راضیه زرگری| «شهر به میدان جنگ تبدیل شده است؛ شهری که کودکانش تا چند روز پیش در خیابانها بازی میکردند و شعرمیخواندند؛ امروز اما جز صدای گلوله و آژیر خطر و دود انفجار چیزی از آن باقی نمانده؛ در این میان ترس و بغض جای شعر و بازی را گرفته و کودکان دیگر نگران اسباببازی که در ویترین مغازه دیده بودند، نیستند؛ نگران پدر و برادری هستند که دست خالی به میدان جنگ رفتهاند تا زندگی، آرامش و امنیتشان را پس بگیرند.» این صحنهها برای کشورهای منطقه خلیجفارس بهخصوص در سالهای اخیر ناآشنا نیست؛ حمایت از میلیونها آواره جنگ و درگیری یکی از مهمترین چالشهای نهادهای بشردوستی است. سارا الذوقری، سخنگوی کمیته بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر در منطقه خاورمیانه است؛ با این عضو منطقهای صلیبسرخ در حاشیه کارگاه آموزشی مشترک صلیبسرخ و هلالاحمر گفتوگو کردهایم. او معتقد است مردم جهان، دنیا را از چشمان رسانهها میبینند و از گوش رسانهها میشنوند. آموزش و ارتقای آگاهی رسانهها در جایگاه اطلاعرسانی میتواند به نهضت بشردوستی و کمیته بینالمللی صلیبسرخ کمککننده باشد، چراکه رسانههای امروز میتوانند درک بهتری از شرایط به مردم جهان بدهند.
درحال حاضر مهمترین چالش منطقهای که کمیته بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر با آن مواجه است، چیست؟
مهمترین چالشی که امروز در منطقه با آن مواجهایم این است که نیازها بسیار بزرگ است و ما در منطقهای هستیم که 80درصد درگیریهای جهان در آن اتفاق میافتد، در نتیجه میلیونها آواره در آن هستند که نیازمند آب، بهداشت و خدمات بشردوستانه برای زندگیاند. همین مسائل هستند که چالشها را ایجادمیکنند. اگرچه ما تمام تلاش خود را برای کاهش آلام این مردم انجام میدهیم، اما تنها میتوانیم کمی از عواقب و پیامدهای این آلام را کاهش دهیم و این را میدانیم که بیشتر درگیریها راهحل سیاسی دارد.
در این میان نقش جمعیتهای ملی بهویژه جمعیت هلالاحمر ایران در کاهش پیامدهای بحرانهای انسانی در منطقه چیست؟
جمعیت هلالاحمر ایران یکی از قویترین جوامع منطقه است که زیرمجموعه قوی نهضت صلیبسرخ و هلالاحمر محسوب میشود. این جمعیت به صورت عملی و واقعی در بحرانهای داخلی توانمندیاش را نشان داده است و خارج از ایران هم تخصص و مهارت کارکنان این جمعیت میتواند به اشتراک گذاشته شود. متخصصان و کارشناسان حاضر در جمعیت هلالاحمر ایران نیروی انسانی توانمندی برای این نهاد هستند. تجهیزات در کنار نیروی انسانی و اینکه آنها نخستین پاسخدهندگان حوادث و بحرانها بوده و تجربههای بسیار خوبی در بحرانهای داخلی داشتهاند، باعث شده جمعیت هلالاحمر ایران جزو بهترین جمعیتهای منطقه باشد. کارگاهی که شاهد برگزاریاش بودهایم، نوعی همکاری نزدیک بین کمیته بینالمللی صلیبسرخ و جمعیت هلالاحمر ایران است. مسائل دیگری مانند آگاهیبخشی در مورد خطرات مهمات منفجرنشده در زمان جنگ، مینها یا سایر زمینههای شناخت و تبادل نظر، همچنین دانش دست اول جمعیت هلالاحمر میتواند به توسعه فعالیت بینالمللی در مسیر بشردوستانه کمک کند.
موضوع مهم پناهندگی و بحران مهاجرت؛ با توجه به اینکه در 10سال اخیر منطقه خاورمیانه با درگیریها و جنگهای بسیاری مواجه بود و در این میان حجم بسیار زیادی از مردم از شهر و کشور خود آواره شدهاند، کمیته بینالمللی صلیبسرخ بهویژه دفتر منطقهای با چه چالشهایی برای پاسخگویی به نیازهای این افراد مواجه بود و برای ساماندهی آنها چه برنامههایی داشت؟
همانطور که گفتید در سالهای اخیر، به واسطه درگیری نیروها و گروههای مسلح، در مناطق بسیاری از خاورمیانه میلیونها غیرنظامی از خانه و زندگی خود رانده شدند؛ برخی از آنها تلاشکردند خودشان را به کشورهای دیگر برسانند، عدهای هم در کشور خودشان از جایی به جای دیگر کوچ کردند و به دنبال جایی امن برای زندگی بودند؛ در این میان بسیاری چندین راه را برای یافتن مکانی آرام برای زندگی پیش گرفتند که با مخاطراتی هم همراه بود و اعضای خانوادهها را از هم جدا کرد؛ همین مسائل باعث ایجاد مشکلات زیادی شد که کمیته بینالمللی صلیبسرخ و دیگر سازمانهای بشردوستانه با آن مواجه هستند. برای مثال حجم بسیار زیاد پناهندگان سوری یا عراقی که در کشورهای همسایه در اردوگاهها و شهرها ساکن شدهاند، نیازهایی برای گذران زندگی و پشت سرگذاشتن پیامدهای بحران دارند. تلاش جمعیتهای ملی و کمیته در گام نخست حمایت از پناهندگان با ارایه کمکهای نقدی بود تا خودشان استقلال عمل برای انتخاب سبک زندگی داشته باشند.
کسانی که زخمی شده یا دچار عارضهای از درگیریها شده باشند، کمکهای درمانی و سلامت از مراکز درمانی ما دریافتمیکنند؛ ما همچنین تلاش کردیم به آنها تسهیلات موردنیازشان را ارایه دهیم تا اگر نیاز باشد در کشور دیگری بتوانند زندگی کنند. اگر عضوی از خانواده گم شده باشد، سعیمیکنیم اطلاعات او را با همکاری نهادهای بینالمللی به دست بیاوریم. به علاوه ما در مورد بازگشت آنها به کشورشان بعد از جنگ و فراهمکردن زیرساختهای این رویه صحبتهاییمیکنیم که در اینباره از کمکهای داوطلبانه بسیاری از نیروهای حقوق بشردوستانه بهره بردهایم، بهطوری که با تحقیق و جمعآوری اطلاعات، حمایتهایی را که برای پناهندگان ضروری باشد، به آنها میدهیم و داوطلبان کمیته مورد به مورد پناهندگان را بررسی و با آنها صحبت میکنند؛ درباره اینکه آیا میتوانند به کشورشان بازگردند یا نه. نکته مهم در این میان این است که هیچ اجباری برای بازگشت پناهجویان حاضر در کمپها و اردوگاههای صلیبسرخ و هلالاحمر وجود ندارد، چراکه این افراد وقتی به شهر و کشور جنگزدهشان بازگردند، با یکسری مشکلات جدید مواجه میشوند؛ آنها نیاز دارند که درآمد و شغل داشته باشند و ما حمایتهای اینچنینی هم برای آنها فراهم میکنیم؛ مثلا اگر کسی ساختمان کارگاه او خراب شده باشد، کمک میکنیم آن را تعمیر کند تا بتواند زودتر به محل زندگی خود بازگردد و زندگی عادی را از سر بگیرد.
سوالی در اینباره برایم پیش آمد، آیا زندگی در اردوگاه پناهندگان و کمپهای صلیبسرخ محدودیت زمانی ندارد؟
در واقع کمیته بینالمللی مسئول هیچ کمپی نیست. ما صاحب و مسئول اردوگاههای پناهندگان نیستیم و تمام آنچه در اردوگاههای پناهندگان انجام میدهیم، ارایه خدمات است. در برخی کمپها صرفا تهیه آب و غذا برعهده کمیته است یا برای مثال در شمالشرق منطقه، کمپی به نام حسکا هست که سرویس آبرسانی آن را برعهده داریم، بیمارستانی بزرگ هم برای خدمات درمانی پناهجویان در آنجا راهاندازی کردهایم و تلاش میکنیم به کسانی که آنجا هستند، کمکرسانی کنیم. در نتیجه هیچ محدودیت زمانی یا هر محدودیت دیگری برای پناهجویان در ارایه کمکها نداریم.
اخیرا روز جهانی داوطلبان و فعالیتهای داوطلبانه را پشت سرگذاشتهایم؛ کمیته بینالمللی صلیبسرخ و جمعیتهای ملی تا چه اندازه میتوانند در ترویج فرهنگ داوطلبی در سراسر جهان موثر باشند.
دنیای داوطلبی بهطورکلی بسیار هیجانانگیز و پر از انرژی و قدرت است. ما همیشه و در هر موقعیتی مردم عادی زیادی داریم که میخواهند در کارهای بشردوستانه کمک کنند؛ با این حال متاسفانه آنقدر در مسائل داخلی و چالشهای خودمان درگیر هستیم که بعضی وقتها یادمان میرود باید با جوامع و گروههای داوطلب ارتباط عمیقتر داشته باشیم. آنچه داوطلب انجام میدهد این است که همه چیز را سادهتر میکند و همه فرآیندها را در مسیر بشردوستی قرار میدهد. همه چیز در جایی که داوطلبان درحال فعالیت هستند، خوب پیش میرود؛ از مدیریت گرفته تا هماهنگیها و همکاریهای لازم. چیزی که ما باید تمرکز بیشتری بر آن داشته باشیم، تعمیق ارتباط و بهکارگیری داوطلبان در امور بشردوستانه بینالمللی است. همه جا ما با مردمی مواجه میشویم که میخواهند با صلیبسرخ همکاری کنند؛ آنها از ما میپرسند چگونه میتوانیم کمکی را که از دستمان برمیآید، ارایه دهیم، پس ما باید راههای ارتباطی خودمان را تقویت کنیم و اطلاعات لازم را در مورد اینکه چطور به ما ملحق شوند، به آنها بدهیم تا به قسمتی از جنبش بزرگ تبدیل شوند.
من احساس میکنم ما در کمیته بینالمللی صلیبسرخ میتوانیم در بخش ارتباط با داوطلبان و علاقهمندان در فعالیتهای بشردوستانه بهتر کار کنیم، همین مسأله باعث میشود از منظر کشورها و دولتها بهتر جلوه کنیم و انتقادها و ایرادهایی که از فعالیتهای کمیته گرفته میشود، کمتر شود. این کار برای ما نوعی توسعه فرهنگی در مسیر بشردوستی محسوب میشود.
شما در این کارگاه از اعتماد صحبت کردید؛ اعتمادی که باید بین رسانهها، اصحاب رسانه و سازمانهای بشردوستانه که کمیته بینالمللی صلیبسرخ یکی از مهمترین نهادهای این حوزه محسوب میشود، وجود داشته باشد. کمی از اهمیت این اعتماد برای ما بگویید و اینکه رسانهها در کاهش درد و رنج مردم جهان و رسیدن به صلح پایدار چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟
واقعیتی را باید بگویم؛ ما بهعنوان کمیته بینالمللی صلیبسرخ و بخشی از نهضت بشردوستی تا پیش از این دوست نداشتیم با رسانهها ارتباطی داشته باشیم. اگر تقریبا 7 تا 10سال پیش را در نظر بگیریم، ما علاقهای نداشتیم با روزنامهنگاران و خبرنگاران صحبتی انجام دهیم و اگر کسی از ما، روزنامهنگاران را در موقعیتی میدید، فرار میکرد. برای اینکه آنها از رسانهها بسیار میترسیدند؛ اعضای کمیته بینالمللی یا داوطلبان و همکاران ما کارشان را انجام میدادند، ولی از آن حرفی با رسانهها نمیزدند. میگفتند ما کارمان را انجام میدهیم، ولی صحبتی نمیکنیم؛ به این دلیل که مشکلاتی ایجاد میشد، بهویژه در مخاصمات مسلحانه که باید همه جوانب طرفهای درگیر در کمکرسانی مدنظر قرار میگرفت. اما این فرآیند تغییر کرد و در مسیر مثبت متحول شد. رفتهرفته مشارکت و همکاری با رسانهها برای ما بسیار مهم و حیاتی به نظر رسید؛ چراکه ما درک کردیم رسانهها به دنبال این نیستند که انگشت اتهام به سمت ما بگیرند. رسانه میتواند اثر انسانی در رویه کار بشردوستانه داشته باشد؛ یعنی فرآیند کمکرسانی را از حالت ماشینی خارج کند و جنبههای روایتی انسانی به آن بدهد.
تا پیش از این تصور ما این بود که رسانه میخواهد از ما ایراد بگیرد و کار ما را زیر سوال ببرد. نه این اشتباه بود؛ در بسیاری از مواقع رسانهها سراغ ما میآیند برای اینکه داستانهای زیادی از نیازهای بشردوستانه و مردمانی در رنج دارند. به علاوه مردم اگر ما را نشناسند، به ما اعتماد نمیکنند؛ چیزی که ما را به مردم میشناساند، رسانه است. مردم باید ما را بشناسند، بدانند از کجا آمدهایم و قرار است چه کاری انجام دهیم. آنها فقط در این صورت به ما اعتماد میکنند. ما در کمیته بینالمللی صلیبسرخ این شناخت، ارتباط و هماهنگی و اعتماد را شروع کردهایم تا در توسعه فعالیتهای بشردوستانه قدم برداریم؛ درواقع آن دایره کوچک و بستهای که در کار خودمان داشتیم، با ورود رسانه شکسته میشود و مردم جوامع ما را میشناسند، با این حال هنوز در اول راه هستیم، مثل بچهای که تازه راه رفتن یاد گرفته است؛ ذرهذره جلو میرویم و تلاشمان این است که با همین قدمها که دقیقا همین کارگاه آموزشی نمونهای از آن بود، بتوانیم قدمهای بعدی اعتماد بین رسانه و نهادهای بشردوستانه را بزرگتر و قدرتمندتر برداریم.
هرچه بیشتر در مسیر بشردوستی با رسانهها همکاری و مشارکتکردیم، آنها در جایگاه ارتباط با مردم بیشتر به ما احترام گذاشتند و مردم عادی هم به این درک رسیدند که ما هم تعدادی انسان هستیم که دور هم جمع شدهایم تا مشکلات اصلی بشریت را حل کنیم.
و در مورد نقش رسانهها در ترویج صلح و کاهش آلام بشری؟
همه چیز به نیازهای جوامعی بستگی دارد که ما به آنها خدمترسانی میکنیم؛ جنگها روزی تمام میشود و مشکلات مردم رنجدیده از درگیری و جنگ هم به پایان میرسد، اما تعامل ما با رسانهها تمام نمیشود. زمانی که بحران پشت سر گذاشته میشود، دقیقا وقتی است که مشارکتهای اجتماعی ضرورت پیدامیکند؛ ما میتوانیم از اعتمادی که ساختهایم، داستانها و روایتهای بشردوستی را به گوش بقیه برسانیم.
برخی مواقع موضوعات خارج از چارچوب دستور کار کمیته بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر است، حتی جمعیتهای ملی که مجموعه بزرگتری از فعالیتها را برعهده دارند، شاید مسئولیتی در قبال وضع مردم بعد از بحرانها نداشته باشند، با این حال ما میتوانیم در مورد مشکلات حرف بزنیم؛ میتوانیم از رسانهها بهعنوان زبان گویای خود استفاده کنیم، آنها میتوانند آگاهیسازی کنند و سطح فرهنگ جوامع را بالا ببرند. در مورد صلح باید به روزنامهنگاران اجازه بدهیم در مورد آن بنویسند؛ با اعتمادی که به ما بهعنوان یک نهاد بشردوستی دارند و با مشارکت با یکدیگر بتوانیم واژه صلح را به معنای واقعی با مشارکت اجتماعی خود مردم پیش ببریم؛ در این میان نباید از تعامل و صحبت با یکدیگر بترسیم و بدانیم اعتماد و تعامل ایجادشده بازوی قدرتمند ما است.