[فروغ فکری] چهاردهسال قبل آنها شانزدهنفری سوار اتوبوس میشدند و لباسهای سنتی آققلا را با خودشان به تهران میآوردند. وعدهشان هر هفته سه بعدازظهر پنجشنبه بود، برگشت هم عصرجمعه، پس از تمامشدن «جمعهبازار پارکینگ پروانه». آقای یولمه پنجشنبه و جمعه 14سال گذشتهاش اینطور گذشته. او و دوستانش حالا چندسالی است 10نفری به تهران میآیند و در این روزها که خبر تعطیلی پارکینگ پروانه دهان به دهان به گلستان رسیده، خانواده یولمه سختی زیادی تحمل کردهاند. «ما هفتهای 50هزار تومان اجاره غرفه میدادیم و این برایمان خیلی بهصرفه بود. کارهایمان خیلی طرفدار داشت و حالا نمیدانیم چه خواهد شد.» خبر تعطیلی پاساژ پروانه و برگزارنشدن مزایده برای گرفتن پیمانکار توسط شهرداری، نگرانی بسیاری ایجاد کرده. یولمه هم دلنگران آینده است و برایش نیامدن به تهران و نیاوردن لباس سنتی آنهم در شب عید، مساوی نداشتن پول و بیکاری است. «اینجا هم یک مغازه اجارهای داریم اما اموراتش نمیگذرد.» نهتنها یولمه بلکه عبدی گوجی هم هر هفته صنایع دستی و ملحفه را از گنبدکاووس به پارکینگ پروانه میآورد و حالا نگرانیاش از اینکه ممکن است دیگر مکانی برای فروش نداشته باشد، زیاد است: «در گنبد جایی برای فروش نداریم. آنجا بازارش نیست و همین هم حالا نگرانم کرده است.» او میگوید، هنوز مشخص نشده اگر پارکینگ جمع شود، کجا میتوانند جنسهایشان را برای فروش ببرند. «هرکجا باشد، باید برای یک لقمه نان بیایم. چارهای ندارم.»
احسان هم از سهسال قبل هیچ جمعهای را از دست نداده و هرهفته با خواهرش که فوقلیسانس صنایع دستی است، به پارکینگ پروانه آمده و قلمزنیهای خواهرش را فروخته است. «پنجسال قبل از بروجرد به تهران آمدیم. آنجا کاری برای ما که هنرخواندهایم، وجود نداشت. من هم سینما خواندهام.» او و خواهرش تنها منبع درآمدشان از همین جمعههاست و نمیداند اگر جمعهبازار جمع شود، باید چه کنند. آنها بارها به فکر حضور در نمایشگاههای دیگر افتادند اما برایشان ممکن نبوده است: «شهرداری غرفه صنایع دستی در پارک آب و آتش را ماهی 15میلیون تومان اجاره میدهد و وضع اجاره زیرگذر چهارراه ولیعصر هم بهتر نیست. آنجا هم اجاره یک غرفه کوچک ماهی 10میلیون تومان است.» احسان چندباری به شورای شهر رفته و چندباری هم به اعضایش نامه نوشته تا شاید برای او، خواهر و دیگر همکارانش کاری کنند: «اما جوابی نگرفتم.»
جمعهبازار به شكل و شمایل امروزیاش در پاركینگ ناصرخسرو (سعدی جنوبی) شكل گرفت و از سال 1380 به بعد، پاركینگ پروانه در روزهای جمعه تغییر كاربری داد و نام جمعهبازار جدید را یدک کشید. پارکینگی كه نسبت به جمعهبازار ناصرخسرو از هر جهت بهتر بود، توانست کسبوکارهای بسیاری را معرفی و جمعهها را پررونق کند و حالا صحبت از تعطیلشدنش هم کسبه را بلاتکیف کرده و هم خریدارانش را نگران.
سرنوشت پروانه به پلاسکو گره خورده است
سیام دیماه سهسال قبل که ساختمان پلاسکو فرو ریخت، زندگی اهالی پارکینگ پروانه، همسایه روبهرویی پاساژ هم دگرگون شد. بعد از آن حادثه، پارکینگ بیش از یکماه تعطیل شد. اول صحبت از این بود که جلسات اعضای شورای شهر در پارکینگ برگزار میشود و بعد هم اعلام شد آتشنشانها برای استراحت به آنجا میروند و درنهایت و بعد از یکماه گفتند هر مغازهدار، یک کپسول ضدحریق برای خودش بخرد تا اجازه دهند جمعه بساط کنند. بیشتر از یکماه تعطیلی طول کشید و همان زمان تعداد بسیاری از کسبه پارکینگ پروانه که کارهای دستیشان را هر جمعه از مناطق مختلف کشور به پارکینگ چهار طبقه چهارراه استانبول میآوردند، مقابل شهرداری تجمع کردند. نتیجه بازگشایی دوباره پارکینگ بود. حالا سهسال بعد از ویرانی پلاسکو، ساخت مجدد این ساختمان باعث شده زمزمههای تعطیلی پارکینگ پروانه به گوش برسد. زندگی دو ساختمان قدیمی چهارراه استانبول بعد از آتشسوزی سهسال قبل به هم گره خورده و این گره شرایط زندگی بسیاری را تحتتأثیر قرار داده است. خبر تعطیلی پارکینگ پروانه را روز گذشته علیمحمد سعادتی، شهردار منطقه 12 اعلام کرد: «پاساژ پروانه از نظر سازه، ایمنی لازم را ندارد و در مقابل حریق ناایمن است و هر لحظه امکان بروز حادثه در این پاساژ وجود دارد.» او گفت قرارداد بهرهبردار با شهرداری تهران به پایان رسیده است و آنها مزایدهای برای این پاساژ و پارکینگ آن برگزار نخواهند کرد. «کار مقاومسازی با توجه به ویژگی این پاساژ باید هرچه سریعتر آغاز شود و باید بگویم همان اهمالی که در مورد ایمنی پاساژ پلاسکو اتفاق افتاد، نباید در مورد مابقی مراکز خرید نیز صورت گیرد و دیدید که پلاسکو سالهای سال، با وجود مشکلات ایمنی فعال بود، اما یک حادثه سبب شد که این اتفاق به فاجعه ملی تبدیل شود و اگر در این بازه زمانی تا ایمنسازی پاساژ پروانه اتفاقی رخ دهد که ناشی از وجود نداشتن ایمنی باشد، چه کسی پاسخگوست. برای کسبه جمعهبازار هم درحال بررسی چند مکان هستیم که این افراد را در یک محل دیگر که ایمنی لازم را نیز دارد، مستقر کنیم.»
پیش از آنکه سعادتی درباره ناامن بودن پارکینگ پروانه بگوید، دی ماه امسال سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت هم پاساژ پروانه را از نظر پلیس فاقد ایمنیهای لازم دانسته و گفته بود: «برای پاساژ پروانه هیچ پیوست امنیتی-انتظامی برای این حجم از مراجعات در یک روز خاص و یک بازه زمانی اصلاً پیشبینی نشده است و مسئولان ذیربط باید در روزهای جمعه که جمعه بازار در آنجا برگزار میشود توجه ویژهای به شرایط آن محل داشته باشند تا خدایی نکرده برای شهروندان اتفاقی رخ ندهد.»
کف خیابان پامنار بساط کنید
ماجرا اما آنطور که مجید کاظمیان، مسئول روابط عمومی پارکینگ پروانه به «شهروند» میگوید فقط بحث ایمنی نیست. آنها شنیدهاند که بنیاد مستضعفان که مالک پلاسکو است، میخواهد پارکینگ را از شهرداری بخرد. ماجرا به جلسه هفته گذشته رئیس بنیاد مستضعفان، شهردار تهران و وزیر راه برمیگردد. جلسهای که در آن قرار شد مشکلات ساختمان پلاسکو حل شود و یکی از آن مشکلات پارکینگ بود. در آن جلسه روی پارکینگ پروانه توافق شد و حالا کاظمیان میگوید شهرداری با فروش این مجموعه و بستن آن در روزهای جمعه میتواند در حدود هزار خانوار را متضرر کند. مردان و زنانی که از شهرهای مختلف به تهران میآیند تا کار دستشان را بفروشند. «این اتفاق خیلی سریع درحال رخ دادن است. نزدیک عیدیم و برنامهریزیهای گستردهای داشتیم تا برای کسبه امکانات خوبی برای آخرسال فراهم کنیم. سال گذشته اصناف به بهانه استفاده از بازارچههای اختصاصی اجازه نداد دو هفته آخر اسفند کار کنیم و وضع امسال هم که اینطور شده است.»
کاظمیان میگوید هفته آینده تنها هفتهای است که کسبه میتوانند در پارکینگ پروانه باشند و هفتههای بعد را باید در جای دیگر بگذرانند. آن هم در شرایطی که یک ماه به عید مانده. «شهرداری به ما پیشنهاد داده کسبه کف خیابان پامنار بساط پهن کنند. چطور چنین چیزی ممکن است؟ کسبه پارکینگ اعتبار و ارزش برای کارشان قائلاند و حضور در پارکینگ برایشان مهم است و اینکه بخواهند کف خیابان بساط پهن کنند اصلا ممکن نیست.» او اما میگوید بازارچههای نوروزی هم پیشنهاد شده ولی همچنان درحال فکر کردن هستند تا شاید بتوانند جای مناسبتری پیدا و شرایط بهتری برای کسبه ایجاد کنند. «حدود 1300 غرفه در پارکینگ پروانه داریم که بیش ازهزار خانواده از آن نان میخورند. جوانان دانشجویی که خرج خودشان را میدهند و زنان سرپرست خانواری که از اینجا کسب درآمد میکنند. این اتفاق بیتوجه به همه این موارد درحال افتادن است و ما نگران این وضع هستیم. این اتفاق یک ضرر مالی و یک دگردیسی بزرگ است. ماهیت پارکینگ را تغییر میدهد و این خیلی نگرانکننده است.»
به گفته کاظمیان آنها هنوز فرصت صحبت و رایزنی با شهرداری را هم پیدا نکردهاند و همه اتفاقات با سرعت افتاده و همین هم نگرانیها را افزایش داده است اما صحبتهای منوچهر خواجه دلوئی، معاون بنیاد مستضعفان که این صحبتها را شایعه دانسته برای آنها جای امیدواری است و کاظمیان میگوید امیدواریم بتوانیم با رایزنی به نتیجه درستی دست یابیم و این صحبتها برایمان باعث خوشحالی است. «باید تلاش کنیم تا کمترین ضرر متوجه کسبه شود. در همین مدت اندک بسیاری از آنها با نگرانی از شرایط پیش آمده با ما تماس میگیرند و ما چه میتوانیم بگوییم؟ هیچ.»
دلوئی روز گذشته در پاسخ به نگرانی برخی از کسبه و مردم نسبت به تعطیلی جمعه بازار پارکینگ پروانه، با تکذیب موارد مطرح شده گفته: «پارکینگ پروانه تحت تملک شهرداری تهران است و شایعات مطرح شده نسبت به خرید این پارکینگ و تملک آن توسط بنیاد مستضعفان به هیچوجه صحت ندارد.» او تأکید کرده اجرای عملیات مقاومسازی و مکانیزاسیون پارکینگ پروانه در جریان بهرهبرداری فعلی آن انجام میشود و اجرای این عملیات هیچ مشکلی برای کسب و کار جاری در این پارکینگ ایجاد نمیکند.
حالا باید منتظر ماند و دید سرنوشت پارکینگ، کسبه و جنسهای خاصش چه خواهد شد و آیا دوباره پارکینگ پروانه جمعههای شلوغش را خواهد داشت یا نه؟
پارکینگ پروانه هویت فرهنگی تهران است
کریم آسایش کنشگر شهری
پارکینگ پروانه، پیش از آنکه فضایی برای خرید و فروش اجناس باشد، فضایی برای تعامل اجتماعی و هویت فرهنگی بوده است. فضایی که در آن بسیاری از فروشندگان دیگر فروشنده نیستند بلکه فضایی ایجاد کردهاند که در آن حس و حال فرهنگ و معاشرت وجود دارد و همین هم دلیلی است که در صورت جابهجایی این مکان، معنا و کارکردش از دست میرود. پارکینگ پروانه هویت اجتماعی-فرهنگی در تهران دارد و همچنین این منطقه ازجمله مقاصد گردشگری شهری محسوب میشود. چنانچه بسیاری از گردشگران خارجی هم برای دیدن این مکان میآیند. اتفاقی که مورد مشابه آن در کشورهای دیگر دنیا هم وجود دارد و البته در مقیاس گستردهتر و بهتر.
حالا صحبت از جابهجایی کسبه این پارکینگ است و این نشاندهنده این نکته است که رویدادی فرهنگی از این دست که کسب و کار بسیاری را هم رونق داده پذیرفته نمیشود. این درحالی است که مدتهاست شهرداری و نهادهای ذیربط دستفروشان را در شهر تحمل نمیکنند و معاونت خدمات شهری اعلام کرده دستفروشان حق بساط گستری ندارند یا باید در مناطقی که شهرداری اعلام میکنند بساط کنند. اما در سالهای گذشته بارها و بارها شاهد این مورد بودهایم که مناطقی که شهرداری برای ساماندهی مشخص میکند اصلا مناطق خوبی نیستند و امکان کار در آنها وجود ندارد.
این درحالی است که مصوبه مشاغل سیار پیش از این تصویب شده اما در عمل مورد بیتوجهی است. درنهایت با وجود همه صحبتها درخصوص حق مردم بر شهر شاهد این اتفاقیم که عملا حقی برای عدهای از مردم شهر درنظر گرفته نمیشود و این نکته حالا در مورد یکی از مناطق مهم شهری که همان پارکینگ پروانه است بیش از پیش درحال عملیاتی شدن است.