زهرا نجفی| بالاخره فیلم «خانه پدریِ» کیانوش عیاری، بعد از چهارسال از پنجشنبه، 4 دیماه به اکران درآمد. فیلمی که روایتگر بخش تاریکی از سرزمین ماست و مسئولان مدتها بر سر اکران این فیلم با هم بحث و جدل داشتند؛ اما این فیلم تنها توانست دو روز را با آرامش بر روی پرده سینما سپری کند و دوباره اکران آن به حالت تعلیق درآمد. البته «خانه پدری» به صورت محدود در گروه «هنر و تجربه» اکران شده بود، حتی قرار بود بهخاطر سکانس اول این فیلم که بهزعم بعضی خشونتآمیز است و همه مشکلات اکران فیلم از همین یک سکانس ناشی میشود با محدودیت سنی نمایش داده شود؛ اما در همین اکران محدود دوروزه هم تنها سینما کوروش بود که به تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر اکران این فیلم احترام گذاشت و فیلم را در سالنهای نمایشش نشان داد و مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان از اکران این فیلم در سینمای این خانه خودداری کرد. پیشتر شهاب مرادی، ریاست سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و محمد حمزهزاده، رئیس حوزه هنری اعلام کرده بودند، فیلم «خانه پدری» را در سینماهای این ارگانها نمایش نخواهند داد.
مجلس درباره اکران فیلم «خانه پدری» نظر دارد
کمیسیون فرهنگی مجلس همچنان بر روی اکران نشدن این فیلم تأکید دارد. حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، نایبرئیس اول کمیسیون فرهنگی به فارس گفته است: «ما محتوای این فیلم را مناسب اکران شدن نمیدانیم.» او معتقد است این فیلم نباید اکران شود، چون تاریخ یک ملت را به خاطر کجسلیقگی یا عدم آگاهی مورد هجمه قرار میدهد: «تاریخ در این فیلم به شکلی ارايه شده که چند نسل از پدران یک خانواده نگاه تبعیضآمیز و وحشیانهای نسبت به زنان خود دارند.» در ایران هنوز هیچ سازمانی به صورت رسمی آماری از خشونت نسبت به زنان در سالهای اخیر ارایه نکرده، اما عیاری کارگردان فیلم معتقد است یک آسیب اجتماعی را براساس واقعهای تاریخی ساخته است. او در طی این سالها هرگز حاضر نشد که سکانس اولیه فیلم را حذف کند، چرا که معتقد بود ساختار فیلم به صورت کلی تغییر میکند. کیانوش عیاری از نشان دادن بخشی از تاریخ که مایه تأسف و ناراحتی است، ابایی ندارد و خیلی محکم پای نمایش کامل فیلمش مانده است. فیلمی که معلوم نیست موفق به اکران میشود یا نه؟
وزارت ارشاد باید پای مجوزهایش بایستد
اما این مسألهای نیست که تنها کیانوش عیاری دغدغه حل شدن آن را داشته باشد، چون این اتفاقی است که ممکن است برای هر فیلم ایرانی بیفتد. خسرو معصومی، کارگردان سینما با اشاره به اینکه با کیانوش عیاری صحبت کرده و برای این کارگردان هم این همه مخالفت جای سوال داشته، به«شهروند» میگوید: «فیلم «خانه پدری» مجوز نمایش دارد، با این حال باز هم آن را از پرده پایین میکشند. من از کیانوش خواستم که عقبنشینی کند. چون کاری نمیتواند انجام دهد. او امیدوار است طبق قولی که مسئولان به او دادهاند، فیلمش 8 دیماه دوباره اکران شود.» او احتمال اکران دوباره فیلم را کم میداند و درباره اینکه چرا به عیاری توصیه کرده است که عقبنشینی کند، توضیح میدهد: «درحال حاضر از چند گروه مختلف به او فشار میآوردند که هرکدام سلیقهای دارند و تنها معتقدند این فیلم نباید اکران شود. اما به نظر من اشتباه میکنند مگر فیلم «به رنگ ارغوان» بعد از سه چهارسال توقیف، رفع توقیف شد. اتفاقی افتاد؟ آن زمان برخي ارگانها مخالف سرسخت این فیلم بودند، اما بعدش دیدیم که فیلم اکران شد و حتی به ابراهیم حاتمیکیا جایزه هم دادند.» داستان فیلم «خانه پدری» یک نقطهنظر در مورد قتلی است که سالها قبل در یک خانواده اتفاق افتاده است. نشان دادن آن، چه اشکالی دارد؟ آیا تماشاچی بعد از فیلم شمشیر از رو میبندد؟ همه که با فیلم «خانه پدری» موافق نیستند. اینها را معصومی میگوید و تأکید میکند: «این اتفاقات شرایط ناامنی را برای سینمای ایران فراهم میکند. اگر وزارت ارشاد متولی این امر است، جوابش اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه بوده است.» او به فیلم خودش «خرس» که آن هم به خاطر نگاه سلیقهای دچار همین مشکل شده است، اشاره میکند: «فیلم من هیچ مشکلی ندارد، اما چون آقای شمقدری حساسیت ایجاد کرد اگر بخواهیم دوباره دنبال اکران آن را بگیریم باز شاخکهای عدهای تیز میشود. در صورتی که وزارت ارشاد نظرش این بود که مشکلی برای نمایش این فیلم وجود ندارد. آقای سجادپور آن زمان برخورد نامناسبی با آن فیلم داشت.» معصوصی معتقد است این شرایط دلخوری در سینمای ما ایجاد میکند: «آقای آقاتهرانی گفته بود ارشاد به خاطر ناراحتی آقای عیاری فیلم را نمایش داده، درحالیکه اصلا موضوع این نیست. عیاری تمام سرمایه زندگیاش را سر این فیلم گذاشته و انتظار دارد در گیشه جواب آن را بگیرد تا باز هم بتواند ادامه دهد و فیلم بسازد. وقتی این موانع را ایجاد میکنیم درنهایت اوست که دیگر نمیتواند کارش را ادامه دهد و سرمایه زندگیاش بر باد میرود.»
ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده سینما دراینباره میگوید: «به نظرم مسأله اصلی در این رابطه متوجه متولیان دولتی سینماست؛ آقایان جنتی و ایوبی. آنها باید هرچه سریعتر مسأله را حل کنند. چون سالیان سال است که وزارت ارشاد و معاونت سینمایی بهعنوان مرجع قانونی سینما شناخته میشوند.» او معتقد است، آنها نباید بگذارند قوانین زیر سوال بروند و هرچه زودتر باید تکلیف خودشان را با دیگر مدعیان روشن کنند: «سینما درحال حاضر موقعیت عروس هزار دامادی را دارد که حضور این همه مدعی برای متولیان اصلی و قانونیاش مایه خفت و سرشکستگی است. به همین دلیل است که معتقدم اول از همه وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی تکلیفشان را با این مسأله روشن کنند.» داوودی این کارشکنیها را اینطور نقد میکند: «این همه ادعاهای مختلف و متولیان گوناگون این را به ذهن متبادر میکند که نکند خدای نکرده بعضی قصد دارند در یک برنامه مدون سینما را از هستی ساقط کنند. این حق یک گروه خاص نیست که بخواهند فقط سلیقه آنها بر سینما حاکم شود. این رفتار انحصارگرایانه شایسته سینمای ما نیست. در یک جامعه باید آرای مختلف در کنار هم شنیده شوند، نه فقط یک گروه خاص.» علی معلم، تهیهکننده منتقد هم در این خصوص گلایه دارد و میگوید: «مسئولیت این موضوع با ارگانی است که مجوزها را صادر میکند. ما درحال حاضر به اقتدار لازم در کشورمان نرسیدیم و نهادهای صاحب قدرت ممکن است در کارهای یکدیگر دخالت کنند و هر کدام دلیلی برای خودشان داشته باشند.» او اشاره میکند که: «باید حاکمیت قانون وجود داشته باشد، نمیشود که برای یک قانون چند منظر و منظور وجود داشته باشد. اگر نهاد حاکمیتی اکران فیلمها، يعني وزارت ارشاد نمیتواند از مجوزهایش حمایت کند، برای چه این مسئولیت را برعهده گرفته است؟!» این ماجراها از زمان اکران فیلم «مارمولک» کمال تبریزی شروع شد و بعدش در اکران سال 91 به اوج رسید و حالا کار به جای باریک کشیده است، اینها را علی معلم میگوید و تأکید میکند: «این بحثها فضای ناامنی برای هنرمندان به وجود میآورد و تولید آثار هنری را با مشکل مواجه میکند. به نظرم مسئولیت اصلی متوجه نهاد صادرکننده مجوزهاست که باید بتواند از آنها دفاع کند و توقع نداشته باشد که در این جریانات صاحبان کالاهای فرهنگی کاری کنند.»
جمال ساداتیان، تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» که آن هم دوسال پیش دچار چنین مشکلی شده بود، وضع نامعلوم سینماها را یکی از دلایل این اتفاق میداند: «درحال حاضر بعضی از سینماهای ما دولتی هستند و بعضی خصوصی. سینماهای خصوصی فیلمها را اکران میکنند؛ اما سینماهای دولتی که زیرنظر نهادهای دولتی اداره میشوند در این میان نظرات خودشان را اعمال میکنند. مشکل سینما همین است؛ فیلمسازیش نیمه دولتی است و مدیریتاش دولتی.» او تأکید میکند که: «برای همین است این همه بلاتکلیفی وجود دارد و وجاهت قانونی این مجوزها معلوم نیست.» ساداتیان درباره مشکلات فیلمهای اجتماعی که به خاطر چندسلیقگی گاهی متهم به سیاهنمایی میشوند، میگوید: «ما باید ببینیم مردم چه قضاوتی دارند. آنها اگر اثری را دوست نداشته باشند، پسش میزنند. همان سالی که به بعضی از فیلمهای اجتماعی انگ سیاهنمایی زده شد، خیلی از مردم فیلمها را دیدند و حتی در نظرسنجیها معلوم شد که آنها را آنطور که مدیران دولتی تأکید میکردند سیاه نمیدانستند.»