آنهایی که در سال ۹۸ ما را تنها گذاشتند، دو دسته بودند. دسته اول آنهایی بودند که رفتنشان نهتنها ما را ناراحت نکرد، بلکه نیشمان را هم تا بناگوش باز کرد. دسته دوم هم کسانی بودند که بودنشان از معدود دلخوشیهای این فوتبال بود.
دسته اول: مثلا مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون از آن دسته آدمهایی بود که با بیل مکانیکی هم نمیشد از جایش تکانش داد. اما یک روز بر اثر فشارهایی که ما نفهمیدیم از درون خودش بود یا از بیرون دیگران، استعفا داد و رفت.
بود و نبود او تغییر چندانی در فوتبال ما ایجاد نکرد و همین الان هم که فدراسیون رئیس و مدیر درستوحسابی ندارد، همانگونه اداره میشود که در زمان ریاست زوج مخوف ساکت_تاج اداره میشد.
عرب و فتحی هم از استقلال و پرسپولیس جدا شدند. تأثیر عرب در پرسپولیس به قدری زیاد بود که وقتی رفت، حتی منشی باشگاه هم چند ماه بعد باخبر شد و توی این مدت همهاش فکر میکرد که عرب توی اتاقش نشسته و دارد چرت میزند. اما تأثیر رفتن فتحی از استقلال خیلی بیشتر بود.
مدتها بود که سکوهای استادیوم در زمان بازیهای استقلال بسیار ساکت بود، اما بعد از رفتن فتحی تا مدتها هواداران استقلال از بیتحرکی درآمدند و تا میتوانستند خوشحالی کردند.
آنها مدتها بود که پشت در باشگاه میرفتند و از او میخواستند بیخیال مدیریت شود، اما او عاشق خدمت بود و به این راحتی نمیشد از دستش خلاص شد.
دسته دوم: کسانی بودند که جای خالی نبودنشان هنوز هم درد میکند. اولین آنها مربی خوشتیپ استقلال بود. کسی که بعد از مدتها باعث شد طرفداران استقلال قید فوتبال خارجی را بزنند و میخکوب شوند پای بازیهای تیمشان. تیم استراما، این اواخر بسیار بیرحم شده بود و کمتر از سه_چهارتا به رقبا گل نمیزد.
اما مدیریت صنعتی_سنتی باشگاه استقلال او را فراری داد تا فقط یک خاطره خوش از حضور او برای هواداران آبی بماند. برانکو هم با آن پالتوی عسلی رنگش جزو کسانی بود که نمیشد نادیدهاش گرفت. در این چند سال حضورش تا ولش میکردی میرفت و یک جام برای پرسپولیسیها میگرفت.
نفرات بعدی این فهرست دو مجری و تهیهکننده ورزشی هستند. اولین آنها مزدک میرزایی است.
مزدک آخر سر به این نتیجه رسید که او و صداوسیما به درد هم نمیخورند و ول کرد و رفت و کراوات زد و الان یک گوشه برای خودش برنامه ورزشی میسازد.
در نهایت هم به عادل فردوسیپور میرسیم. آخ عادل، با تو چه کردند؟ به غیر از اون گاوه که تبلیغ لبنیات میکند، تنها برنامهای که با اشتیاق دنبالش میکردیم، برنامه تو بود. هنوز هم دوشنبه شبها حدود ساعت 11 ناخودآگاه میزنیم شبکه سه، اما دیگر خبری از موفرفری دوست داشتنیمان نیست...