شماره ۴۶۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۸ دي
صفحه را ببند
بررسی پدیده استقلال فرزندان
پدر و مادر؛ شما متهمید!

پدر و مادر روشنفکر داشتن هم به همان اندازه که آدم، پدر و مادر رشد نیافته داشته باشد نوبر است. درست مثل این ماجرای برگزاری جشن طلاق زوج‌های مدرن که دیگر نمی‌خواهند زوج باشند اما دوست دارند مدرن باشند آن هم در جامعه‌ای که حیات، تداوم و بقایش مرهون سنت‌هایش است. البته منظور از  روشنفکری، یک شوخی در لفافه بود. این روزها بچه‌ها برای این‌که پاسی از نیمه‌شب هم در خانه نباشند، نیاز به واژگانی دارند که مایه مباهاتشان باشد؛ مانند روشنفکری والدین! بی‌نظارتی، بی‌تکلفی والدین دارد یک اصل طلایی می‌شود و دست‌آخرش استقلال آن هم نه با چنگ و دندان کشیدن که در بسته‌ای کادو گرفته و اهدایی. البته این استقلال به ضمانت پشتوانه مالی والدین شکل می‌گیرد! (لطفا سریع ذهنتان نرود سراغ بچه‌های مایه‌دار با خودرو‌های آخرین سیستم. این بچه‌ها امروز در تمام طبقات اجتماعی خودنمایی می‌کنند.)
بارها شنیده‌اید افرادي که در کودکي و نوجواني استقلال را تجربه نکنند در بزرگسالي هزينه‌هاي بسياري براي وابستگي خود خواهند پرداخت اما استقلال داریم تا استقلال. داشتن فرزندان مستقل آرزوي تمامي والدين است. اما وانهادگی والدین در برابر فرزندان دلیلی بر اعطای حق استقلال نیست، فرد مستقل کسي است که تا آن‌جا که مي‌تواند، خودش فعاليت‌هاي روزمره‌اش را بدون نياز به کمک ديگران انجام دهد.
بحران استقلال، یک بحران جدی است. در غرب شرایط برای استقلال فرزندان توأم با امکانات آموزشی، اشتغال و... است اما این‌جا استقلال با ضمانت تداوم فعالیت اقتصادی خانواده‌ها شکل می‌گیرد. اصلا بیایید قدری با هم جلوتر برویم. به آمار نگاه کنیم. فکر کنید و ببینید چند نفر الان در شرایطی هستند که از خانواده‌ها جدا شوند و خودشان تشکیل خانواده دهند و مستقل شوند. مدیرکل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت‌احوال کشور در مورد تعداد مردان ازدواج نکرده، می‌گوید: 3‌میلیون و 256‌هزار نفر در گروه سنی مردان 20 تا 24 سال، یک‌میلیون و 753‌هزار نفر در گروه سنی مردان 25 تا 29‌سال و 557‌هزار نفر نیز در گروه سنی مردان 30 تا 44‌سال ازدواج نکرده هستند که در مجموع تعداد آنها 5‌میلیون و 570‌هزار نفر می‌شود. مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان می‌دهد که تعداد زنان 100‌هزار نفر بیش از مردان است. یعنی الان 11‌میلیون و 240‌هزار نفر داریم که باید مستقل شوند و خیلی از آنها تجربه استقلال را نداشته‌اند، خیلی‌ها داشته‌اند اما اسمش استقلال نبوده و خیلی‌ها الان دیگر مستقل شده‌اند، چه خوب و چه بد!
اما این پدران و مادران را کدام سیستم آموزشی‌وپرورشی و کدام رسانه مسئول طی یک فرآیند تدریجی با نحوه و شرایط آموزش استقلال به فرزندان آشنا ساخته؟ کدام برنامه برای ایجاد طرز تفکر صحیح در زندگی نقش اساسی ایفا کرده؟ چه کسی به آنها گفته که از هر فرزندي ‌بايد متناسب با سن و توانمندي‌هايش انتظار استقلال داشت، براي رسيدن به استقلال بايد مسئوليت داد، براي رسيدن به استقلال در هر فعاليتي، توجه به مهارت‌هاي گذشته فرزند يا توانايي‌ها و محدوديت‌هاي او ضروري است؟
اصلا چگونه می‌توانند بدانند کدام استقلال برای کدام سن خوب است؟ آیا در کلاس‌های چند ساعته باروری و بهداشت ازدواج به آنها در این خصوص و برای ساعات آتی زندگی‌شان چیزهایی گفته شده است؟ آیا آموزش ضمن ازدواج و زندگی دیده‌اند؟ آیا...     پدر و مادر شما متهمید که اینک با فقدان اطلاعات کافی، ندیدن آموزش‌های لازم و استفاده نکردن از تجربیات دیگران، راضی هستید به هر اسمی، هر استقلالی را بدهید. ای‌کاش یکی بود که به شما می‌گفت: استقلال خودتان را از مسئوليت‌هاي زندگي شروع کنيد. در اولين فرصتي که کودک توانايي گرفتن قاشق يا پوشيدن لباس به تنهايي را دارد، بايد والدين امکان انجام اين فعاليت‌ها را به صورت مستقل براي او‌ فراهم کنند، تا به اندازه خود استقلال را تجربه کند و انگيزه انجام مستقلانه فعاليت‌ها در وي افزايش يابد. توجه داشته باشيد پدر و مادر‌ها شما هم در ابتدای زندگی مستقل خود باید به وظیفه خود که کسب دانش لازم برای تربیت و استقلال بخشی به فرزندان خود بوده مبادرت می‌کردید و نکردید...
جامعه‌ ایرانی یک جامعه‌ درحال توسعه است و به اقتضای درحال توسعه‌بودن، به نوعی از ساختارها و پیوندهای گذشته‌ خود متفاوت می‌شود و قرار و سکون خود را در ساختارها و پیوندهای جدید جست‌وجو می‌کند. بالطبع این جداگشتگی، در نحوه‌ زندگی و رفتار افراد این جامعه اثر می‌گذارد و تغییرات بنیادینی در سبک و نوع زندگی آنها ایجاد کرده است؛ به‌ویژه آن‌که این توسعه درون‌زا نیست و مبتنی‌بر الگوهای غیربومی درحال انجام است. بیایید به‌واسطه کاهلی یا حتی درگیری در اشتغال، به بهانه به روز بودن، آینده فرزندان خود را خراب نکنید!


تعداد بازدید :  287