شماره ۴۶۴ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۱ دي
صفحه را ببند
نوشتم: دست نقاد را می‌بوسم

یحیی یثربی  استاد فلسفه

نقد به معنی جدید کلمه ازجمله دستاوردهای تفکری مغرب‌زمین است. به بیان دیگر در فکر سنتی در غرب و شرق نقد به معنای جدید آن وجود نداشت. نقد نوعی اصلاح‌طلبی و افزون‌خواهی است. با این توضیح که آدمی تفکر فلان فرد یا فلان مکتب را بررسی می‌کند تا به نقصان‌های احتمالی موجود در آن پی ببرد و در صورت امکان درصدد رفع خلأهای موجود در آن فرد یا مکتب برآید. با این وجود نقد حقیقی آن است که بعد از رسیدن به خلأ‌های تفکر موجود و رفت آنها باز هم دنبال بهتر شدن باشیم. درست به همین خاطر در علومی مثل فیزیک و ریاضی، دانشمندان همیشه دنبال دریافت‌های جدید هستند. بنابراین هرکسی که با معنای جدید نقد آشنا باشد (البته در جامعه ما کمتر کسی با معنای حقیقی آن آشناست) این‌گونه می‌اندیشد. در ایران بسیاری  از متفکران و اهل دانش نقد را با تحقیر و توهین یکی می‌دانند. به عبارت دیگر، این واژه را با رد اشتباه می‌گیرند. نقد به معنای رد و ابطال نیست. بنابراین هر متفکری که با تفکر جدید آشنا باشد و در مسیر حرکت فکری قرار گرفته باشد، اولین نقاد خودش خواهد بود. آرزوی من هم این است که عمر بیشتری داشته باشم تا بتوانم خودم کتاب‌هایی که تاکنون نوشته‌ام را اصلاح کنم. علاقه‌مندم کاستی‌هایی که در کتاب‌هایم یافته‌ام را رفع کنم. به‌عنوان مثال اولین کتابی که نوشته‌ام «تجربه عرفان» نام دارد. این کتاب پر اشکال‌ترین نوشته من است. یکی از این اشتباهات آن است که در کتاب تجربه عرفان، دین را با عرفان یکی گرفته‌ام و نظریات غزالی و مرحوم علامه طباطبایی را برای ارایه این نظریه مورد توجه قرار دادم. اما حالا که به این سن‌و‌سال رسیده‌ام عرفان و دین را موضوعات از هم جدایی می‌دانم و می‌توانم بگویم به اندازه 180درجه از نظر پیشینم، فاصله گرفته‌ام. از سوی دیگر باید بگویم از نقدی که دیگران بر آثار من دارند هم استقبال می‌کنم. آقای اوجبی، نویسنده، مترجم و مصحح آثار فلسفی که بعدا نامش را آموختم و با او آشنا شدم، به کتاب تجربه‌عرفان من نقد مفصلی نوشت و از من خواست جواب به‌اصطلاح دندان‌شکنی به این نقد بدهم. وقتی آن نقد را خواندم تمام جوابم در این جمله خلاصه شد که «من آن دست را می‌بوسم که این کتاب را با دقت به دست گرفته و خوانده است. من تمام ایرادهایی که آقای اوجبی به کتابم گرفته است را می‌پذیرم و برای هرکدام از این ایرادها هزاران تشکر دارم. با این وجود معتقدم ایرادهای کتاب مربوطه بیش از مواردی که ایشان به آن اشاره کردند، است.» بنابراین یکی از تنها کسانی هستم که نقد دیگران به نوشته‌هایم را همراه کتاب‌هایم منتشر می‌کنم. کتابی تحت‌عنوان تاریخ تحلیلی فلسفه نوشته‌ام که 4 نفر از اساتید قم به آن نقد نوشته‌اند. من نقد هر 4 نفر را در انتهای کتاب چاپ کرده‌ام. برخی از همان اساتید بعدا انتقاد کردند که چرا نوشته‌های ناپخته ما را در آن کتاب چاپ کرده‌اید. من در پاسخ گفتم ممکن است حرف‌هایی که من نوشته‌ام ناپخته باشند. شعار همیشگی من این است که «هر نظری مثل خبر احتمال صدق و کذب دارد».


تعداد بازدید :  200