طبق اصل 30 قانون اساسی کشور، دولت موظف است که برای همه ایرانیان از آغاز دوره دبستان تا پایان دوره دبیرستان امکان تحصیل رایگان را فراهم کند.
تا اینجای ماجرا اینکه این قانون اجرا میشود یا نمیشود، اشکالی نداشت و کسی پرسشی را مطرح نمیکرد. اما از دوازدهم مرداد که گفته شد با پیگیریهای نهاد ریاست جمهوری، وزارت آموزش و پرورش در سال جدید تحصیلی از دانشآموزان اتباع خارجی مقیم ایران، وجهی بابت ثبتنام در مدارس اخذ نمیشود، ماجرا یک چیز دیگر شد. در بخشنامهای که از سوی قائممقام وزیر آموزش و پرورش در امور بینالملل صادر شد، تأکید شده بود که با توجه به نامه دفتر ریاستجمهوری در مورد شهریه دانشآموزان اتباع خارجی و ضرورت بررسی بیشتر آن، فعلا از دریافت هرگونه وجهی از دانشآموزان اتباع خارجی بابت ثبتنام در مدارس خودداری شود و...
این ماجرا هفته گذشته با انتشار گزارشهایی درخصوص دریافت شهریه اجباری از دانشآموزان افغانی و افزایش 2 برابری آن نسبت به شهریهای که در سالگذشته میپرداختهاند، رنگ و لعاب دیگری گرفت و انگشت اتهام مدافعان تحصیل رایگان اتباع بیگانه بار دیگر آموزش و پرورش را نشانه رفت. در پاسخ به این مسأله نوشآبادی، معاون مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور با اشاره به هزینههای تحصیل دانشآموزان ایرانی گفت: با احتساب هزینههای تحصیلی هر دانشآموز ایرانی مشخص میشود که اولیای دانشآموزان اتباع افغانستان برای تسهیل در امر آموزش کودکان از تخفیفهای متفاوتی برخوردار و حتی ۱۱ گروه از این خانوادهها از پرداخت هزینه اعلام شده هم معاف هستند. حال سوال این است، اگر طبق قانون اساسی تحصیل رایگان است، ماجرای تخفیفهای ۷۶ تا ۹۲درصدی نسبت به اولیای ایرانی یعنی چه؟ میشود دقیقا گفته شود که اولیای ایرانی برای تحصیل رایگان چقدر باید بپردازند که افغانیها نسبت به آن تخفیف میگیرند؟ آیا این همان حوزه اختیاری است که تخفیف دارد؟
سال پیش همین روزها وزیر آموزشوپرورش با بیان اینکه سالانه بهطور میانگین یکمیلیون و 200هزار تومان برای هر دانشآموز هزینه میشود، تحصیل در کشور را رایگان دانسته بود. وزیر آموزشوپرورش درخصوص مبالغی که مدارس دولتی از والدین دانشآموزان تحت عنوان کمکهای مردمی دریافت میکنند، گفته بود: کمکهایی که از مردم برای کیفیتبخشی به کار دریافت میشود، در مقابل هزینههای مدارس رقمی نیست.
این درحالی بود که فرشته حشمتیان، رئیس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی اعلام کرده بود که سال 91 اولیای دانشآموزان 58میلیارد تومان به مدارس کمک کردند. اگرچه به گفته مسئولان آموزش و پرورش، کمکهای مردمی به مدارس اختیاری است، اما برخی مدیران به دلیل تأخیر در تزریق سرانه دانشآموزی مجبور به جذب کمک به صورت غیراختیاری میشوند و دست مدارس دولتی بهسوی اولیای دانشآموزان دراز است و توقع کمکهای مردمی به مدارس بهحدی رسیده که والدین را از جلسات اولیا و مربیان فراری میدهد.
جالب این است که بدانید طبق برنامه 5 ساله تا پایان سال 1393 (امسال) باید بیسوادی در گروه سنی زیر 50سال در مناطق مختلف کشور ریشهکن شود اما هر ساله شاهد افزایش شمار زیاد کودکانی هستیم که از تحصیل بازمیمانند. محمد دیمهور، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل چند نفر است؟»، اظهار داشت که در فاز نخست تحقیقاتشان رقم 75هزار نفر قابل ارایه است. سال گذشته نزدیک به 160هزار دانشآموز از تحصیل بازمانده بودند. علاوهبر این آمارهای سال تحصیلی 93 ـ 92 نشان میدهد 5/1درصد از دانشآموزان پایههای دوم و سوم متوسطه اول و 6/5 درصد از دانشآموزان متوسطه دوم در این مدت ترک تحصیل کردهاند. آمارهای معاونت متوسطه آموزش و پرورش نشان میدهد در اینسال تحصیلی در کل کشور 2میلیون و 112هزار و 875 دانشآموز در 2 پایه دوم و سوم متوسطه اول، وجود داشت که درنهایت 32هزار و 81 نفر از آنها تحصیل را رها کردند. همچنین آمارهای مشابه در دوره متوسطه دوم نیز گویای این است که در سال تحصیلی
93 ـ 92، 6/5درصد از دانشآموزان یعنی بیش از 110هزار نفر در این دوره درس را رها کردند که به معنی ترک تحصیل نزدیک به 6 نفر در ازای هر یکصد نفر است.
قسمت عمده ترک تحصیل آنان متوجه مشکلات اقتصادی و فقر است. ایکاش مسئولان برای تارکان تحصیل هم تخفیفی نسبت به آموزش رایگان قایل میشدند!