شماره ۴۶۳ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۰ دي
صفحه را ببند
افسردگی یک بیماری، چند چالش

حسن آقاجانی  فوق‌تخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه

بیماری افسردگی، ازجمله بیماری‌های شایعی است که موجب کاهش کارآیی افراد می‌شود. از طرفی، بیماری‌های قلبی- عروقی نیز، در عداد بیماری‌های شایع است. هر دوی این بیماری‌ها در کشورهای توسعه‌یافته، جزو مشکلات اصلی به حساب می‌آیند. به نحوی که پیش‌بینی می‌شود تا ‌سال 2030، در همه کشورها، اعم از توسعه‌یافته و درحال توسعه، این بیماری‌ها، جزو مشکلات اصلی و اساسی باشند. افرادی‌که دچار بیماری‌های قلبی و عروقی می‌شوند - مثل حملات قلبی و نارسایی مزمن قلبی - در معرض افسردگی قرار دارند. پس از هر حمله قلبی یا بعد از هر جراحی قلب، یا حتی بیماری‌های مزمن قلبی، افسردگی، شیوع پیدا می‌کند. عکس این قضیه نیز، صادق است. یعنی شیوع و شانس بیماری‌های قلبی- عروقی نیز در افرادی که دچار افسردگی هستند، بیشتر است. ارتباط دو طرفه میان این دو بیماری شایع، نکته حایز اهمیتی است که باید همه افراد، مدنظر قرار دهند. بیماری افسردگی، تاثیراتی بر سیستم گردش خون و پارامترهای خونی می‌گذارد؛ به‌طوری‌که وقوع بیماری‌های قلبی - عروقی را محتمل‌تر می‌سازد. سیر بیماری‌های قلبی - عروقی، در افراد افسرده، سیر بدتری است. به عبارت دیگر، شانس مرگ‌ومیر، شانس تکرار حملات قلبی - عروقی، در افراد افسرده، افزایش می‌یابد. به بیان ساده‌تر، زمانی‌که فردی دچار سکته قلبی می‌شود، اگر زنده بماند و دچار افسردگی باشد، احتمال سکته قلبی مجدد و مرگ، برای او زیاد است. به همین دلیل است که افسردگی را به‌عنوان یک عامل خطر (Risk Factor) برای مرگ‌ومیر ناشی از بیماری‌های قلبی - عروقی به حساب می‌آورند. لذا مسأله بسیار مهم در تدبیر برای بیماران قلبی - عروقی، پرداختن به بیماری افسردگی است و پزشک معالج باید این موضوع را مدنظر قرار دهد و با استراتژی‌های درمانی و چند وجهی مثل «بازتوانی قلبی»، «درمان‌های دارویی»، «برنامه‌های ورزشی»، «حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی بیماران» و «رفتار‌ درمانی» به درمان فرد بیمار کمک کند. لذا اگر این مراقبت‌ها برای جلوگیری از افسردگی در این افراد، صورت نگیرد، شانس حملات قلبی مجدد و احتمال مرگ‌ومیر در این افراد، افزایش پیدا می‌کند.یکی از عوامل موثر در حملات قلبی، ایجاد لخته‌های خونی در رگ‌های فرد بیمار است. در عین حال، یکی از عوامل اصلی در ایجاد این لخته‌های خونی، تحریک‌پذیری بالای پلاکت‌های خون است. تحریک پلاکت‌های خونی، موجب شیوع آبشاری می‌شود که نهایتا باعث ایجاد لخته خونی خواهد شد. در بیماران افسرده، پاسخدهی (Responsiveness) پلاکت‌ها افزایش پیدا می‌کند. به عبارت ساده‌تر، آستانه تحریک پلاکت‌های خون افراد افسرده، پایین می‌آید و لذا راحت‌تر تحریک می‌شوند؛ و این خود موجب ایجاد لخته‌های خونی و در نهایت، بروز حملات قلبی - عروقی می‌شود.
مواردی که گفته شد، ارتباط مستقیم میان بیماری افسردگی و بیماری‌های قلبی- عروقی را بیان می‌کند. اما ارتباط غیرمستقیمی هم میان این دو بیماری وجود دارد که به اجمال به آنها اشاره می‌شود. رفتار افراد افسرده می‌تواند خطراتی در جهت بیماری‌های قلبی- عروقی ایجاد کند. به‌طور مثال، احتمال این‌که فرد افسرده، سیگار بکشد، زیاد است. همچنین احتمال کمی وجود دارد که فرد افسرده، ورزش کند. افراد افسرده به تناسب فیزیکی و زیباییش‌شان کمتر اهمیت می‌دهند؛ چراکه انگیزه برای رعایت چنین مسائلی ندارند. این افراد بدون توجه به رژیم غذایی‌شان، برای ارضای احساسات و لذت، بیش از دیگران غذا می‌خورند. افراد افسرده به دلیل بیماریشان، دچار کاهش لذت هستند، لذا برای جبران روحی این لذت، به پرخوری روی می‌آورند. بنابراین احتمال چاق شدن افراد افسرده و به تبع آن، ایجاد مشکل در وضع چربی‌ها، فشارخون، بروز دیابت و موارد خطرساز دیگری که منجر به بیماری‌های قلبی - عروقی می‌شوند، در این افراد زیاد می‌شود.  بحث دیگری که می‌توان به‌عنوان زمینه بروز بیماری‌های مزمن قلبی در افراد افسرده به آن اشاره کرد، مسأله انزوای این افراد است. افراد دچار بیماری افسردگی، منزوی و گوشه‌گیر هستند و در اجتماع حضور ندارند. همین موارد باعث می‌شود این افراد در بروز احساساتشان موفق نباشند و از شادی‌ها- که عامل بسیار موثری در سلامت قلب به‌شمار می‌رود- بی‌بهره باشند. شیوع افسردگی فردی که موضوعی در روانشناسی بالینی است، جامعه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. جامعه‌ای که عوامل افسرده‌ساز در آن رو به فزونی باشد، شهروندان افسرده بار می‌آورد و هزینه‌های اجتماعی چنین معضلی خارج از تصور است. کار، تولید، امنیت اجتماعی و امنیت ملی در صورت شیوع بیش از حد این بیماری به مخاطره خواهد افتاد. صرف نظر از جنبه پزشکی (که تخصص صاحب این قلم است)، پرداخت به جوانب دیگر افسردگی نیاز به تخصص‌هایی از قبیل روانشناسی بالینی و جامعه‌شناسی دارد اما این امر بدیهی است که جامعه افسرده، جامعه‌ای بدون آینده است.


تعداد بازدید :  188