[ریحانه خلج] امدادگری را افتخار و راهی برای رسیدن به خدا میداند؛ استوار و خستگیناپذیر، با نگاهی غرق امید از خدمت به مردم میگوید، از اینکه هر چقدر خیر و برکت در زندگی هست، از خوبی و احسان به دیگران میآید؛ از اینکه همه باید به فکر هم باشیم. محمد تجویدی پنجاهودوساله است و 12 سالی میشود که با جمعیت هلالاحمر همکاری میکند. آخرین عملیات بزرگ و سنگینی که شاید یکی از تلخترین ماموریتهای زندگیاش باشد، امدادگری در فاجعه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی است؛ امدادی که نجاتی در آن نبود و همین مسأله ماموریتش را تلختر میکند. وقتی به همراه سایر امدادگران تکههای بیجان انسانها را جمعکردند تا به بازماندگانشان برسانند و اندکی از آلام خانوادههای داغدار این فاجعه کم شود. امدادگر باسابقه استان قم در گفتوگو با «شهروند» از مفهوم خدمت به مردم، تأثیر آن بر زندگی و چالشهای یک امدادگر میگوید.
چه چیزی باعث شد در آستانه میانسالی به هلالاحمر بپیوندید؟
واقعیت تلخی در زندگیام اتفاق افتاد و برادرم را از دست دادم، آن زمان تصمیم گرفتم در هلالاحمرم به مردم خدمت کنم. فعالیتهایم در لباس امدادگری درحال حاضر 10 روز ماه است. در هفته به مدت 24 ساعت در شیفتهای امدادی مستقرهستم، برای اینکه شاغل هستم، زمان را اینگونه تنظیممیکنم تا روزهای یکشنبه و چهارشنبه بتوانم در پایگاههای جادهای استان به مردم خدمت کنم. گاهی در ایام اربعین به کربلا رفتهام؛ در فصول مختلف سال و در حوادث جاده، کوهستان و سیلاب هم امدادگری کردهام.
در پایگاههای هلالاحمر دقیقا چه فعالیتهایی انجاممیشود؟
از سال 86 که وارد هلال شدم، یکسری آموزشهایی دیدم؛ همزمان با این آموزشها تزریقات و آموزشهای کاربردی را که لازمه افزایش کیفیت کارم بود، به صورت شخصی و اختصاصی پیگیری کردم. در پایگاهها بر اساس نیاز در حوادث به فعالیت مشغول هستیم، اگر حادثه تصادفی باشد، برای رهاسازی یا هر خدمتی باید به محل حادثه مراجعه کنیم و از صفر تا صد توانایی خود را برای نجات جان انسانها به کار بگیریم.
خاطرهای از سختترین عملیات امدادی دارید؟
چند سال قبل در حادثهای در قم، مینیبوسی حامل کارگران اتباع هنگام غروب با خودرویی سنگین شاخبهشاخ شد و متاسفانه کارگرانی که از محل کار برمیگشتند، به شدت آسیب دیدند. تا جایی که به یاد دارم، در ابتدای ماموریت از 26 نفر 20 نفر فوت کرده بودند، اما توانستیم با انجام عملیات احیا 6 نفر را به زندگی بازگردانیم و نجات دهیم که کاری سخت و دشوار و به دلیل عمق فاجعه تلخ بود که در خاطرم مانده است.
خانواده چقدر در فعالیتهایتان همراهی میکنند؟
خانوادهام کاملا مشوق و همراهم هستند. یک دختر بیستویک ساله و پسر پانزده ساله دارم. با خانوادهام خیلی راحت هستم و آنها کار امدادی من را پذیرفتهاند و به نوعی خودسازی کردهاند. وقتی توکل داریم اتفاقات مختلف که چالشبرانگیز هم هست، خیلی سخت نمیشود، پس خانوادهام و من نگرانی زیادی نداریم.
کار شما سخت و علاوه بر ابعاد روحی و روانی حضور در حوادث و گاهی کار در جاده خطرناک است، با این مسائل چگونه کنار میآیید؟
شاید اینطور باشد، اما اگر من در خانه نباشم، چون میدانم همه چیز آنگونه اتفاق میافتد که مقدر شده و خیر است، پس اندیشه مثبت نسبت به این مسائل دارم. خانوادهام نیز همین رویه را دنبال میکنند.
شغل دیگری دارید؟
بله. نایب رئیس اتحادیه صنف پلاستیک هستم و در برنامههای متنوع ورزشی نیز فعالیت دارم.
در کنار فعالیت در هلال چه کارهای دیگری را مدیریت میکنید که به امدادگری لطمه نمیزند؟
در واقع ما مدیریت نمیکنیم، از خدا میخواهیم که برنامهریزی میکند و به ما فرصت خدمت میدهد. ما ذهن کوچکی داریم، اگر قرار باشد با ذهن خودمان کار کنیم و مسائل را بسنجیم، نمیتوانیم موفق شویم. ما درخواست میدهیم و انرژی مثبتمیگیریم، خدا جواب میدهد؛ مثل شراکت. ما شراکتی با خدا در زندگی داریم، سهم من خوشحال و شاکر بودن است و سهم خدا جورکردن مسائل کاری من؛ خداوند دید و نگرش وسیعی دارد و آنچنان که به صلاح و نفع من باشد، عملمیکند.
آیا آثار خیر خدمت به مردم را در زندگیتان دیدهاید؟
همین که لذت میبرم، سلامت هستم و مشکلی ندارم، برکات خوبی است که از خدمت به خلق میبینم و همه نعمتها آثار خدمات است. وقتی خدمتی میرسانم که به خودم انرژی مثبت برمیگردد، رویدادی خوب و زیباست و برای ادامه خدمت انرژی میگیرم.
از نظر شما یک امدادگر چه مشخصات و ویژگیهایی باید داشته باشد؟
آمادگی جسمانی خیلی مهم است، علاوه بر آموزشها که مفید است و داوطلبان فرامیگیرند، باید خودشان بخواهند این آمادگی را به دست بیاورند. وقتی وارد حوزهای شدهاند، آگاه باشند که چه تواناییهایی را باید داشته باشند و چه کاری انجام بدهند. زمانی خود را نجاتگر بدانند که آمادگی جسمانی و توان نجات و امداد را داشته باشند. در کنار آموزشهایی که میبینند، ورزش را جدی دنبال کنند و از نظر آمادگی جسمانی بهروز باشند تا در این راه، هم برای خودشان و هم برای دیگران مثمرثمر باشند.
فکر میکنید روزی برسد که از این فعالیتهایتان پشیمان شوید؟
مگر میشود آدم از کاری لذت ببرد و پشیمان شود؟ خدمت در هلالاحمر ماندگار است و پشیمانی نمیآورد. خانواده وقتی میبیند از حیث مختلف در جامعه و چند جا فعال هستم واقعا برای کار من احترام قائل هستند و اگر علاقه داشته باشند حتما دوست دارم وارد آن شوند.
به عنوان یک فعال در هلالاحمر برای تحقق صلح درجهان چه باید کرد؟
صلح را نمیتوان تحمیل کرد. باید در انسانها تغییر ایجاد شود تا صلح اتفاق بیفتد. باید بتوانیم به سمت خوبی پیش برویم تا صلح به وجود بیاید.
در حوزه آموزش هلالاحمر باید چه کار کند تا سطح آموزشی جامعه را ارتقا دهد؟
در همه سازمانها با مشکلاتی مواجه هستیم، اما هلالاحمر با وجود کمبودها، خوب عمل میکند و نسبت به وظایف خود در امداد پایهای فعالیت دارد. در مدارس و مساجد به صورت زیربنایی کارها را انجام میدهد. شاید به نظر برسد این کارهای زیربنایی نتیجه نداشته باشد، ولی نتایج بعدها مشخص میشود. ما نیاز مبرم به کارهای زیربنایی در آموزش داریم. این کار باید به صورت عالی دنبال شود. بیشتر افراد باید آموزش ببینند مثل کشور ژاپن که از بچههای کوچک این آموزشها را شروع کردند و در کشورهای پیشرفته هم همه آموزش میبینند و آموزش مقوله خوبی است.
اخیرا در چه عملیاتی حضور داشتید؟
برای حوادث جادهای مختلف در قم و خارج از قم بارها حضور داشتم؛ آخرین حادثه مهم صحنه سقوط هواپیمای بوئینگ بود؛ این واقعه یکی از تلخترین ماموریتهایم بود؛ روز حادثه با 9 نفر از دوستان به تهران رفتیم. آتشنشانی محل حادثه را اطفا کرده بود و تقریبا 100امدادگر هلالاحمر بودیم که تا ساعتها کار جمعآوری اجساد را انجام دادیم. در این ماموریتها نجاتی وجود ندارد؛ خیلی دردناک است اما باید به بازماندگان که چشم انتظار تحویل پیکر بیجان عزیزشان هستند، فکر کنیم.
چگونه مردم را به هلالاحمر دعوت میکنید؟
برای هر خانوادهای لازم است در قبال یک بحران، آموزش و تواناییهایی را کسب کند. ما در جامعه حوادث و آسیبهای زیادی داریم و باید بدانیم چگونه آن را مدیریت کنیم و پوشش دهیم. درست است هلالاحمر خدمت میکند و کار را انجام میدهد، اما توصیه میکنم خانوادهها و افراد رغبت کنند و وارد این عرصه شوند، چراکه آموزشها برای همه نیاز است. در مقوله کمکهای اولیه این آموزشها مهم است و خانوادهها باید بدانند چگونه در برابر سیل و بحرانها، تا رسیدن ارگانها، جان خود را نجات دهند. از این رو توصیه میکنم خانوادهها حتما آموزشهای امداد و کمکهای اولیه را یاد بگیرند.
از نحوه فراموش کردن خاطرههای تلخ در حوادث و بحرانها بگویید.
با هماهنگیهای لازم سر صحنهها میرویم تا واقعه برای مرکز فرماندهی ثبت شود و در این بین عکسها را میگیرم، اما وقتی ارسال میکنم و به خانه میرسم همه را پاک میکنم. چون خاطرات آن تلخ است و نمیتوانم با خاطرات تلخ زندگی کنم. در مجموع کنار امدادگران بودن لذت دارد. ما روی این مسأله تأکید داریم که در هر شرایطی توکل به خدا داشته باشند، همه چیز درست میشود.
در این سالها مورد تقدیر هم قرار گرفتهاید؟
بله، درسال 92 لطف خدا شامل حال من شد و بهعنوان امدادگر برتر از من تقدیر شد. درحال حاضر درجه نجاتگر یک هستم.
به نظر شما نقش رسانهها در معرفی هلالاحمر تا چه حدی تأثیرگذار است؟
ارتباط با رسانه بسیار ضروری و لازم است. اگر قرار باشد مشوق باشیم باید بتوانیم خود را معرفی کنیم. وقتی فردی دچار حادثهای میشود یا در جاده تصادف میکند نیروهای هلالاحمر برای کمک میآیند و او امیدوار میشود. باید ارزش این خدمتها منعکس شود. گاهی این باعث میشود تلنگری در زندگی باشد که همه باید این کار را یاد بگیرند و اگر هلالاحمر دیر به صحنه رسید کاری برای همه انجام شود. گاهی اطلاعرسانی حتی با یک تصویر اثرگذار است. شاید عکسهای خوبی نباشد ولی تأثیر زیادی دارد اینکه چه فعالیتهایی انجام میشود برای خیلیها تلنگری خواهد شد که به سمت و سوی آموزشهای هلال احمری بیایند.
آرزوی شما چیست؟
ما برای تغییر و تحول در جهان آفرینش برای بهتر زیستن آمدهایم. این الگویی است که باید همه داشته باشند. ما آمدهایم که زندگیها بهتر شود و به سوی بهتر زیستن و شاد بودن حرکت کنیم. باید روی این تمرکز کنیم و بدانیم چنین چیزی دست یافتنی است. آرزو دارم زندگیام تغییر و تحول پیدا کند و وقتی تغییر میکند برکاتی دارد. وقتی میدانم کار خوبی که انجام میدهم تأثیر در جامعه دارد، به تبع جامعه هم خوب میشود. .
آمادگی جسمانی خیلی مهم است، علاوه بر آموزشها که مفید است و داوطلبان فرامیگیرند، باید خودشان بخواهند این آمادگی را به دست بیاورند. وقتی وارد حوزهای شدهاند، آگاه باشند که چه تواناییهایی را باید داشته باشند و چه کاری انجام بدهند. زمانی خود را نجاتگر بدانند که آمادگی جسمانی و توان نجات و امداد را داشته باشند. در کنار آموزشهایی که میبینند، ورزش را جدی دنبال کنند و از نظر آمادگی جسمانی بهروز باشند تا در این راه، هم برای خودشان و هم برای دیگران مثمرثمر باشند