۲۰دقیقه پس از آخرین مصرف سیگار، تعداد ضربان قلب و فشارخون کاهش پیدا میکند. ۱۲ ساعت پس از آخرین مصرف سیگار، سطح منوکسیدکربن خون به حد طبیعی بازمیگردد و اکسیژن موجود در خون تا سطح نرمال بالا میرود. ۴۸ ساعت بعد از آخرین مصرف سیگار، حس چشایی و بویایی به سطح معمول بازمیگردد. ۲ هفته تا ۳ ماه بعد از قطع مصرف سیگار، جریان خون بهتر میشود و فعالیت ریوی بهبود مییابد. یک تا ۹ ماه بعد از قطع مصرف سیگار، ریهها شروع به بازسازی خود میکنند. مژکها نیز خودشان را احیا میکنند. سرفه و تنگی نفس کاهش مییابد. مژکها (ساختارهای مو مانند که خلط و ترشحات را از ریه خارج میکنند) فعالیت طبیعی پیدا میکنند و خروج خلط و پاکسازی ریه بهتر و در نتیجه احتمال عفونت کمتر میشود. یکسال پس از قطع مصرف سیگار، خطر بیماریهای کرونری قلبی به نصف کاهش مییابد. از ۵ تا ۱۵سال پس از قطع مصرف، احتمال بروز سکته مغزی یک فرد سابقا سیگاری برابر با افراد غیرسیگاری میشود. ۱۰سال پس از قطع مصرف سیگار، امکان مرگ ناشی از سرطان ریه در یک فرد ترک کرده، برابر با نصف یک فرد سیگاری است. ۱۵سال پس از قطع مصرف سیگار توسط یک فرد سیگاری سابق، خطر بیماریهای کرونری قلبی مشابه غیرسیگاریهاست.
ما همه اين خصوصيات را پس از ترك سيگار شنيدهايم اما چرا در كشور ما برخلاف برخي كشورها بهرغم وجود دانش و مقداري هم تبليغات، باز كاري از پيش نميبريم؟ گفته میشود مصرف سیگار در ایران ۶۰ تا ۶۵ میلیارد نخ در سال است. براساس طرحی که با مشارکت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و شرکت دخانیات به اجرا درآمد، مصرف کل سیگار در کشور بیش از ۵۵ میلیارد و ۳۹۰میلیون نخ برای سال ۹۲ برآورد شد. درنتیجه سالانه حداقل 8هزار و ۳۰۰میلیارد تومان در ایران، خرج مصرف سیگار میشود که رقم قابل توجهی است و سالانه ۳۰هزار میلیارد تومان نیز در کشور صرف بیماری و مرگ ناشی از سیگار میشود و سالانه ۱۱هزار نفر نیز در کشور بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست میدهند و طی 2 سال اخیر 8هزار میلیارد تومان نیز برای درمان سرطان در کشور هزینه شده که اگر ۳۰درصد مرگهای سرطان ناشی از استعمال دخانیات باشد، هزینههای تحمیلی دخانیات به ایران بیش از پیش مشخص میشود.
طبق برآوردهاي موجود شركت دخانيات در ایران ۱۱ تا ۱۴درصد مردم سیگاریاند، با فرض مصرف ۵۰میلیارد نخ سیگار، سالانه حدود ۱۰هزار میلیارد تومان (روزانه ۳۰میلیارد تومان سرمایه) صرف دود کردن سیگار در کشور ایران میشود. ۲ تا ۳ برابر این میزان، یعنی رقمی بین ۲۰ تا ۳۰هزار میلیارد تومان نیز صرف هزینههای بهداشتی و درمانی مرتبط با مصرف دخانیات در ایران میشود، باتوجهبه اینکه 3 برابر مبلغ هزینه سیگار صرف درمان بیماریهای آن میشود یعنی ۴۰هزار میلیارد تومان صرف میشود تا بیماری خریداری شود، برآوردها حاکی از آن است که چنانچه نرخ مالیات دخانیات کشورهای منطقه مدیترانه شرقی به میزان ۵۰ درصد افزایش پیدا کند، تعداد مصرفکنندگان مواد دخانی به میزان ۳/۵میلیون نفر کاهش یافته است. شیوع مصرف سیگار در سال ۸۸ در افراد ۱۵ تا ۶۴ سال ۸۲/۱درصد بود اما در سال ۹۰ مصرف سیگار کاهش یافت و در مقابل مصرف قلیان جای آن را گرفت و چند برابر شد، درنتیجه افزایش مصرف سیگار متوقف شده، اما قلیان جایگزین آن و خطر چند برابر شده است.
وزير بهداشت ميگويد، قوانین در حوزه کالاهای آسیبرسان به سلامت، بازدارنده نیست و به دلایل مختلفی نمیتوانیم جلوی تولید کالاهای آسیبرسان به سلامت را بگیریم. بنابراين حتی اگر خلیج فارس را هم تبدیل به طلا کنیم در درازمدت از پس هزینههای درمان بر نخواهیم آمد. در حوزه توانمندسازی مردم کارهای پراکنده زیادی ممکن است انجام شده باشد که متمرکز و فراگیر نبوده، شايد زمان آن فرا رسيده كه بپذيريم پیشگیری مقدم بر درمان است. هاشمي ميگويد در موضوع ساده سیگار، بسیاری از کشورها موفق عمل کردهاند اما ما نتوانستهایم کاری کنیم. با آگاهسازی مردم و وضع تعرفههای جدی و بازدارنده میتوان، جلوی کالاهای آسیبرسان به سلامت را گرفت اما در مورد تعرفهها نتوانستهایم اقدامی انجام دهیم. متاسفانه انجمنهای علمی ما همت کوتاهی دارند البته به استثنای بعضی از آنها. در دنیای امروز بسیاری از خدمات را انجمنها ارایه میدهند تا مردم قبل از اینکه بیمار شوند آگاهی یابند. نبود سياستگذاريهاي يكسان و عدم هماهنگيهاي لازم و فقدان تشكلهاي مردم نهاد، اينك نهاد خانواده و جامعه را با بحرانهايي جدي مواجه ساخته است. بحرانهايي كه سلامت، رفاه و اقتصاد خانواده را رو به قهقرا ميبرد و ما ماندهايم كه چرا انجمنهاي علمي همت نميكنند، چرا فرهنگسازي صورت نميپذيرد و چرا دولت نميتواند تعرفهها و قوانين بازدارنده را به تصويب برساند و اجرا كند!