[شهروند] برای آنهایی که به دنیای «جملات قصار» یا همان پندها و سخنان نکتهدار افراد مشهور دنیای سیاست، علم، فلسفه، ادبیات، هنر و حتی ورزش علاقهمندند، نام دکتر آلبرت شوایتزر احتمالا نباید چندان غریب باشد. «هیچیک از ما مجاز به داشتن ادعای شناخت کامل دیگری نیست، حتی اگر سالیان دراز، هر روز با او زندگی کرده باشد»، «خوشبختی چیزی بیشتر از سلامتی خوب و حافظه بد نیست»، «موفقیت کلید شادمانی نیست اما شادمانی حتما کلید موفقیت است. اگر عاشق کاری که انجام میدهید باشید، موفق خواهید شد»، «تنها کسانی در بین شما واقعا آرامش خواهند داشت که راهی برای خدمتکردن به دیگران پیدا کنند»، و... اما دکتر شوایتزر چیزی بیش از یک ناطق جملات قصار است و چکیده زندگیاش را شاید بتوان در آخرین جمله داخل گیومه که بر خدمتکردن به مردم تأکید دارد،
جستوجو کرد.
مادر ترزا از پی شوایتزر
145سال پیش در چنین روزی، برابر چهاردهم ژانویه 1875 میلادی، آلبرت شوایتزر در منطقه کایزرسبرگ که آن زمان جزو قلمروی امپراتوری آلمان بود، به دنیا آمد. این پزشک، فیلسوف و موسیقیدان شهیر آلمانی در 9سالگی نواختن ارگ را که سازی کلیسایی است، زیرنظر پدرش که کشیشی پروتستانی بود، فرا گرفت. فارغالتحصیلی در رشته الهیات و فلسفه که به اخذ مدرک دکتری در سال 1900 میلادی انجامید، نباید پایان کار شوایتزر جوان قلمداد شود و او که حالا در عرصه موسیقی نیز موفقیتهای چشمگیری کسب کرده بود، تحصیل در رشته مورد علاقهاش یعنی پزشکی را در سال 1905 آغاز کرد. شوایتزر پس از بر زبانراندن سوگندنامه بقراط کار خود را بهعنوان پزشک در سال 1910 میلادی آغاز کرد و در نخستین قدم به همراه همسر خود هلن که یک پرستار بود، راهی جنگلهای آفریقا شد. وقتی از نیکوکارهایی که بخش اعظمی از عمر خود را وقف دیگر انسانها کرده و ارایه خدمت به فقرا، مستمندان و ضعفا سرلوحه زندگیشان قرار داشته صحبت به میان میآید، تقریبا همه مخاطبان قبل از هرکس به یاد مادر ترزا میافتند. راهبه آلبانیایی تباری که در 18سالگی راهی هندوستان شد، به مدت 70سال در میان فقرا زیست و همه توان خود را برای کمک به آنها به کار گرفت. اما نکته جالب اینجاست که وقتی مادر ترزا سال 1928 میلادی وارد هند شد و در نخستین نگاه فقر و فاقه مردم این کشور متحیرش کرد، 15سال از حضور دکتر آلبرت شوایتزر در آفریقا و تلاش او برای درمان جذامیان این قاره میگذشت.
هدف طعنههای روشنفکران
اینکه مادر ترزا نیکوکار مهمتر و تأثیرگذارتری بود یا دکتر شوایتزر، محل سوال ما نیست. حتی شاید این نیز مهم نباشد که بدانیم کدامیک از آنها ایثار بیشتری به خرج دادند. اما قطعا اگر حتی همین امروز از عالمان و خردمندان جهان سوال شود، بین مادر ترزا و آلبرت شوایتزر ترجیح میدادید کدامیک هرگز قدم در این راه نمیگذاشت، بیشک همه یکصدا نام دکتر شوایتزر را بر زبان خواهند آورد! چنانچه تقریبا یک قرن پیش نیز چنین اتفاقی افتاد و بسیاری از روشنفکران اروپایی نه در نهان که آشکارا با صادرکردن بیانیههایی خطاب به آلبرت شوایتزر او را به سبب هدردادن استعدادهای ذاتیاش در جنگلهای تبدار و مالاریا زده آفریقا سرزنش کرده و خواستار بازگشتش به عرصه تولید علم شدند. اما شوایتزر همواره با ذکر اینکه آفریقا و ساکنان زجردیدهاش از منظر او «واقعیت نزدیک» و آنچه دوستان و همکارانش از هدررفتن استعدادش در فلسفه، زیستشناسی و موسیقی بر زبان میآورند «واقعیت دور» است، بیتوجه به همه این طعنهها راه خود را با قدرت ادامه داد. دکتر آلبرت شوایتزر 40سال پایانی عمر خود را در میان ساکنان قبایل آفریقایی زیست و همه وقت خود را صرف درمان آنها کرد. تنها حسرت او در هنگام مرگ این بود که چرا وقت صرفشده برای تألیفات خود را نیز وقف رسیدگی به مردمی که بیش از هرچیز دیگری به تخصص او نیاز داشتهاند، نکرده است. آلبرت شوایتزر چهارم سپتامبر 1965 در 90سالگی درگذشت.
منبع: «حماسه آلبرت شوایتزر» نشر علمی و فرهنگی