افسر افشار نادری جامعهشناس
وجود پدیدهای به نام ازدواجسفید حالا دیگر غیرقابلانکار است. این پدیده در جامعه وجود دارد و اگر فکر کنیم با انکار میتوانیم آن را حذف کنیم، اشتباه کردهایم. اما با پذیرفتن، باید بتوانیم علت آن را بیابیم و اینکه چطور میشود با آن مبارزه کرد. عوامل زیادی در زیرسیستمهای جامعه وجود دارد که ازدواجسفید را ایجاد کردهاند. ازجمله آنها عوامل اقتصادی است. تشکیل زندگی از نظر اقتصادی سخت است و این مانعی است که ازدواج بهصورت سنتی گذشته بهوجود بیاید. دیگری علتهای اجتماعی زیاد ازجمله بیکاری و بیقانونی و قانونهایی است که حمایت عادلانه از طرفین و زوجین نمیکردند. از علل دیگر نبودن رفاه و عدمامکانات مانند بیمههاست که مسبب این مسأله هستند. از عوامل فرهنگی دخیل در این مسأله میتوان به این اشاره کرد که خانوادهها میبینند اگر دختر و پسر در کوچه و خیابان با هم باشند با آنها برخورد میشود، در نتیجه برای اینکه فرزندانشان گیر نیفتند، آنها را به خانه دعوت کردند و همین باعث شد اینگونه زندگیها شکل بگیرد. بودن مراسم و مهریه و سنتهای دستوپاگیر که میتواند از نظر قانونی مردان را در زندان بیندازد و برای هردو طرف مشکل ایجاد کند در اقبال به این نوع زندگی تاثیرگذار است. رسانههای غربی با تبلیغ فرهنگهای دیگر به همخانگی دختر و پسر دامن زدند درحالیکه این مسأله در آن جوامع مشکل مشخصی نیست اما در جامعه ما میتواند مشکل ایجاد کند.
مردم نیز بدون اینکه بررسی کنند که آیا مورد قبول است یا نه به استقبال اینگونه زندگی رفتند. عوامل دیگر مثل وجود دانشگاه آزاد (بهدلیل اینکه خوابگاه در اختیار دانشجویان قرار نمیدهد) بهعنوان یکی از اصلیترین عواملی که زندگیهای مجردی را بهوجود آورد و بچههایی که از خانه و شهرشان دور بودند به این فرم زندگی عادت کردند و برایشان جاافتاد و باعث شد که ادامه پیدا کند. ما هم خود به خود قوانینی مثل صیغه و ازدواج موقت را داریم که در ازدواجسفید جوانان موثر است. این عوامل که کم هم نیستند هرکدام زیرمجموعهای هستند که کمک کردند تا همخانگی جایگزین ازدواج شود. اگر بخواهیم چنین پدیدهای را ریشهکن کنیم باید تمام زیربناهای آن را از بین ببریم و ازدواجها را به بستر خانواده برگردانیم تا خانوادهها در آن دخیل شوند و نه اینکه نهادها بیایند و جایگزین آن شوند.