فقر، خودكشي، فرار از منزل، اعتياد، بيخانماني، بيكاري و... همه از انواع آسيبهاي اجتماعي بهشمار ميروند. ورود پيدا كردن به هركدام از اين مسائل و كنكاش در ارتباط با نحوه برخورد با اين مسائل ما را متوجه يك امر ميكند. امري كه دبیر شورای هماهنگی موادمخدر استان مازندران از آن بهعنوان اجتماعيكردن نام ميبرد. به اين معنا كه براي همه ما بهعنوان اعضاي جامعه دغدغهاي به جهت كمرنگتر كردن اين آسيبها شكل بگيرد. اما اين شكلگيري دغدغه در كجا ميتواند خود را نشان دهد و بهصورت سازمانيافته منجر به شكلگيري مشاركت اجتماعي براي حل مسائل اجتماعي شود؟ مسائلي كه چه بهصورت مستقيم و چه بهصورت غيرمستقيم همگان را درگير خود كرده است. آنچنان كه دكتر موسويچلك، مدیرکل دفتر توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با موادمخدر ميگويد: امروزه آسیبهای اجتماعی در خانه خیلی از افراد را زده و بیسواد و باسواد، فقیر و غنی، پیر و جوان را درگیر کرده اما هنوز برخی افراد خودشان را بهخواب زدهاند.
يكي از مسائل فراگير در جامعه امروز ما اعتياد و لزوم برخورد همگاني با اين مسأله است. چندي پيش اولين همايش تخصصي و علمي نقش مشاركتهاي اجتماعي در كنترل و كاهش موادمخدر در استان مازندران برگزار شد. در جريان اين همايش دكتر موسويچلك با بيان اينكه مردم دغدغه موادمخدر ندارند، گفت: موادمخدر در خانهها را زده است اما باز هم برخي افراد خود را بهخواب زدهاند. وي همچنين اظهار داشت: سازمانهای مردمنهاد پرچمدار مبارزه و پیشگیری از موادمخدر هستند و 90درصد خدمات پیشگیری از اعتیاد توسط سازمانهای مردمنهاد (به تعداد 2هزار و 89 در سطح كشور) انجام میشود.
بنابراين در شرايطي كه ما با مسأله اعتياد با اشكال گوناگون آن مواجه شدهايم مانند اعتياد زنان كه درحال افزايش است، معتادان تزريقي كه خود و خانوادهشان را در معرض ابتلا به ايدز قرار ميدهند، خطر تولد نوزاداني كه درگير HIV مثبت هستند، رويآوردن به سمت موادمخدر صنعتي كه خطرات زيادي را بههمراه دارد و صدمات متعددي كه همه موارد ذكر شده ميتواند بر جامعه تحميل كند، نياز است تا همگان، بهصورت سازمانيافته با اين مسأله درگير شويم، باید مشارکتهای مردمی بهمنظور تحقق رویکرد اجتماعی مبارزه با موادمخدر تقویت شوند و همه در این مبارزه احساس مسئولیت کنند.
شايد يكي از اقدامات مناسبي كه در اين خصوص درحالشكلگيري است، قرارگرفتن 12میلیون دانشآموز، تحتآموزش مهارتهای مراقبت از خود در جهت رویکرد اجتماعیکردن مبارزه با موادمخدر است. رئیس اداره مراقبتهای آسیبهای اجتماعی آموزشوپرورش شهر تهران اعلام كرده است كه دانشآموزان دوره ابتدایی روشهای مراقبت از خود، خودآگاهی و شناخت خود را بهطور غیرمستقیم در راستای سند جامع پیشگیری از اعتیاد آموزش میبینند. آموزش مهارتهای زندگی، کنترل هیجان برای دانشآموزان متوسطه اول و آموزش از طریق همسالان برای دانشآموزان متوسطه دوم از برنامههایی است که در جهت پیشگیری از اعتیاد درحالاجراست.
اما نكته حایزاهميت اين است كه نميتوان تمام فشار را روي يك بخش از جامعه گذاشت يا فكر كرد كه تنها متولي اين نوع مشاركت و اجتماعيشدن فقط آموزش و پرورش است. نقش ساير بخشها و نقش رسانه و نهاد خانواده موضوعات مرتبطي هستند كه متاسفانه در اين سالها توجه به آنها و ارایه راهكارهاي مناسب براي اعمال توسط آنها مغفول مانده است. شايد پرسش اساسي اکنون اين باشد كه آيا دولتيكردن و مسئول دانستن نهادهاي دولتي در امر اجتماعي كردن و مشاركتجويي مردم، امري صحيح است؟ امري كه در اين سالها در صدر توجه دولتمردان بوده و اگرچه شعار مشاركت بخشهاي غيردولتي در فرهنگسازي داده شده اما در عمل بازهم فرصتها و امكانات در اختيار دولتها و دولتيها بوده است.
دکتر ابهري، استاد دانشگاه و آسيبشناس اجتماعي در اين خصوص ميگويد: «يک مثلث باعث شده است در تمام دورهها آسيبهاي اجتماعي به اينجا برسد. يکي از آنها سياستزدگي است. نهادهاي مرتبط با امور اجتماعي شدهاند سکوي پرتاب سياسي. سياستزدگي ارکان نهادهاي فعال در امور اجتماعي را ميگيرد. دومين مورد مخفيکاري است. ما چند نفر آسيبشناس هستيم که نسبت به مسائل مختلف هشدار ميدهيم و هيچ نهاد و مسئولي با مردم درباره اين مسائل شفاف حرف نميزند. يک روز گفتيم اجازه بدهيد بياييم در تلويزيون درباره ايدز حرف بزنيم، اجازه ندادند و گفتند اشاعه فحشاست، الان ميگويند بياييد حرف بزنيد که ديگر خيلي دير است. کمرنگشدن نقش مردم هم مسأله ديگري است که به اين مشکلات دامن زده است. در تمام اين سالها عزاداري و جشن و اداره مساجد و تمام مراسم دولتي شده است در حالي که ايران باسابقهترين انجياوها را در دنيا دارد؛ هياتهاي مذهبي، صندوقهاي قرضالحسنه و بسياري از موارد ديگر انجياوهاي غيردولتي بودند.»