حسین ایمانیجاجرمی جامعهشناس
بودجه سال آینده پایتخت در حالی از سوی شهرداری به شورای شهر تهران ارایه شده که همچنان حوزه اجتماعی و فرهنگی در آن مغفول است. بیتوجه به این حوزه نه فقط در بحث بودجه امسال که همواره وجود داشته و در حقیقت اشکالی که در بودجه اجتماعی شهرداری وجود دارد این است که فاقد نظریه و بینش است. نبود نظریه و بینش عاملی است که نمیتوان برنامههای بلندمدت را دنبال کرد و درنهایت شهر در سردرگمی میماند و شهروندان هم همچنان حقی از شهر ندارند. ازجمله گروههایی که همواره در بودجه اجتماعی-فرهنگی شهری باید مورد توجه قرار گیرند و شهرهای توسعهیافته به آن توجه دارند گروههای به حاشیهرانده شده و محرومان هستند. توجه به این گروه اما هرگز در سیاست بودجه شهرداری تهران وجود نداشته و ندارد و شاهد حکمرانی یک نوع تمرکزگرایی شدید در این حوزه هستیم. برای سیاستگذاران شهری فرقی ندارد برای کدام منطقه برنامهریزی میکنند، از سوی دیگر استانداردها برای مناطق مختلف رعایت نشده است و به محلات کمدرآمد یا نیازمند کمتر توجه میشود.
چند وقت قبل دکتر سعید رضوانی تحقیقی را درباره خانه اسباببازی سرای محلات انجام داد. این تحقیق نشان داد که خانههای اسباببازی در محلات شمال شهر مشتری ندارند اما در مناطق جنوبی بچهها برای استفاده از آن صف میکشند. همین مسأله نشان میدهد که برای محلات مختلف استانداردی رعایت و با توجه به نیازها برنامهریزی نشده است. نکتهای که کلانشهرهای ما و خصوصا شهری مثل تهران به آن نیاز دارد، توجه به بودجهریزی مشارکتی است. اتفاقی که در دهه 90 میلادی و در شهری مثل پورتوآلگره برزیل عملیاتی شد. براساس این مدل از بودجهریزی، مردم هم در تصمیمگیری برای اختصاص منابع و تعیین اولویت برای شهر شریک هستند و نیازهای مردم در آن تأمین شده است. اما در حال حاضر در شهری مثل تهران پیمانکاران اولویت بودجه شهرداری را تعیین میکنند و نیازهای واقعی مردم شهر به موارد دیگر تغییر کرده است. این در حالی است که ساختار تشکیلاتی شهرداری هم با این مدل همراهی میکند و این ساختار بروکراتیک عاملی شده تا همه چیز بدون شفافیت و پشت درهای بسته اتفاق بیفتد و مردم جایی در آن نداشته باشند. هر چند در سالهای اخیر تلاشهایی در شورایاریها شده تا کمی مردم را مطلع کنند اما این تلاشها هم جدی نیست و در عین حال منافعی وجود دارد که اجازه تغییرات اساسی و نزدیککردن ساختار فعلی به ساختار مشارکتی و غیرمتمرکز را نمیدهد. نظرسنجیهای سالهای اخیر هم نشان داده رضایت مردم از عملکرد شهرداری بسیار پایین است که یکی از دلایل این نارضایتی اختصاص نادرست منابع است. نکته اینجاست که نگاه به شهر نگاه ابزاری است و همین الان هم شاهدیم که همچنان بودجههای عمرانی و ساختوساز افزایش یافته و ساخت پروژههای عمرانی در اولویت است. شهر برای خودرو نیست؛ کودکان، سالمندان و آسیبدیدگان از آن سهم دارند و باید به سهمشان از شهر توجه کرد. گاهی ساخت یک زمین بازی برای کودکان از تعویض جدول خیابانها اهمیت بسیار بیشتری دارد اما این اهمیت در ذهن مدیران شهری جایی ندارد و در نتیجه جدول خیابان تعویض میشود اما زمینی برای بازی کودکان ساخته نمیشود.