شهروند| یکی از فراریهای جاده گلپایگان به بنبست رسید و در دام ماموران استان مرکزی گرفتار شد. باند مسلحی که از روز شنبه سناریوی تیراندازی و کشتار به راه انداخته بود، حالا تنها یک متهم فراری دارد. یکی از آنها همان روز اول هنگام تبادل آتش با پلیس به هلاکت رسید. با شناسایی هویت این سارق کشته شده، پلیس در یکقدمی آنها قرار گرفت تا اینکه یکی دیگر از سارقان در دام پلیس گرفتار شد.
با دستگیری یکی دیگر از این تبهکاران فراری مشخص شد آنها بعد از مدتی فرار راهشان را از یکدیگر جدا کردهاند. سردار سعید منتظرالمهدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی بدون بیان جزییات دستگیری این سارق، در جملهای کوتاه گفت: «یکی از سارقان فراری توسط عوامل استان مرکزی دستگیر شد.» وی با ابراز ناخرسندی از اطلاعرسانی زودهنگام برخی رسانهها گفت: «هیچگونه سرقتی از سوی این افراد در الیگودرز و گلپایگان صورت نگرفته بود. اطلاعرسانی فرآیندی است که از ظرافتهای ویژهای برخوردار است که شتابزدگی و اهمال این فرآیند را دستخوش آسیب میکند. اطلاعرسانی زودهنگام و بیاساس باعث متشنج شدن اذهان عمومی میشود تا ایمنی و اطمینان خاطر مردم دستخوش آسیب شود و بستری برای شایعات فراهم سازد.» وی در پایان از اطلاعرسانی بیشتر درخصوص این پرونده در آینده نزدیک خبر داد.
زوایای پیدا و پنهان حادثه
در تحقیقات پلیسی کارآگاهان توانستهاند مسیر فرار و مکان احتمالی مخفی شدن سارقی را که همچنان در حال فرار است ردیابی کنند اما حالا شایعه پشت شایعه به راه افتاده است، شایعه سرقت مسلحانه سهشنبهشب در گلپایگان و خمین تا ساعتها روی سایتهای خبری قرار داشت و وحشت به جان مردم انداخته بود. در سایتهای خبری آمده بود که 2مرد مسلح سد راه راننده یک خودرور پیکان در جاده شدهاند و دست به سرقت زدهاند. سردار سیدمنتظرالمهدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی این خبر را تکذیب کرد و گفت: هیچ سرقتی شامگاه سهشنبه در منطقه گلپایگان و خمین صورت نگرفته است.
گفتوگو با پسر علی زیبايی
قربانی این حادثه
چند روزی است که اهالی روستای «در» از توابع گلپایگان عزادار علی و میلاد زیبایی پدر و پسری هستند که ضاربان مسلح پس از اینکه آنها را گروگان گرفتند به طرز ناجوانمردانهای با شلیک گلوله آنها را از پای درآوردند. از همان روز سراسر خیابان سیاهپوش شد. رنگ خوشی از کوچه پسکوچههای روستای «در» رخت بر بست. ساکنان خیابان با مرگ پدر و پسر مغازهدار به سوگشان نشستهاند. پرچمهای سیاه در برابر خانهشان خودنمایی میکند. 4 روز از این جنایت خاموش میگذرد ولی پسر و دختران و همسر علی زیبایی هنوز باورشان نمیشود تنها مانده باشند و به دور از پدر و همسر و برادر در خانهای تاریک روزها را سپری کنند. گویی هنوز سایه مرد میانسال در خانه حکمفرمایی میکند. پسر بزرگ شهید علی زیبایی پرده از جزییات ماجرای روز حادثه برداشت و به خبرنگار «شهروند» گفت: «آن روز من و میلاد و پدرم در مغازه بودیم. ساعت 7 غروب بود که به خاطر دنداندرد شدیدی که داشتم به خانه رفتم تا کمی استراحت کنم. نیمساعت بعد وقتی در خانه در حال استراحت بودم یکی از اهالی روستا به در خانهمان آمد و گفت وقتی برای خرید شارژ به مغازه رفته است، پدر و برادرم آنجا نبودند. با شنیدن این خبر خیلی نگران شدم و سریع خودم را به مغازه رساندم. اطراف مغازه را دیدم اما هیچ اثری از آنها نبود. حتی وقتی با تلفنهمراه پدرم تماس گرفتم، پاسخم را نداد. خیلی نگران شده بودم اما با این حال نمیخواستم روحیه خودم را ببازم و این نگرانی را به خانوادهام منتقل کنم. نیسان پدرم هم جلوی مغازه نبود به همين خاطر با خودم گفتم به احتمال زیاد پدرم و برادرم میلاد برای انجام کاری جایی رفته باشند. یک ساعت بعد وقتی چشم انتظار رسیدن پدر و برادرم بودم، خودروی ماموران نیروی انتظامی مقابل مغازه توقف کرد. ترسیده بودم. مطمئن شدم اتفاقی افتاده که من بیخبرم. ماموران با کلی مقدمهچینی گفتند به احتمال زیاد پدر و برادرم را گروگان گرفتهاند و به همین خاطر باید همراه آنها بروم. از روی لحن آنها متوجه شدم ماجرا چیز دیگری است و ماموران نمیخواهند آن را بازگو کنند. خیلی پیگیر ماجرا شدم تا اینکه سرانجام ماموران گفتند افراد مسلحی در جریان فرارشان چند مامور نیروی انتظامی و مردم عادی را شهید و زخمی کردهاند. این مردان با رسیدن به روستا و مشاهده خودروی نیسان تصمیم میگیرند خودرو را سرقت کنند اما وقتی با مقاومت پدر و برادرم میلاد روبهرو میشوند آنها را گروگان میگیرند.»
میثم زیبایی در ادامه گفت: «ساعت از یکنیمه شب گذشته بود که ماموران خودروی پدرم را در کنار حاشیه جاده پیدا کردند. صحنه وحشتناکی بود. پدرم با بدن غرق در خون در داخل ماشین قرار داشت. مردان مسلح او را کشته بودند اما اثری از میلاد برادرم نبود تا اینکه ماموران در جستوجوهای میدانی جسد او را 500متر جلوتر در کنار جاده پیدا کردند.»
او در ادامه به «شهروند» گفت: «امیدواریم هرچه سریعتر تنها عامل این جنایت نیز دستگیر شود و بهسزای عمل خود برسد.»