علی حاجیمرادی/کارشناس عمران آب
حجم سرمایهگذاری در سطح کشور ایران برای ساخت سد در برهههای مختلف اقلیمی نقش بسزایی در تأمین نیاز آبی کشور داشته است. این نقش هنگام خشکسالی ملموستر مشاهده و از آن نیز با افتخار بیشتر یاد شده است.
اما در سالهایی با رخدادهای بارش بیش از نرمال و وقوع سیلابهای با دوره بازگشت بیش از صد سال، این سوال بیش از پیش ذهن عموم مردم را به خود جلب میکند که چرا این میزان سرمایهگذاری نتوانسته آنطور که باید و شاید مانع بروز خسارات سیل شود و متاسفانه غالبا نزدیکترین پاسخی که به ذهن میآید این است که سرمایهگذاری و تعداد سدهای ساخته شده، کافی نبوده است؟
تجربه سال آبی 98-1397 و وقوع سیل در استانهای گلستان و خوزستان نشان داد که عمده مشکل نه در کمبود تعداد سد بلکه در نبودن مدیریت مناسب مخازن سدها نهفته است؛ سدهایی که در زمان مطالعه بر مبنای محاسبات بهرهبرداری «درونسالی» مخزن طراحی شده بودند، ولی پس از تجربه چندین خشکسالی پی در پی، بهرهبردار به شکل «برونسالی» از آنها استفاده کرد؛ سدهایی که با وجود آنکه در زمان ساخت، بخشی از ظرفیت مخزن بهعنوان «ظرفیت ذخیره سیلاب» در نظر گرفته شده بود، ولی همواره در طول عمر بهرهبرداری، این ظرفیت نیز بهعنوان ظرفیت بهرهبرداری در منحنی فرمان سالانه (Rule Curve) سد به کار گرفته شده است.
این قبیل مسائل در شیوه بهرهبرداری از سدها باعث میشود در یک قضاوت منصفانه نقش استفاده بهینه نکردن از حجم مخازن ساختهشده روی رودخانهها در قیاس با کمبود حجم و تعداد مخازن سدهای مورد نیاز سهم بالاتری از تقصیر را به خود اختصاص دهد. تجربه سال آبی گذشته در پذیرفتن ریسک بهرهبرداری از سدهای موجود در تأمین نیازهای برقآبی و کشاورزی پاییندست در مقابل کاهش ریسک بروز خسارات چندهزارمیلیارد تومانی سیل، در سال آبی جاری مورد توجه جدیتر دستگاه بهرهبردار قرار گرفته است؛ بهنحوی که در مورد مجموعه سدهای بوستان، گلستان و وشمگیر استان گلستان مجموع تخلیه سه ماه ابتدایی سال آبی جاری تاکنون بالغ بر 55میلیون مترمکعب بوده، در حالی که در مدت مشابه سال گذشته از مجموع این سه سد فقط 800 هزارمترمکعب آب تخلیه شده بود. درواقع حجم خالی فعلی این سد در سال جاری 54میلیون مترمکعب بیش از سال گذشته است. با وجود اینکه این حجم از تخلیه پیش از موعد مخازن سدهای این استان ریسکهایی را متوجه تأمین آب مورد نیاز کشاورزی پاییندست در تابستان سال 1399 خواهد کرد، اما تجربه خساراتِ بهخصوص روانیِ بهجا مانده از فاجعه سیل فروردین 1398، بهرهبردار را ناگزیر از برگزیدن این شیوه مدیریت مخازن سدها برای سال آبی جاری کرده است.
مشابه این، در رودخانههای کرخه، دز و کارون نیز مشاهده میشود که مجموع تخلیه صورتگرفته از سدهای دز، کرخه و گتوند بهعنوان سه سد پاییندست زنجیره سدهای احداثشده روی این سه رودخانه در سال جاری 130درصد بیشتر از تخلیه مدت زمان مشابه سال گذشته آنهاست. به عبارتی، طی سال آبی گذشته تا امروز، از این سه سد حدود دومیلیارد مترمکعب در رودخانههای پاییندست به شکل کنترلشده تخلیه صورت گرفته است، درحالی که در سال آبی جاری از ابتدای مهرماه تاکنون، بالغ بر 4.5میلیارد مترمکعب تخلیه کنترلشده مخزن سد انجام شده است.
این اقدامات زمانی دارای خروجی مناسبتری است که کنترل دقیق نحوه بهرهبرداری مخازن سدها با رعایت تذکرهای مندرج در بولتنهای پیشبینی فصلی سازمان هواشناسی کشور که بهصورت ماهانه منتشر میشود، برای تمامی سنوات آتی نیز پایدار باشد. نکته مهمتر توجه به لزوم بهرهبرداری درونسالی از سدی است که بدین منظور طراحی و ساخت شده و حفظ ظرفیت ذخیره سیلاب سدها در تمامی سالهای دوره بهرهبرداری.
با نگاهی مثبت پذیرش این سطح از ریسک برای سال آبی جاری را باید به فال نیک گرفت و امید داشت رویکردهای سرمایهگذاری در حوزه حفاظت و بهرهبرداری از منابع آب جایگزین شیوه مدیریتی صرفاً متکی به افزایش ساخت سدهای بیشتر در مسیر رودخانهها شود.
باید به این باور رسید که با هر میزان از ثروت و منابع مالی نامحدود در اختیار که به هر تعداد هم به تعداد و حجم سدهای کنونی در دست بهرهبرداری کشور بتوان اضافه کرد، هیچگاه قادر نخواهد بود به میزان برابر یا بیشتر کل رواناب احتمالی قابل تولید در یک رودخانه برسد و این ناتوانی هیچ راهی جز اقدام در چارچوب اصول پذیرفتهشده حکمرانی خوب آب را پیشروی تصمیمگیران و ذیمدخلان مدیریت منابع آب کشور نمیگذارد. چنانکه امام علی(ع) فرموده است: «به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید.»