هفتادوشش سال پیش در چنین روزهایی، تهران عنوان مهمترین پایتخت جهان را برای چهار روز از آنِ خود کرد. ششم آذر 1322 خورشیدی که معادل میلادی آن میشود بیستوهفتم نوامبر 1943، سران متفقین شامل ژوزف استالین، فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل با همراهی ویاچسلاو مولوتف وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی، لوئیس دریفوس وزیرمختار آمریکا در تهران و آنتونی ایدن وزیر خارجه بریتانیا در سفارت شوروی دور هم جمع شدند تا برای آینده جهان پس از شکست آلمان نازی و متحدانش برنامهریزی کنند. این میان شاید حیاتیترین موضوع برای ایران بهعنوان میزبان قدرتهای جهانی تعیین تکلیف نیروهای اشغالگر خارجی بود که از شروع جنگ جنوب و شمال ایران را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده و هیچ تضمینی مبنی بر تخلیه کشور به تهران ارایه نکرده بودند.
اهدای شمشیر ظفر به استالین
در این دور از مذاکرات که به نوعی تکمیلکننده کنفرانس قاهره بود و بعدها پتسدام و یالتا نیز میزبانی دور سوم و چهارم آن را برعهده گرفتند، برای نخستینبار ژوزف استالین رودررو با دیگر سران متفقین دور یک میز نشست و با تعریف و تمجیدهای روزولت و چرچیل به دلیل مقاومت ارتش سرخ در برابر قوای آلمان نازی در نبرد استالینگراد سر ذوق آمد. رئیسجمهوری ایالات متحده و نخستوزیر بریتانیا برای آنکه اعتماد استالین را تمام و کمال جلب کنند و اوج امتنان خود را از قربانیشدن میلیونها سرباز روس در جبهههای نبرد نشان دهند، شمشیری را که بعدها به شمشیر استالینگراد معروف شد تقدیم رهبر اتحاد جماهیر شوروی کردند. این میان با وجود نادیده گرفتن شاه ایران از سوی سران متفقین، دولت وقت ایران موفق شد موضوع اشغال خاک ایران و تعیین محدوده زمانی برای خروج ارتشهای روس و انگلیس را در دستور کار جلسات استالین، روزولت و چرچیل قرار دهد.
فشار آمریکا و زرنگی قوام
با وجود اینکه دستور کار جلسات سران متفقین در تهران تعیین تکلیف چهره جهان پس از پایان جنگ بود، اما روسها و پس از آنها انگلیسیها، تمایل چندانی برای بحث درباره آینده ایران از خود نشان نمیدادند، اما اصرار فرانکلین روزولت بر مشخص کردن تاریخ تخلیه ایران، استالین و چرچیل را مجبور کرد متعهد شوند در پی پایان جنگ بلافاصله خاک ایران را تخلیه کنند و استقلال آن را به رسمیت بشناسند. انگلستان این قول و قرار را پس از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا و شرق آسیا عملیاتی کرد، اما اتحاد جماهیر شوروی هر بار به دلایل واهی با دفعالوقت خروج نیروهایش را از ایران به تعویق میانداخت. آخرالامر فشارهای واشنگتن، به اضافه تیزهوشی قوامالسلطنه، رئیسالوزرای وقت در عقد قرارداد نفتی پرسود با روسها، مسکو را مجبور کرد به بیرون کشیدن ارتش سرخ از شمال ایران تن دهد. بعد از خروج روسها، قوامالسلطنه هم استعفا کرد تا قراردادی که با شوروی بسته شده بود ضمانت اجرایی نیابد و کشور بیش از پیش متضرر نشود.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی