شماره ۴۶۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۸ دي
صفحه را ببند
اگر بخواهیم در برابر شبکه‌های اجتماعی شکست نخوریم
«تهدید امنیت ملی» را برچسب نکنیم

سعید معیدفر  جامعه‌شناس

حضور در شبکه‌های‌اجتماعی در چند‌سال اخیر با اقبال عمومی در بسیاری از کشورها مواجه شده است. این اقبال در کشورهای مختلف پدیده‌ای اجتماعی و قابل تحلیل، ایجاد کرده که هر چند در این مجال قصد تحلیل چرایی این اقبال نیست اما بنا به شرایط اجتماعی و سیاسی خاص، در ایران اقبال عمومی به این شبکه‌ها بیشتر از متوسط جهانی و بسیاری از کشورهای دیگر است.
این پدیده (اقبال به شبکه‌های اجتماعی) در سالیان اخیر چنان دستخوش افزایش قرار گرفته که حساسیت‌هایی را در گروه‌هایی با تعریف خاص، برانگیخته است. برخی از مسئولان و افرادی که در این موضوع «ارتباط ارگانیک» دارند، حضور در این شبکه‌ها را به نوعی در تنافر با امنیت ملی بلکه تهدیدکننده آن می‌دانند! چنین دریافتی از امنیت ملی و دخالت دادن آن به موضوعاتی چنین، نه‌تنها اختلافاتی را در بدنه حاکمیت (وزارت ارتباطات و دولت با دیگر دستگاه‌ها) به وجود آورده بلکه میان کارشناسان امر نیز اختلاف‌نظر‌هایی وجود دارد. آنچه بین موافقان و مخالفان به‌عنوان عامل اصلی مبنای اختلاف نظر، خودنمایی می‌کند بیش از هر چیز به برداشت گروه‌های مختلف از امنیت ملی، مفاهیم و تهدید‌های آن، ارتباط دارد.
برداشت دیگر درباره موضوع امنیت ملی از مواردی است که بسته به نوع حاکمیت در کشورهای مختلف متفاوت است. موارد بسیار دیگر هم وجود دارد که در این کشور یا دیگر کشورهایی که نوعی اقتدارگرایی در آنها دیده می‌شود، در برداشت از حوزه امنیت ملی وجود دارد. در این گروه از کشورها، امنیت ملی موضوعی است که دامنه بسیار کوچک و حلقه تنگ دارد و  مسائل بسیاری از حلقه آن خارج می‌ماند. به همین سبب موارد بسیار جزیی در کشورهایی چنین، به‌عنوان عوامل تحدید و تهدید‌کننده امنیت ملی، محسوب می‌شود.
با این توضیح به این واقعیت می‌توان دست‌یافت که «امنیت‌ملی» هر چند تعریفی مشخص دارد اما در دریافت‌ها، برداشت و مصادیق آن، گستره‌ای بسیار وسیع مدنظر است که از حاکمیتی به نوع حاکمیت دیگر متفاوت خواهد بود. این‌که اقبال به شبکه‌های اجتماعی توسط جوانان و دیگر گروه‌های جامعه می‌تواند به امنیت ملی خدشه وارد کند یا تهدید برای این حوزه باشد به‌طور دقیق به این برداشت و حدود و ثغور آن مرتبط خواهد بود.
از دیگر سو کشور ما هم دچار نوعی خاص برداشت از امنیت ملی بوده و هر زمان بسته به شرایط کشور، برداشت از امنیت ملی و مصادیق تهدید برای آن، دچار حرکت سینوسی شده است. با این توضیح از مجموع رخدادها، حوادث و برخوردهایی که توسط برخی گروه‌ها، در گاه و بی‌گاه نمایان شده، این استنباط را به وجود می‌آورد که موضوعات مربوط به حوزه امنیت ملی، در سطح جامعه و توسط گروه‌هایی خاص با سلیقه به دید آمده و چنین برمی‌آید که امنیت ملی در کشور ما بیش از هر چیز به «برچسبی» تبدیل شده که هر جا نیاز به منکوب کردن حریف وجود داشته است، به این موضوع توسل جسته‌اند و گروه‌هایی با پیش‌کشیدن ضدیت یا تهدید امنیت ملی، سعی بر ایجاد فضا برای خروج حریف از میدان داشته‌اند. با این حساب اگر قرار باشد بدون توجه به این برداشت‌ها به ارتباط بین اقبال جوانان و گروه‌های مختلف جامعه به شبکه‌های اجتماعی نظری تحلیلی داشته باشیم (که برخی از آنها از دایره گفت خارج است) باید این نکته را ذکر کرد که ارتباط تهدید امنیت ملی با چنین حضوری، بی‌معناست. این را باید در نظر داشت که حضور بیش از معمول ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی بیشتر به این دلیل است که برخی از آزادی‌ها (که جوانان یا گروه‌های دیگر به آن اقبال دارند) در حوزه عمومی جامعه موجود نیست و همین عامل باعث شده که رجوع به این شبکه‌ها به دلیل نوعی احساس آزادی در آن، بیش از معمول باشد و بخشی از انرژی جامعه در چنین فضایی تخلیه شود. ایجاد محدودیت برای شبکه‌های اجتماعی از قبیل وایبر و ... نیز به این بهانه که این فضاها، می‌تواند تهدیدی برای امنیت ملی باشد نه‌تنها غیرمنطقی و بدون وجاهت است بلکه در صورت اقدام به محدودسازی آن، جامعه راه خود را به سوی استفاده از فضاهای دیگر باز خواهد کرد. جامعه‌ای که به سطحی از آگاهی رسیده یا نوعی از مطالبه‌گری را در خود دارد، به‌طور قطع منتظر این نخواهد ماند که چه کسانی حضور آنها را تهدید امنیت ملی برآورد می‌کنند یا چه برداشتی از حضور آنها خواهند داشت.


تعداد بازدید :  299