شهروند| خریدوفروش عتیقه باز هم دردسرساز شد و چند دوست قدیمی را به جان هم انداخت. این بار معامله این اشیای ارزشمند به گروگانگیری و تهدید کشید. هرچند طرفین این پرونده عجیب، هرکدام روایت متفاوتی از اصل ماجرا دارند، اما تاکنون دو نفر در این ارتباط به دستور قضائی بازداشت شدند و تحقیقات برای روشن شدن واقعیت ادامه دارد.
چندی پیش بود که مردی به نام «رضا» با مراجعه به پلیس مدعی شد که از سوی چند مرد ناشناس به گروگان گرفته شده و در مدتی که در اسارت آنها بوده به زور سندی را امضا کرده است. این مرد جوان در اظهاراتش به ماموران گفت: «کارشناس عتیقه هستم. چند روز پیش به واسطه یکی از دوستانم، مرد جوانی از من خواست تا برای ارزشگذاری چند عتیقه به او کمک کنم. ما هم قرار گذاشتیم و همین قرار هم باعث دردسر من شد.»
محل قرار ملاقات حوالی یکی از ایستگاههای متروی شرق تهران بود. رضا آن روز با ماشین شخصیاش سرقرار رفت. مرد جوانی که تلفنی با او صحبت کرده بود، خواست برای دیدن عتیقه به خودروی او بیاید. اما این درخواست فریبکارانه به قیمت به اسارت درآمدن رضا تمام شد. حضور چند مرد قوی هیکل کافی بود تا مرد عتیقهشناس به زور سوار ماشین آدم ربایان شود: «وقتی سوار ماشین آنها شدم، خیلی ترسیده بودم. هچ کاری نمیتوانستم انجام دهم. از آنها پرسیدم که چرا این کار را با من میکنید که ضربه محکمی به سرم زدند.»
رضا چند ساعتی را بیهوش بود. وقتی چشمانش را باز کرد، جایی را نمیدید. چشمبند محکمی روی صورت داشت و فقط صدای چند مرد را میشنید. آن طور که رضا به ماموران گفته، آنها کاغذی را برایش آوردند و به زور از او امضا گرفتند: «آن موقع ندیدم چه چیزی را امضا کردم. به زور تهدیدم کردند، اما وقتی از دست آنها خلاص شدم، تازه فهمیدم که قولنامه فروش ماشینم بوده است.» رضا همین چند ماه پیش ماشین هیوندایش را تحویل گرفته بود. اما بعد از این ماجرا دیگر صاحب آن ماشین گرانقیمت نبود.
پلیس به دستور بازپرس پرونده، تحقیقاتش را شروع کرد. اظهارات رضا و برخی سرنخهای دیگر باعث شد تا دو متهم شناسایی و دستگیر شوند. هر دو متهم بازداشت شده از دوستان قدیمی مرد عتیقهشناس بودند. اما این دوستان قدیمی شاکی پرونده بعد از دستگیری ماجرای دیگری را برای ماموران تعریف کردند. هرچند این دو متهم جوان به امضا گرفتن با زور و تهدید از رضا اقرار کردند، اما آنها مدعی هستند که این کار به تلافی نارویی است که رضا به آنها زده است: «ما چند ماه قبل ظرف عتیقه و قیمتی به دستمان رسید. موضوع را به رضا گفتیم، اما او ما را به یکی از دوستانش معرفی کرد.» ظاهرا رضا به دوستانش گفته بود که در این زمینه تخصص ندارد و برای قیمتگذاری دقیق باید ظرف عتیقه را به یک خبره نشان دهند. اما آن مرد خبره هم به بهانه بررسی دقیقتر ظرف را با خودش برد: «ما به حرف رضا اعتماد کردیم. اما او هیچ کاری برای بازگرداندن عتیقه نکرد، ما را دور زد.» دوستان قدیمی رضا هم برای تلافی این کار، او را به گروگان گرفتند و ماشین گرانقیمت او را قولنامه کردند، تا شاید از این طریق به ظرف گرانقیمتشان برسند.
دو مرد دستگیر شده، به دستور بازپرس بازداشت شدند و تحقیقات درخصوص دیگر همدستان این آدمربایی و البته روشن شدن اصل ماجرا از سوی کارآگاهان آگاهی ادامه دارد.