شماره ۳۴۶ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۵ مرداد
صفحه را ببند
پنجمين دوسالانه نقاشى دامون‌فر كليد خورد
برترين نقاش زير ٢٥‌سال ايران ٩٣ كيست؟

|  آزاده جعفريان  |   خبرنگار   |

موج نوين نقاشى ايران مرهون حضور جوانان نقاشى است كه نوجويند و سه خصيصه مشترك دارند: سر تجربه‌گرا دارند، تحولات دنياى پيشرو با يك كليك دم دستشان است و مى‌خواهند متفاوت و متمايز باشند؛ اگر تا تيرماه ٨٥ خورشيدى، يافتن چنين جوانانى سخت بود و براى آنها امكان ارایه حرفه‌اى استعدادهایشان فراهم نبود در هشت‌سال اخير دوسالانه نقاشى دامون‌فر اين سكوى ناب ديده شدن را در اختيار جوانان زير ٢٥‌سال سراسر ايران قرار داده است؛ سيف‌الله پوياراد، مدير دوسالانه دامون‌فر كه نزديك به چهار دهه است با برندهاى جهانى فابركاستل آلمان، كانسون و پ ب او فرانسه و اين اواخر كويلو ايرانى- آلمانى همراه جامعه تجسمى است با خلق اين جشنواره رقابتى بيش از ٦‌هزار هنرمند را از بسيار دور و بسيار نزديك ايران به تهران كشاند كه حاصلش طيفى از شاخص‌ترين نقاشان جوان اين روزهاى ايران است؛ چهره‌هايى كه برگزيدگان دامون‌فر شدند خيلى زود به‌عنوان برترين نقاشان زير ٢٥‌سال كشور در ميان گالرى‌هاى حرفه‌اى جايگاه ويژه يافتند و خيلى‌هاشان حتى به ماركت‌هاى بين‌المللى دست يافتند. به حتم بخش بزرگى از اين اعتبار به واسطه انتخاب هوشمندانه شوراى داورى اين رويداد بخش خصوصى بوده است. در‌سال ٨٥ اين دوسالانه به رياست داورى آيدين آغداشلو و حضور شورايى متشكل از سيدمحمد احصايى، حسين خسروجردى، فرح اصولى، سيدمهدى حسينى و آريا اقبال انتخاب آثار و برگزيدگان را انجام داد كه در سال‌هاى بعدتر چهره‌هاى شاخصى مانند محمدابراهيم جعفرى، رعنا فرنود، بابك اطمينانى، فرشيد مثقالى، حبيب صادقى، بهنام كامرانى، رزيتا شرف‌جهان، بهرنگ صمدزادگان، مرتضى بنى‌اسدى، مصطفى اسداللهى و ... اين مهم را به انجام رساندند. به تازگى فراخوان پنجمين دوره دوسالانه دامون‌فر انتشار يافته است كه باز هم از نقاشان زير ٢٥‌سال ايران دعوت كرده است آثارشان را حداكثر تا يكم شهريور ٩٣ از طريق سايت جشنواره در اين رويداد شركت دهند تا پس از دو مرحله داورى، مهرماه پيش رو به بخش دوسالانه راه يابد. مثل هميشه هم جايزه نفر نخست سفر به آلمان و حضور در آكادمى هنرى فابركاستل است. به همين بهانه با پويا راد، رئيس دوسالانه دامون‌فر، وحيد چمانى از برگزيدگان دوره نخست، مرتضى پورحسينى برگزيده اول دوره دوم، نفيسه عمران برگزيده اول دوره سوم و زهرا طباطبايى برگزيده اول دوره چهارم گفت‌وگويى انجام داده‌ايم كه در پى مى‌آيد:  
پويا راد: اگر سرمايه‌هاى بخش خصوصى پشتوانه هنر ايران شود
جرقه اصلى شكل‌دهى رويدادى تجسمى، روزهاى نخست بهار ١٣٨۵ در ذهنم شکل گرفت، ٣٠ و اندى‌ سال بود که به واسطه ارایه محصولات فابر کاستل آلمان (Fabercastle) همسایه و همنشین جامعه هنرى ایران بودم و همیشه دلم مى‌خواست تا کارى براى جوانان هنرمند انجام دهم زیرا استعداد‌هاى بزرگشان را مى‌دیدم و از فقر امکاناتشان باخبر بودم. آن موقع تصمیم دیگری داشتم. می‌خواستم برای عده‌ای از دانشجویان که امکان مالی نداشتند شرایط ادامه تحصیل فراهم کنیم. بعد از مشورت‌هایی که با چند نفر از دوستان داشتم آنها گفتند که این کار مشکلی است و جمع کردن بچه‌ها و ایجاد یک موسسه و تأمین مالی آن پیچیده است و به من پیشنهاد برگزاری جشنواره را دادند.  وقتی اواخر بهار ۸۵ تصمیم برای برگزاری جشنواره جدی شد من شب‌ها خوابم نمی‌برد و فکر می‌کردم اگر کسی در جشنواره شرکت نکند چه اتفاقی می‌افتد؟ چون خیلی شناخته‌شده نبودیم و از آن طرف دولت هم اقبالی به این کار نشان نداده بود.  ولی وقتی تیرماه شد و حدود ‌هزار و اندى هنرمند از سراسر کشور متقاضى شرکت در اولین جشنواره شدند، دلم آرام گرفت. فهمیدم با خلق یک رویداد حرفه‌اى بهترین هدیه را به جوانان سرزمینم داده‌ایم. چیزی که می‌توانم صادقانه به آن اشاره کنم این است که ما هر جایی رفتیم با درهای باز مواجه شدیم. فکرش را بکنید به استاد آغداشلو پیشنهاد دادیم ریاست شوراى داورى اولین دوره رویدادى را بپذیرد که ویژه زیر ٢۵ساله‌هاست و مجری‌اش دامون‌فرى است که تجربه‌اى در این زمینه نداشت. ایشان پذیرفت و بعدش اساتید ارجمند محمد احصایی، حسین خسروجردی، فرح اصولی و... شاید امروز که برای مثال دوباره از آقای آغداشلو دعوت به همکاری در دوره آینده را مطرح کردم می‌دانستم با لطفی که به ما و جوانان دارند خواهند پذیرفت ولی آن موقع همه چیز برایم تاحدی گنگ بود و همه جا احساس می‌کردیم ممکن است مشکلاتی پیش بیاید ولی خوشبختانه دوره اول خیلی خوب برگزار شد و خودم هم باورم نمی‌شد یک شرکت کوچک که پرسنل خیلی زیادی هم نداشت بتواند جشنواره را این‌قدر خوب و حرفه‌ای برگزار کند که برای خودم هم مایه تعجب بود.
بارها گفته‌ام بخش خصوصى براى حضور در عرصه هنر نياز به فرش قرمز ندارد اما براى آنكه اين حضور پررنگ شود و بارى از دوش دولت برداشته شود، بايد تشويق‌هايى در نظر گرفته شود تا بخش خصوصى با آسودگى خاطر در اين امر ورود كند. من با توجه به سياست‌گذارى‌هاى دولت در واگذارى هنر به اهلش، افق‌هاى روشنى مى‌بينم كه در صورت نهادينه شدن و ضمانت اجرايى يافتن شايد اين مهم نيز تحقق پيدا كند. معتقدم اگر به صورت اصولى، سرمايه بخش خصوصى پشت جامعه هنرى بايستد، گامى بلند در جهت جهانى شدن ايران برداشته خواهد شد.  
چمانى: داورى دامون‌فر بايد كلاسيك و آكادميك باشد
آشنایی من با جشنواره از طریق استادهای دانشگاه اتفاق افتاد ولی جالب بود که دقیقا همزمان با این جشنواره زمزمه‌هایی آغاز شده بود که نشان می‌داد جشنواره‌های دولتی به سمت جهت‌گیری‌ها و حضور داوران خاصی می‌روند و خیلی از هنرمندان هم تمایلی به شرکت در آنها نداشتند. مصادف شدن جشنواره دامون‌فر با این فضا برای کسانی که دوست داشتند در رویدادهای بزرگ اینچنینی باشند و در عین حال دوست هم نداشتند در آن جهت‌گیری‌ها وارد شوند امکان خیلی خوبی را فراهم کرده بود و شاید یکی از دلایلی که استقبال زیاد از این جشنواره را رقم زد و باعث تعجب هم شد همین بود. اتفاقا تاثير موفقيت در دامون‌فر بر پروسه كارى‌ام صددرصدى بود. این‌که توجه گالری‌ها و آنهایی که علاقه‌مند به هنر هستند نسبت به هنرمندی که برگزیده شده جلب می‌شود نوعی کسب اعتبار است که در دوره‌ای که من برنده شدم این اعتبار را از افرادی مثل آغداشلو، خسروجردی، احصایی و اصولی كه داور دامون‌فر بودند، گرفتم.  وقتی چنین افرادى، هنرمندی را به‌عنوان برگزیده معرفی می‌کنند مطمئنا نگاه گالری‌دار‌ها و علاقه‌مندان هم تغییر می‌کند و رصد می‌کنند که چگونه می‌توانند با این هنرمندان همکاری کنند.  بر همين مبناست كه معتقدم وقتی جشنواره‌ای به رده زیر ۲۵‌سال اختصاص دارد تفکر کلاسیک‌تر و آکادمیک‌تری را به‌عنوان داور می‌طلبد. برخلاف رده‌های سنی بالا‌تر که نگرش شخصی هنرمندان در کار‌ها خیلی اهمیت پیدا می‌کند.  گرچه این نگرش شخصی را در بعضی کارهای دوره اول می‌شد دید ولی نکته مهم این بود که شرکت‌کنندگان در این جشنواره اغلب تعدادی از هنرجویان هنرستان‌ها و دانشگاه‌ها بودند و تمام تبحرشان را باید از نظر تکنیکی و آکادمیک به رخ می‌کشیدند و وجود اشخاصی مثل آغداشلو و خسروجردی و اصولی که خودشان توانایی‌های تکنیکی دارند برای تشخیص توانایی‌های بچه‌ها خیلی مهم بود. درحالی‌که در دوره‌های بعد به جز چند استثنا خیلی بحث تکنیکی مطرح نبود و گاهی کارهای جوان یا نوجوانی را می‌دیدی که کارهایی کرده و شاید به صورت اتفاقی یکی از کار‌هایش خوب از آب درآمده و روی دیوار رفته و داور‌ها هم خوششان آمده و به آن رأی داده‌اند. من فکر می‌کنم باید روی همین بحث آکادمیک تمرکز می‌شد. مسأله این است که حضور بعضی از داوران جوان‌تر موجب شده تا آثار در بعضی دوره‌ها براساس گرایش‌ها و سلیقه‌های فردی انجام شود درحالی‌که پختگی اشخاصی مثل احصایی و آغداشلو و اصولی و مانند این اساتید مانع از نگاه سلیقه‌ای و شخصی به آثار می‌شود.
پورحسينى:  رده سنى مشخص حسن است
ببینید همه کشور‌ها بالاخره حداقل یک بی‌ینال هنری‌شان را دارند ولی در شرایطی که این‌جا چنین چیزی نیست هر کسی می‌خواهد به نحوی ابراز وجود داشته باشد.  خب، دامون‌فر با این حرکت مداوم و خوبی که دارد می‌شود روی آن برنامه‌ریزی کرد و آرتیست‌ها درواقع با این اطمینان که دوره بعدی جشنواره هم برگزار خواهد شد برای حضور در آن برنامه دارند.  نکته‌ای هم که آقای چمانی گفت درست است که معمولا در بی‌ینال‌ها و جشنواره‌های دیگر کار‌ها با عبور از فیلترهای خاصی است که روی دیوار می‌روند و جایزه می‌گیرند ولی دامون‌فر به خاطر خصوصی بودنش این طور نیست و حسن دیگرش هم این است که در یک رده مشخص سنی برگزار می‌شود که موجب می‌شود آرتیست‌ها خودشان را در کنار هم‌سن‌‌هایشان ارزیابی کنند و با توجه به  نگاه مشخصی که داوران و هیأت انتخاب دارند تکلیف شرکت‌کنندگان در جشنواره هم تا حد زیادی مشخص است. دقیقا به دليل همين مولفه‌هاست كه پس از اول شدن در دوره دوم دامون‌فر در‌سال ٨٦، چند گالری دعوت کردند تا با آنها کار کنم. به‌هرحال صددرصد حرکت خوبی بود و فکر می‌کنم همه جوان‌هایی که جایی رتبه می‌آورند توجه‌ها به سمت کار‌هایشان جلب می‌شود.
عمران:  انتخاب‌هاي درست دامون‌فر
سالی که از وجود جشنواره دامون‌فر مطلع شدم هنوز فارغ‌التحصیل نشده بودم و درگیر پایان‌نامه دانشگاهی‌ام بودم. با این‌که تعدادی از کار‌هایم را با راهنمایی آقای کامرانی برای جشنواره دامون‌فر فرستادم اما همچنان مشغول پایان‌نامه بودم و تازه بعد از این‌که دفاعیه‌ام برگزار شد، جشنواره را جدی‌تر پیگیری کردم. در روز افتتاحیه بود که در مصاحبه‌ای از من سوال شد چند‌درصد احتمال می‌دهی نفر اول شوی و من گفتم «خیلی حتما نفر اول می‌شوم» که این سوال و جواب هم آن‌جا پخش شد و حسابی خجالت کشیدم ولی نفر اول شدن برای من فقط در ذهن خودم وجود داشت. می‌دانید این اتفاق برای من خیلی خوب بود چون از ۱5-۱0سالگی یکی از آرزو‌هایم بوده که روی صحنه بروم و یک عده تشویقم کنند. به هرحال احساس خیلی خوبی است که برای کاری به آدم جایزه بدهند. در هر صورت بچه‌ها با یک امیدواری در جشنواره شرکت می‌کنند و وارد فضایی می‌شوند که گرفتن جایزه در صورتی که خودشان هم آدم‌های پیگیری باشند باعث می‌شود افق‌های روشن‌تری را پیش رویشان ببینند و خیلی جدی‌تر مسیرشان را ادامه بدهند. از همين روست كه اين موفقيت خیلی زیاد در كارم تاثير داشت. من می‌توانم به جرأت بگویم این یکی از بزرگترین اتفاقات کاری من بوده که باعث شد مسائل پیش رویم به بهترین شکل ممکن جلو برود. در این موقعیت گالری‌های بیشتری سراغ هنرمند را می‌گیرند و حتی پیگیر فعالیت‌های بعدی آنها هستند. الان که به جشنواره دامون‌فر نگاه می‌کنم می‌بینم که واقعا انتخاب‌های درستی در مورد برگزیدگان جشنواره صورت گرفته است.
طباطبايى: دهه هفتادى‌ها صبور نيستند
 تابستان ٨٩ کمردرد شدیدی پیدا کرده بودم اما با این حال روی چند نقاشی برای یک جشنواره خارجی کار می‌کردم و اصلا از دامون‌فر خبر نداشتم.  یک روز که برای بازدید از نمایشگاه یکی از دوستانم به گالری طراحان آزاد رفته بودم او از من پرسید چه کار می‌کنم و گفتم که مشغول کار روی چندتابلو هستم.  او بلافاصله پرسید برای دامون‌فر؟ و من گفتم نه ولی از آن‌جا که بیرون آمدم با خودم فکر کردم که مطمئنا به آن جشنواره خارجی نخواهم رسید اما فرصت دارم کار‌ها را تکمیل کنم و برای دامون‌فر بفرستم. به‌هرحال با وجود کمردرد کار‌ها را آماده کردم و عکسشان را برای جشنواره فرستادم که پذیرفته شدند. بعد از این‌که نمایشگاه افتتاح شد تازه برای معالجه پیش دکتر رفتم که گفت خیلی به خودت فشار آورده‌ای و باید برای دوهفته از تختخواب بلند نشوی.  موقعی هم که برای حضور در اختتامیه با من تماس گرفتند برای شوخی گفتم که دکتر به من استراحت کامل داده و اگر به من جایزه‌ای می‌دهید در اختتامیه شرکت کنم و باز هم می‌گویم که این را فقط برای مزاح مطرح کردم. در مراسم اختتامیه هم وقتی اسمم را به‌عنوان برگزیده اعلام کردند واقعا برایم باورش سخت بود. درباره دامون‌فر نكته‌اى كه نبايد فراموش كرد به بازتاب سيستم آموزش هنر كشور در اين رويداد است. سلیقه شخصی خود من خیلی آکادمیک است و احساس می‌کنم یک دانشجو باید رنگ و طراحی را بلد باشد. سلیقه من این است که یک کار هر چقدر هم مفهوم‌گرا باشد باید پایه آکادمیک درستی هم داشته باشد.  این سلیقه من است و این‌که چه چیزی درست یا غلط است را نمی‌دانم.  این را هم می‌دانم که دهه هفتادی‌ها اصلا به صبوری هنرمندان سال‌های قبل نیستند و حوصله زیادی برای خلق اثر ندارند و دوست دارند کارشان خیلی زود به نتیجه برسد و تمام شود.  شاید در گذشته آدم‌ها در سنین مختلف تفاوت‌های زیادی باهم نداشتند ولی الان حتی اختلاف‌های سنی در حد یکی دوسال و حتی چند ماه هم تفاوت‌های زیادی را بین آدم‌ها ایجاد کرده است. من حتی پیش‌بینی می‌کنم که در این دوره هم ما کاری را که مبنای آکادمیک درستی داشته باشد حالا چه مفهوم واردش شده باشد یا نه نداریم، نه این‌که داور نخواهد انتخاب کند.  این را در حوصله این نسل نمی‌بینم.


تعداد بازدید :  279