه‌تان به این قضیه بر چه اساسی بود؟
اینها همان چیزی هستند که ما در تلویزیون از یاد برده‌ایم. به‌هرحال من خودم سعی‌ام بر این بود که تا حد امکان از تصاویر و فضاهای خوب و باکیفیتی استفاده کنیم. در این میان هم نمی‌توان زحمات آقای قاضی، مدیر فیلمبرداری سریال را نادیده گرفت. علی قاضی حتی در انتخاب نوع دوربین، نوع لنز و نوع تصاویر حساسیت‌های زیادی به خرج دادند و خیلی دلسوزانه کار را به جلو بردند. نتیجه‌ای هم که می‌بینیم بخش عمده‌اش مدیون زحمات آقای قاضی است.
تجربه ساخت اولین سریال‌تان، این انگیزه را در شما به وجود آورده تا از این به بعد در تلویزیون فعالیت بیشتری داشته باشید؟
دوست دارم دوباره سریال بسازم اما فکر نمی‌کنم به این زودی‌ها اتفاق بیفتد. برای این‌که فکر می‌کنم حجم و میزان کار در سریال خیلی زیاد است و تداوم دارد. نگران این هستم که این تداوم تأثیر چشمگیری روی کیفیتی که می‌خواهیم به بیننده ارایه دهیم، نگذارد ولی امیدوارم که بتوانم هر چند وقت یکبار سریال کار کنم.
در سینما کار جدیدی برای ساخت ندارید؟
نه، من نزدیک به یک‌سال درگیر سریال «پرده‌نشین» بودم. فکر می‌کنم درحال حاضر بهترین کار بازیابی و استراحت است.


تعداد بازدید :  225