امیرمسعود فلاح
ما مردهپرستی را خیلی دوست داریم. مهم نیست مرده را از نزدیک میشناختیم یا نمیشناختیم. اصلا مهم نیست باهاش قهربودیم یا آَشتی. مهم نیست عید هر سال میدیدیمش یا نمیدیدیمش. وقتی یک سلبریتی میمیرد درس و مشقمان را کنار میاندازیم و با خانواده پای تلویزیون میشینیم. بعدش هم جلوی فالورهایمان کلی پز میدهیم که از نزدیک میشناختیمش و باهاش کلی خاطره داشتیم. مثلا اگر هنرپیشه و کارگردان و آهنگساز و خواننده باشد، الکی پز میدهیم که همه کارهایش را دیدیم. بعدش هم تو مراسمش میرویم و کلی عکس و استوری میگیریم و پز میدهیم. اگر مرده واقعا آشنا باشد و مثل سلبریتیها الکی نباشد هی به خانهشان میریم و بچههای فامیل را میبینیم و با هم بازی میکنیم و ادای شغلهای مختلف را درمیآوریم و مثلا دکتر و مریض میشویم. بعدش تا چند روز هم میتوانیم مدرسه نرویم و تا چند روز ناهار و شام غذای رستوران میخوریم. وقتی مرده را خاک میکنیم، یک رستوران لاکچری و باکلاس میرویم و چند جور غذا با دسر و مخلفات میخوریم. تو بقیه مراسم هم کلی چیزهای خوشمزه میخوریم. خرمای مغز گردودار با پودر نارگیل و حلوا و شیرینی و میوههای بیلک و پیس میخوریم. واقعا خوش میگذرد. این بود انشای ما.