طرح نو| «غمگینی طولانی، گریه غیرقابل کنترل و غیرقابل توضیح، احساس گناه و پوچی، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس ناامیدی و بیپناهی، اضطراب، بدبینی، بیتوجهی، دلمشغولی، احساس مرگ، خشم و خستگی» همه این موارد نشاندهنده یکی از بیماریهای روانی شایع در کشور ما است. شاید شما هم برای مدتی دچار یک یا مجموعهای از این علامتها شده باشید. حتی ممکن است نسبت به یک تغییر فصل حساس باشید و با آمدن فصل پاییز روال زندگیتان تغییر کند و دوست داشته باشید تمام ساعات روز را در تنهایی و اتاق تاریک خود سپری کنید؛ شاید هم میخواهید با فرد مورد علاقه خود ازدواج کنید و مسائل اقتصادی مهلت این اقدام را به شما نمیدهد و دلمشغولی امانتان را میبرد و از همه افراد اطراف خود ناامید میشوید. «افسردگي» نامي است كه بر اين حالات گذاشتهاند؛ چند سالی میشود که آمار اين بيماري در کشور ما به درجهای رسیده که نگرانکننده است؛ آنقدر که آمارهای جهانی در زمینه افسردگی، ایران را بین 5 کشور نخست خود قرار داده است. در این گزارش نگاهی میاندازیم به آمار و وضع افسردگی در کشور؛ شایعترین اختلال روانی بین نسل جوان، اختلالی که میتوان آن را به میزان شادی، رضایتمندی از زندگی و مسائل اقتصادی نسبت داد.
دومین بیماری رایج در ايران
افسردگي، يکي از رايجترين اختلالات رواني است و بهعنوان شایعترین اختلال روانی میان نسل جوان ایران شناخته ميشود. كارشناسان حوزه روانشناسي معتقدند سهم جوانان در این بیماری به ۱/۳درصد میرسد. روانشناسان تحقیقی با موضوع عوامل مختلف روانی بین ۲۵۰۶ جوان بهعنوان جامعه آماری انجام دادند که ۶۰۶ نفر از آنها در مقطع پیش دانشگاهی و بقیه دانشجو بودهاند؛ از این جوانان در مورد ترس از بیماری، افسردگی، وسواس اجباری، اضطراب، خصومت و پرخاشگری، شکایت جسمی، روانپریشی و حساسیت در روابط متقابل سوال ميشود. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که شایعترین اختلال روانی بین نسل جوان افسردگی است. اين بيماري، پس از بیماریهای قلب و عروق، دومین بیماری رایج در کشور شناخته شده است. وضع اقتصادی و اجتماعی افراد در بروز بیماریهای روانی بسیار موثرند. نكتهاي كه بسياري از جامعهشناسان هم آن را دليل رواج اضطراب، افسردگی، انزوا و پرخاشگری افراد ميدانند.
افسردگي دانشجويان
«روز بدون افسردگی» نام سمپوزيوم يك روزهاي است كه در خردادماه امسال برگزار شد؛ سمپوزيومي كه در آن آخرین یافتهها و داروهای تولید ایران در زمینه درمان افسردگی ارایه شد. در حاشيه این سمپوزیوم، رئیس انجمن روانپزشکی ایران آمار افسردگی در دنیا را حدود 20 تا 25درصد جمعیت جهان دانست. با توجه به مقالات ارایه شده در اين همايش مشخص شد كه نزدیک به 34درصد تهرانیها دارای این بیماری روانی بودهاند ولی آمار مربوط به بیماریهای روانی و افسردگی در سطح جامعه ایران، حدود 21 تا 25درصد است. نكته قابل توجه در اين سمپوزيوم شیوع افسردگی بين دانشجویان بود؛ به دلیل آن كه جوانان، هم در رده سنی خاصی قرار دارند و هم با ورود به دانشگاه انتظاراتي از موقعيت جديد خود به دست ميآورند كه ممكن است برآورده نشود و با شرايط او در تضاد باشد. دانشجويان در دورهای از زندگي خود هستند که بیشتر میفهمند و حساسيت بيشتري دارند؛ اما با همه اينها، امکان عمل و بروز استعداد از آنها گرفته میشود و به همین دلیل به مراتب دچار افسردگي بيشتري ميشوند.
خانمها مقدماند
زنان به خاطر سپری کردن تغییرات هورمونی و استرسهای دوران بارداری و زایمان بیشتر در معرض اختلالات رواني قرار میگیرند. خانمها در جامعه از نظر اجتماعی تحت فشار بیشتری قرار دارند؛ آنها با سطح سواد و تحصیلات برابر، حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند و این استرسها هم میتواند در ابتلای آنها به اضطراب و افسردگی نقش داشته باشد. روانشناسان ابتلا به افسردگی در زنان کشور را 3 برابر بیشتر از مردان و شیوع اضطراب در آنان را هم 3 تا 5 برابر بیشتر ميدانند. مسائل مختلف اجتماعی، نبود شادی، نبود رضایتمندی از زندگی، برخوردهای نامتعارف، ... از عوامل ایجادکننده اين بيماري در زنان است.
در بررسیهاي مختلف روانشناسان مشخص شده که سن ابتلا به بیماری افسردگی 20 تا 50سال و متوسط آن در 30 سالگی است. همچنین شیوع افسردگی در دختران مجرد و زنان مطلقه بیشتر از افراد دیگر است. مشاركت زنان در امور اجتماعي و احترام به حقوق آنها ميتواند بهعنوان عاملي براي پيشگيري از اين بيماري شمرده شود. براساس پژوهشی که در سال ۱۳۷۸ براي بررسی وضع سلامت روان افراد ۱۵سال و بالاتر در کشور با جامعه آماري ۳۵۰۱۴ نفر صورت گرفت، شیوع اختلالهای روانی در جمعیت بالای 15سال کشور ۲۱/3درصد در مناطق روستایی و ۲۰/۹ در مناطق شهری برآورد شد که در این میان اختلالهای افسردگی و اضطرابی بیشترین شیوع را داشته و میزان شیوع اختلالهای روانپریشی - که شكل بسیار شدیدتر اختلالهای روانی است - 0/6درصد بوده است و بر اساس اعلام انجمن روانپزشکی ایران باتوجه به اين آمار و ارقام، نرخ افسردگی زنان بین 15 تا 28درصد از جمعیت کل را تشکیل میدهد. جمعيت كلي كه باتوجه به نسبتي كه به ما ميگويد: «دوسوم از بيماران افسرده دست به خودكشي ميزنند و 15درصد از آنها به اين شكل از دنيا ميروند» كار را ويژهتر از آن چيزي ميكند كه براي درمان اين بيماري تنها به جمله «زندگي زيباست؛ لطفا افسرده نباشيد» اكتفا كنيم.