نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک
دوستی من با ثریا قزلایاغ به اواسط دهه ۵۰ برمیگردد. زمانی که در آمریکا دانشجو بودند با من مکاتبه کردند تا ببینند زمینههایی برای کار در حوزه ادبیات کودکان وجود دارد یا نه. من هم ایشان را تشویق کردم و به ایران آمدند. رشته تحصیلیشان کتابداری است و بسیار به کتابخانههای آموزشگاهی علاقهمند بودند. تا آخر عمر بر این باور بودند که تحول در کتابخانههای دانشگاهی میتواند تغییر بزرگی را در آموزشوپرورش پدید آورد و نشانهای باشد از یک نگاه دیگر نسبت به آموزشوپرورش. اوایل بعد از بازگشت به ایران در دانشگاه صنعتی شریف کار میکردند ولی بعد به شورای کتاب کودک پیوستند. خواستم ایشان ابتدا با آنچه در حوزه ادبیات کودک خودمان داریم خوب آشنا شوند. خانم قزلایاغ بسیار توانمند و علاقهمند بودند. روی ادبیات اقلیتها و اسکیموها و سرخپوستها در جهان کار کرده بودند و در ایران خیلی سریع بر ادبیات کودک خودمان مسلط شدند.
ایشان منتقد و متخصص بسیار خوبی هم بودند. نگاهی بیطرفانه داشتند و در نقد هم صاحب سبک بودند. با خانم لیلی ایمن و خانم آلیس لورل استاد برجسته آمریکایی کارشان را شروع کردند و بعد هم به دانشگاه تهران رفتند و سالهایسال دانشجویان از توانمندی ایشان استفاده کردند. متاسفانه ما هیچوقت در دانشگاه ارزش ادبیات کودکان را مورد توجه قرار ندادیم، نه در دانشکدههای ادبیات و نه در حوزه آموزشوپرورش و کتابداری. از همین رو توانمندی ایشان به دو سه واحد درسی محصور ماند که میدادند. ایشان باید درسهای بیشتر و دانشجویان بسیار زیادی را تحتتأثیر قرار داده باشند ولی نگاه ما به مطالعات کودکی و کودک کمرنگ و ضعیف بوده و هنوز هم ضعیف است.
خانم قزلایاغ دانشجویان بسیار خوبی تربیت کردند ولی هیچکدام نتوانستند آرمانهای ایشان را به ثمر برسانند. تأسیس کتابخانههایی که مجموعههای خوب داشته باشند و این مجموعهها بر نشر کتاب کودک تأثیر بگذارند هیچ وقت اتفاق نیفتاد. خانم قزل ایاغ آثار ارزشمندی در حوزه پژوهش ازجمله در زمینه بازی، نمایش خلاق و ترویج کتابخوانی دارند که سرمایه بسیار بزرگ فرهنگی برای ایران به شمار میرود. از سوی دیگر شخصیت و انصاف ایشان را در داوریهایشان میتوان دید. ایشان مطالبهگر طراز اول مدنی بودند، اینکه چقدر جامعه توانسته به مطالباتشان جواب دهد، بحث دیگری است. اما از هیچ کاری برای رشد و اعتلای ادبیات کودک کوتاهی نکردند. در بیش از چهار دهه ارتباط و دوستی، ایشان را به شکل یک شیفته و یک دلباخته بچهها به یاد میآورم، کسی که دوست دارد تمام وجودش را بدهد برای اینکه فرزندان این جامعه رشد کنند. امیدوارم آثارشان تجدید چاپ شود، چون ارزش تجدید چاپ و خواندن را دارد و ما بتوانیم دِینی را که به ایشان داریم، ادا کنیم.