[رودابه کمالی| نویسنده کودک و نوجوان و معلم انشا و نگارش] اتفاقی که امروز افتاد خیلی خوب و مبارک بود. از مناطق مختلف صداهای گوناگون شنیدیم. دغدغههای بچهها با همدیگر فرق داشت و زاویه نگاهشان خیلی جالب بود، اما نکته مهمی که توجهم را جلب کرد این بود که جسارت خوبی در این بچهها وجود دارد؛ جسارتی که پیش از این کمتر شاهد آن بودیم و حالا در نوشتههای نسل جدید شاهد آن هستیم. هرچند برای مقایسه یک دوره با دوره دیگر باید الگوهای مقایسهای مانند گروه سنی و جنسیت را در نظر گرفت ولی تعداد بسیاری از بچههایی که انشا خواندند همان جسارت و نگاه اجتماعی را دارند که پیش از این کمتر شاهدش بودهایم. بچهها قبلا درگیر «تو» بودند و معشوق پنهانی داشتند که آنچه در دلشان بود به معشوق خیالی نسبت میدادند و مینوشتند، اما در حال حاضر فضای ذهنی و قلمی بچهها با فضای اجتماعی آمیخته شده است و میبینیم که به زبان خودشان و با وجود سن کمی که دارند از مباحث اجتماعی حرف میزنند. حالا در این میان نقش معلمان انشا مهم است. باید به معلمان انگیزه و آموزش داد و نحوه برخورد با بچهها و کمک به بروز خلاقیتشان را به آنها یاد داد. در 6 سالی که کتاب نگارش به کتب درسی اضافه شده برای معلمان کاری نکردهایم و این ضعفی است که باید جبران شود؛ ضعفی که در کاستی زیرساخت خود را نشان داده است.