| نیما صائب |
در این گزارش کوتاه سعی میکنیم نگاهی اجمالی داشته باشیم به چند منطقه مهم ایران که در معرض نابودی کامل قرار دارند. سرنوشتی همچون سرنوشت دریاچه ارومیه. تعدادشان کم نیست و در چهارگوشه این مملکت پراکندهاند. حتی بزرگترین دریاچه جهان هم شامل این لیست میشود. دریاچهای که پذیرای آلودهترین رودهای دنیا هم هست. پس نگاهی گذرا داریم به وضع این مناطق طبیعی کشور.
نابودی کامل گلستان تا سال 1400
میگویند تاسال 1400 دیگر اثری از جنگل گلستان نمیماند. اگر همین روند برای این منطقه حفاظتشده طی شود. روندی که در 4سال گذشته منجر به نابودی 8000 هکتار جنگل و مرگ 3200 جانور در جاده گلستان شده است. مقصر ردیف اول هم جاده است. حال با این وجود 150 نماینده مجلس از رئیسجمهوری خواستهاند که جادهسازی در جنگل ابر را به اتمام رساند. خواستهای که موجب نگرانی در بین فعالان محیطزیست شد. چون رئیسجمهوری که زمانی میگفت بزرگترین مشکل ایران، محیطزیست است اینک دستور تبدیل جزیره آشوراده به منطقه گردشگری را داده است.
مبارزه بزنگان با مرگ
دریاچه بزنگان در منطقه سرخس خراسان قرار دارد و تنها دریاچه طبیعی شمال شرق کشور است. نام دیگرش «کل بی بی» است و حدود 80 هکتار مساحت دارد و زمانی عمیقترین نقطهاش 12 متر بود و امروزه تنها 2 متر. 50درصد دریاچه خشک شده است که البته بنابه گفته مدیرکل سابق اداره محیطزیست استان خراسان رضوی «یک امر بسیار طبیعی است». هرچند که خشکسالی دلیل اصلی نابودی قریبالوقوع دریاچه بزنگان است اما انسان با بهرهگیری از علم میتواند جلوی فاجعه را بگیرد. به شرط آنکه به موقع بجنبد و دست روی دست نگذارد. اما مسئولان کشور درباره وضع دریاچه بزنگان همچنان در مرحله دست روی دست گذاشتن هستند و از این رو امیدی به تولد دوباره بزنگان نیست. دریاچهای که محل تغذیه پرندگان و حیوانات و گیاهان منطقه است و سیرابکننده زمینهای کشاورزی انسانها. انسانهایی که خود در وضع کنونی دریاچه سهیم هستند. انسانهایی که وقتی مراتع بالادست را تخریب میکردند یادشان نبود که سیلابهای فصلی، رسوب را وارد دریاچه شکننده میکنند و موجب نابودی بیشترش میشود. انسانهایی که نهتنها به کمکش نمیشتابند که بعضی از آنها وقتی عقبنشینی دریاچه را میبینند سعی در تصرف زمینهای خشکشده نزدیک به دریاچه کردند و حتی برای زمینهای متعلق به منابع طبیعی سند درست کردند. انسانهایی که تا جاییکه توانستند حیوانات این منطقه را شکار کردند و زیستگاه قدیمیشان را به نابودی کشاندند. انسانهایی که بیتفاوت ماندند بر رشد سریع گیاهان آفت گونه در دریاچه زیبا تا یکی از دلایل نابودی ذرهذره بزنگان شود.
آلودهترین رودخانههای دنیا
در بزرگترین دریاچه دنیا
وقتی برای فاضلاب شهری و صنعتی و بیمارستانی تصفیه خانهای وجود نداشته باشد و حجم وسیعی از کثافات وارد رودخانههایی شوند که همین سیسال پیش محل تردد قایقهای ماهیگیری و مسافری بود چه انتظاری میتوان داشت از وضع امروزشان. دو رودخانه گوهررود و زرجوب که زمانی رشت را تبدیل به ونیز ایران کرده بودند اینک کاملا نابود شدهاند. دیگر از آب زلال خبری نیست و فقط کثافت و فاضلاب است که در این رودخانه در جریان است. دیگر نه از ماهی خبری هست و نه از مرغان ماهیخوار. فقط میکروب و ویروس است که در این رودخانهها زیست میکنند. مسئولان شهری هم هنوز نتوانستهاند دردی از دردهای بیامان این دو رود کم کنند. حال این دو رود با این وضع وخیمشان به دریایخزر میریزند. دریایی که ماهیان لذیذ و گرانترین آبزی دنیا را زمانی در خود پرورش میداد. حال نه از خاویار در خزر خبری است و نه از فک و نه از ماهی سفید و کولی سالم. یا نابود شدهاند یا آلوده. خزر دیگر جای شناکردن هم نیست. به غیر از فاضلاب، پذیرای تودههای نفتی آلوده شرکتهای استخراج نفت در کشورهای همسایه شمالی است. حال 100نماینده مجلس برای دریاچهای که خود درگیر دهها مرض و گرفتاری است نقشه کشیدهاند تا آبش را به مناطق کویری کشور برسانند. بعضیهایشان حتی پیشنهاد کردهاند تا آب خزر را به دریاچه ارومیه پیوند دهند. طرحهایی که با مخالفتهای شدید فعالان محیطزیست روبهرو شده است. مدیرکل محیطزیست گیلان هم که ظاهرا توان بالایی برای رفع مشکلات وحشتناک دریایخزر ندارد اخیرا خبر داده که «مصرف بیش از اندازه مواد شوینده تنوع زیستی خزر را تهدید میکند.» به گزارش ایسنا محمدرضا برجی با اشاره به اینکه دریاچه خزر بزرگترین دریاچه آب شیرین دنیاست و در طول دوران تکاملی خود با تهدیدها و تخریبهای زیادی مواجه بوده است، توضیح داد: پس از فروپاشی شوروی این تخریبها روند سریعتری به خود گرفته است.
وی با بیان اینکه شیب خزر رو به ایران است و این امر موجب میشود تا آلودگیهای دیگر کشورهای حاشیه خزر که به این دریا وارد میشوند به سمت ایران بیاید، اضافه کرد: آلودگی نفتی از مهمترین عوامل آلایندگی دریای خزر محسوب میشود که بخشی با استخراج نفت، نشت شناورهای نفتی یا غرقشدن این شناورها موجب افزایش آلودگیهای نفتی در خزر میشوند.
برجی با اشاره به اینکه دریای خزر یک محیط کاملا بسته است و خودپالایی تا زمانی که میزان آلودگیها به اندازه استاندارد باشد، قابل انجام است، ادامه داد: درحال حاضر آلودگیهای خزر از حد استاندارد گذشته است و این امر به دلیل نبود وحدت رویه در مدیریت سواحل خزر است.
وی خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر، خزر، هشدارهایی در مورد آلودگیهای بیش از حد استانداردش به ما داد و یکی از آنها حضور شانهدار مهاجم در خزر بود که موجب کاهش ذخایر کیلکا شد. کاهش ماهیان خاویاری ازجمله دیگر نشانههای آلودگی بیش از حد مجاز خزر است.
مدیرکل محیطزیست گیلان افزود: مواد شوینده آسیب جدی به خزر وارد میکنند و با مصرف میزان بیش از اندازه استاندارد این مواد، خزر را با مشکل جدی مواجه کرده است. با افزایش آلودگیهای خزر مخزن آبی کشورهای حاشیه مورد تهدید قرار خواهد گرفت، بنابراین همه باید نسبت به تنوع زیستی خزر حساس باشند.
مدیرکل محیطزیست گیلان گفت: هدف ما فعلا بازسازی و احیای خزر در حد ایدهآل نیست زیرا آلودگیهای خزر بهطور مستقیم سلامت مردم گیلان را تهدید میکند. اکنون 75گونه گیاهی، 1332 گونه جانوری و 850 نوع ماهی در خزر زندگی میکنند و حاشیهنشینان خزر وابستگی شدید به ماهیان اقتصادی این دریا دارند.اگر روند آلوده شدن خزر رو به ازیاد باشد در آیندهای نه چندان دور مشاغل سنتی ماهیگیری و صیدهای فصلی مورد تهدید واقع میشود. در گذشته 90درصد خاویار دنیا از خزر استحصال میشد اما امروز حضور ماهیان خاوریای در خزر اصلا وضع مناسبی ندارد. وی یکی دیگر از نشانههای آلودگی خزر را حضور 100هزار قلاده فک خزری عنوان کرد و گفت: در گذشتهای نه چندان دور جمعیت فک خزری در این دریا بیش از یکمیلیون قلاده بوده است.
وضعیت ذکرشده جنگل گلستان، دریاچه بزنگان و دریایخزر تنها سه نمونه از دهها نمونه تخریبی منابع طبیعی ایران است که احتمالا آنقدر به آنها بیتوجهی میشود که دیگر سرنوشت دریاچه خزر امری عادی برای ما میشود. ما دوستداران محیطزیست هم فقط میتوانیم یک کار کنیم. اینقدر از وضع این فجایع بنویسیم که حداقل از یاد نروند ولو آنکه در انتظار مرگ باشند.