شماره ۴۶۰ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۷ دي
صفحه را ببند
اروپای چه کسی؟
ایتالیا سیاست مهاجرت خود را برای آرام کردن اتحادیه اروپا تغییر می‌دهد چرا دیگر، اعضای اتحادیه اروپا حاضر نیستند در بار مالی و انسانی پذیرفتن مهاجران سهیم شوند؟

|  نویسنده: استفانو لیبرتی* |   مترجم: سودابه قیصری |

ایتالیا به منظور نجات زندگی انسان‌ها، هزینه کنترل راه‌های آبی مهاجرت از طریق مدیترانه را به جان می‌خرید و به آنها که نجات می‌یافتند، اجازه می‌داد تا آینده خود را در جایی از اروپا پیدا کنند. این سیاست دیگر کارآیی ندارد.
از آغاز ‌سال تاکنون بیش از 130هزار مهاجر در دریای مدیترانه نجات یافتند. پس از مرگ 600 مهاجر سوری و اریتره‌ای در حادثه غرق شدن دو کشتی در ساحل ایتالیا، در اکتبر 2013 و به منظور متوقف کردن قایق‌های مهاجران، قبل از این‌که مشکلی به وجود آورند، عملیات مَرناسترام(Mare Nostrum)1، توسط دولت ایتالیا آغاز شد. این عملیات پرسنل، واحدها و ترابری هوایی ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی، تفنگداران، گمرک، گارد ساحلی و پلیس را در بر می‌گیرد.
پس از آمادگی ارتش و استفاده بی‌سابقه از نیروها، همه قایق‌های مهاجران که از ساحل لیبی راه افتاده بودند، نجات یافته و مسافران آنها به بنادر ایتالیا در سیسیل یا سایر مناطق منتقل شدند. در چند ماه گذشته تعداد مسافران به‌طور ناگهانی افزایش یافت و 2014 رکورد همه سال‌ها را شکست: 133هزار نفر تا اکتبر وارد ایتالیا شدند درحالی‌که رکورد قبلی 63هزار نفر در ‌سال 2011 بود.
انقلاب در تونس و جنگ در لیبی بسیاری را مجبور به فرار کرد. دلایل زیادی برای این افزایش وجود دارد: عدم ثبات و جنگ در کشورهای مبدأ همچنین نا امنی در لیبی که تقریبا هیچ نوع حکومت مرکزی در آن وجود ندارد. قدرت واقعی در داستان میلشیا (نیروهای مردمی) است. غالب مهاجران از لیبی هستند که دوباره به نقطه اصلی عزیمت به مقصد اروپا تبدیل شده است. سایر پناهجویان فراری از سوریه، مالی، نیجریه شمالی و اریتره هستند. شرایط کنونی با گذشته وقتی که مهاجران اقتصادی (جویندگان کار) با پناهجویان آمیخته بودند، فرق اساسی دارد. این تغییر علامت آشکاری است که بحران اقتصادی در اروپا باعث کاهش مهاجرت شده است: اتحادیه اروپا برای مهاجرانی که می‌توانند مقصد دیگری را انتخاب کنند از جذابیت بسیار کمتری برخوردار است. در چند ماه گذشته دولت ایتالیا به‌طور اساسی سیاست خود در زمینه مدیریت مهاجرانی که به ساحل ایتالیا می‌رسند را عوض کرده است. پس از این‌که در 30 آگوست 2008 نخست‌وزیر قبلی ایتالیا، سیلویو برلوسکونی و معمر قذافی رهبر سابق لیبی پیمان همکاری و مشارکت امضا کردند، نیروی دریایی ایتالیا موظف شد همه قایق‌های حامل مهاجران در مدیترانه را متوقف کند.
این پیمان باعث شد بین سال‌های 2009 و 2010 میزان ورود به ایتالیا تقریبا تا صفر پایین بیاید. نیروی دریایی هر قایقی را متوقف کرده و همه مسافران را به نقطه عزیمت باز می‌گرداند، بدون این‌که آنها را شناسایی کرده یا احتمال پناهجو بودنشان را تأیید و اثبات کند.
این پیمان در فوریه 2012 وقتی قذافی توسط دادگاه حقوق بشر اروپا محکوم شد و در طول جنگ لیبی وقتی که ایتالیا به ائتلاف ناتو علیه قذافی پیوست، متوقف شد. پس از سقوط قذافی، دولت ایتالیا سعی کرد با رهبران جدید لیبی ارتباط برقرار کند تا مانع ورود مهاجران احتمالی به ایتالیا شود. این کار چندان آسان نبود زیرا رهبران لیبی ثابت کردند که قادر به اداره کشور نبوده و فاقد هرگونه قدرت واقعی هستند.
ما به کمک اروپا نیازمندیم
پس از تراژدی‌های اکتبر 2013 به‌ویژه اتفاقی که در 3 اکتبر نزدیک شهر لامپی دوزا (lampedusa) افتاد- 366 نفر را پس از غرق شدن قایق‌شان از آب گرفته و پس از بهبودی به آشیانه هواپیما در یک جزیره کوچک سیسیلی منتقل کردند که خبر و تصاویرش در سطح جهان منتشر شد- ورق برگشت.
نخست وزیر وقت، انریکو لتا تصمیم گرفت در اقدامی یک‌جانبه و بدون توافق اتحادیه اروپا، عملیات مرناسترام را تحت عنوان«اجازه ندهیم این تراژدی‌ها دوباره روی دهد» آغاز کرد، از مرگ افراد زیادی جلوگیری شد، اما تعداد زخمی‌ها کم نشد: براساس آمار کمیساری عالی پناهندگان سازمان‌ملل از ژانویه 2014 حداقل 3هزار مهاجر در دریا یخ زدند.
لوییجی آماتونا شهردار شهر بندری پوزولا( Pozzola)، جایی که غالبا مهاجران نجات‌یافته، تخلیه می‌شوند، می‌گوید: بدون عملیات مرناسترام، آمار تلفات می‌توانست بسیار بیشتر از این باشد، ما نمی‌توانیم به تنهایی از پس حجم بزرگ ورودی‌ها بربیاییم و به کمک و همکاری اروپا نیاز داریم. آنها باید با وسایل و پول به ما کمک کنند.
در طول ساحل سیسیل، در بنادری که به‌طور معمول بیشتر محل تردد توریست‌هاست تا مهاجران، مسئولان محلی از دولت مرکزی و از بروکسل (Brussels)2 درخواست کمک می‌کنند.
انزو بیانکو شهردار کاتانیا و وزیر کشور سابق ایتالیا می‌گوید:   سیسیلی تنها مرز ایتالیا نیست، این‌جا مرز اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا باید در گشتزنی دریایی و کنترل و پذیرش پناهجویانی که وارد ایتالیا می‌شوند، به ما کمک کند. همه این مردم از ایتالیا به‌عنوان دروازه ورود به اتحادیه اروپا استفاده می‌کنند و نمی‌خواهند این‌جا بمانند. آنها می‌خواهند به شمال اروپا بروند.
عملیات نجات برای ایتالیا هر ماهه 9‌میلیون یورو هزینه دارد و ایتالیا تا به حال به مدت یک‌سال و به تنهایی این تلاش‌های مالی را ادامه داده اما به‌طور مرتب از اتحادیه اروپا درخواست کمک کرده است. زمان زیادی از این درخواست‌ها می‌گذرد و بروکسل وقت‌کشی کرده و هیچ پاسخی نداده است. ایتالیا هم مهاجران را شناسایی نکرده و با زیر پا گذاشتن قوانین اتحادیه اروپا، آنها را ترغیب می‌کند که به سایر کشورهای اروپایی بروند. براساس قانون اروپا، مهاجرانی که به ایتالیا وارد می‌شوند، باید انگشت نگاری شوند و اگر پناهجو هستند، باید درخواست خود را همانجا ارایه کنند. کنوانسیون دوبلین
 (Dublin Convention)3 خاطرنشان می‌کند که پناهجویان باید در اولین کشور اروپایی که وارد آن می‌شوند، نگه داشته شوند تا از عبور و مرور آنها در کشورهای مختلف جلوگیری شود.
این سیستم به کشورهای اروپای شمالی اجازه می‌دهد مهاجران را به مرزهای جنوبی اروپا یعنی جایی که از ابتدا وارد اتحادیه اروپا شدند، برگردانند. اما این کشورها سیستم رفاهی ضعیفی برای مهاجران دارند که درنهایت به خوابیدن مهاجران در خیابان‌ها، زاغه‌ها یا اطراق در بیغوله‌های اطراف شهر منجر می‌شود. بنابراین مهاجرانی که به سواحل ایتالیا می‌رسند، سعی می‌کنند که از شناسایی شدن فرار کرده و به سمت شمال اروپا بروند.
دولت ایتالیا که از تعداد بسیار زیاد مهاجر و برآوردن نیازهای غذایی اولیه و فوری آنها از پا درآمده است، بر پروسه طولانی شناسایی اصراری ندارد و چشم خود را بر این موضوع بسته است:   از بین 13هزار شهروند اریتره که بین ژانویه و می‌2014 به ایتالیا رسیدند، فقط 190 نفر برای پناهندگی درخواست دادند یعنی کمتر از 2 درصد. از 6620 نفر سوری نیز فقط 170 نفر درخواست پناهندگی دادند.
جدال سیاسی خاموش
کمیسیون اروپا (EC) از این‌که ایتالیا قوانین اروپا را در این زمینه ندیده می‌گرفت، اصلا خشنود نبود اما به ندرت این ناخشنودی را اعلام می‌کرد. کمیسیون اروپا، ایتالیا را برای نجات زندگی مهاجران ستایش می‌کرد اما به نظر نمی‌رسید که برای به دست گرفتن عملیات مرناسترام آمادگی داشته باشد و آن را به پروژه‌ای بین مرزی و با هزینه اتحادیه اروپا تبدیل کند. کمیسیون اروپا به ایتالیا هشدار داد که باید مهاجران را شناسایی کند اما هیچ‌گاه این کشور را به تحریم تهدید نکرد.
وزیر کشور ایتالیا آنجلو آلفانو گفت که بدون حمایت بیشتر اتحادیه اروپا، وی مجبور است برای رفتن پناهجویان به سایر نقاط اروپا مجوز صادر کند (هر چند قبلا این کار را کرده است). این جدال سیاسی خاموش ماه‌ها ادامه داشت تا این‌که ایتالیا ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را در اول جولای 2014 به‌دست آورد و با صدای بلندتر خواستار همکاری اروپا در عملیات نجات شد و به وضوح اعلام کرد که مایل است عملیات مرناسترام را کاهش داده و به مرور متوقف کند. ایتالیا همچنین در کنار آمدن و رعایت قوانین اتحادیه اروپا تلاش بیشتری نشان داد و در سپتامبر شناسایی و انگشت نگاری مهاجران را آغاز کرد. در مبادله‌ای پنهان، اتحادیه اروپا، آژانس مرزی فرانتک (Frontex) 4 را که در ورشو مستقر است، در عملیات گشتزنی و ترای تن (Triton)5 را برای حفاظت از مرزهای اروپایی درگیر ماجرا کرد. این عملیات هیچ ربطی به مرناسترام که عملیات جست‌وجو و نجات است، ندارد اما به آلفانو این بهانه را داد تا رسما اعلام کند که عملیات مرناسترام از اول نوامبر متوقف شده و عملیات ترای‌تن جایگزین آن می‌شود. به نظر می‌رسد این تغییر دیدگاه بازگشت به ایده‌های قدیمی باشد: از هر روش و وسیله‌ای برای جلوگیری از ورود پناهجویان به اروپا استفاده کن، کاری کن مهاجرت اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت باشد و درنهایت آن را جرم اعلام کن.
پس از این‌که ایتالیا، ریاست اتحادیه را به عهده گرفت، اتحادیه اروپا از 13 تا 26 اکتبر عملیات مهم سراسری علیه «مهاجران غیرقانونی» را شروع کرد: تحت قانون موس میاروم (Mos Maiorum) 6 (رسم نیاکان)، نیروهای پلیس سعی کردند تا تعداد هر چه بیشتری از مهاجران غیرقانونی را شناسایی و دستگیر کرده و به کشور مبدأ برگردانند. نام عملیات این تصور را ایجاد می‌کند که خارجی‌ها، بیگانه‌اند و این‌که اتحادیه اروپا باید از خودش در مقابل تهاجم دفاع کند.
به نظر می‌رسد این تغییر سیاست نتیجه توافق همه‌جانبه اروپایی بین همه اعضا باشد. ایتالیا که در اجرای مرناسترام پا را خیلی فراتر از حد خود گذاشته بود، به نظم و اجرای توافق فراخوانده شد. به نظر می‌رسد جدال خاموش بین رم و بروکسل پایان یافته است. به نظر می‌رسد حالا که ایتالیا دوباره کسانی را که به ساحل می‌رسند، شناسایی می‌کند و فرانتک در عملیات کوچک گشتزنی شرکت می‌کند، همه خوشحال و راضی‌اند بجز پناهجویان که آمار تلف شدنشان روز به روز بالاتر می‌رود.
واکنش‌های غیرمنطقی
این تغییر سیاست اصلا عجیب و غیرمنتظره نیست اما سوال‌هایی ایجاد می‌کند.
چرا دیگر اعضای اتحادیه اروپا حاضر نیستند در بار مالی و انسانی پذیرفتن مهاجران سهیم شوند؟ چرا این‌قدر بر کنوانسیون دوبلین اصرار دارند؟ آیا 133هزار پناهجو برای قاره‌ای مقتدر با 500‌میلیون جمعیت تهدید است؟
«مسأله مهاجرت» میزان واکنش‌های غیرمنطقی را افزایش داده و آن را با وحشت از تهاجم پیوند داده است. وقتی 1000 تونسی در ‌سال 2011 به شهر لامپی دوزا (Lampedusa) رسیدند، دولت ایتالیا با اجازه اقامت 6ماهه از آنها استقبال کرد که درواقع آنها را قادر به سفر در کل اروپا می‌کرد. پس از آن فرانسه تصمیم گرفت به‌طور یک‌جانبه قرار داد شنگن را معلق کرده و برای جلوگیری از ورود مهاجران، کنترل‌های پلیس برای عبور از مرز را در ونتی می‌لیا (Ventimiglia) به حالت سابق برگرداند. برای زمان کوتاهی 15هزار نفر موفق شدند- هرجا بودند - اقامت بگیرند، توافقی مبنی‌بر حرکت آزاد مهاجران برای گرفتن اقامت که یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر اروپا محسوب می‌شود.  هر زمان یکی از کشورهای اروپایی برای پیوستن به اتحادیه درخواست می‌دهد و احتمال بزرگتر شدن آن می‌رود، این ترس دوباره به سطح می‌آید. بین سال‌های 2004 و 2007، 12 عضو جدید ازجمله 8 کشوری که قبلا کمونیست بودند به اتحادیه اروپا پیوستند. بسیاری کشورها نیز در لیست انتظار پیوستن به اتحادیه هستند و همزمان گروه‌های سیاسی بسیاری روی ترس از مهاجرت وسیع کار می‌کنند. در ‌سال 2005 کمپین رفراندوم در فرانسه برای پیوستن به اتحادیه اروپا تحت‌تأثیر «لوله‌کش لهستانی Polish Plumber» 7 بود که می‌توانست کار را از همتایان گرانقیمت فرانسوی خود برباید. نه این لوله‌کش و نه بسیاری از همشهریانش از کشورهای اروپای شرقی، هیچ‌گاه به فرانسه نرسیدند.
وقتی در اول ژانویه 2007 رومانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا پیوستند، محدودیت‌هایی شامل شهروندانشان شد: در 9 کشور ازجمله فرانسه، بریتانیا و بلژیک، آنها مجبور بودند اجازه کار دریافت کنند. وقتی این قانون در اول ژانویه 2014 لغو شد، هیچ هجومی از جانب مهاجران مشاهده نشد.
پروسه بسیار طولانی درخواست ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا نیز به‌سال 1963 برمی گردد. ترکیه در‌سال 1987 فرم درخواست عضویت را پر کرد. از آن زمان 12عضو اتحادیه به 28 عضو افزایش یافت ولی ترکیه هنوز منتظر است. بحث‌های زیادی جریان دارد که از نظر جغرافیایی ترکیه به منطقه اروپایی تعلق ندارد اما در حقیقت تعداد بسیار زیادی در اتحادیه اروپا هستند که نمی‌خواهند 75‌میلیون مسلمان ترکیه شهروند اروپا شوند.
اروپا خود را چگونه شناسایی می‌کند؟ آیا موجودی مسیحی است؟ هویت اروپایی چیست و اصلاً چنین هویتی وجود دارد؟  شهروندان اروپا خود را بیشتر ایتالیایی، اسپانیایی، فرانسوی یا آلمانی و بریتانیایی می‌دانند تا اروپایی. این شهروندان، اتحادیه اروپا را گروهی بروکرات می‌دانند که برنامه‌های سخت گیرانه خود را از بروکسل به دیگران تحمیل می‌کنند، نه اتحادی فراملیتی از مردمی که ارزش‌ها و تاریخ مشترکی دارند. از آن جایی که هویت اروپایی ضعیف و مبهم است و نمی‌توان آن را به حساب آورد، هرگونه تغییر و اندیشه جدید مانند ترکیه و همچنین مهاجران مدیترانه‌ای نیز تهدید محسوب می‌شوند. ما برای آنها و سرنوشت‌شان دل می‌سوزانیم و آنها را بیشتر هزینه می‌بینیم تا منبع و سرمایه.
ما به آنها کمک کرده‌ایم زیرا همان‌طور که نخست‌وزیر ایتالیا ماتئو رنزی گفت: «نمی‌توانیم بگذاریم مردم در دریا بمیرند» اما اکثر آنها جوانند، برخی بسیار باهوش و با استعدادند و می‌خواهند زندگی بهتری داشته باشند. چرا نمی‌توانیم آنها را فرصتی ببینیم برای کمک به اروپا تا چشم‌اندازهای خود را وسیع‌تر کند.
*استفانو لیبرتی روزنامه‌نگار است و نویسنده کتاب به چنگ آوردن سرزمین (Land Grabbing)، سفرهایی در استعمارگرایی نوین، لندن 2014.

پانوشت:
1- مرناسترام Mare Nostrum) (: به دریای مدیترانه اطلاق می شود و نام عملیاتی است که ایتالیا برای نجات مهاجرانی که با کشتی وارد این کشور می‌شوند، انجام می‌داد.
2- بروکسل (Brussels): مقر پارلمان اروپا
3- کنوانسیون دوبلین (Dublin Convention): طبق این میثاق که در دوبلین ایرلند امضا شد، همه اعضای اتحادیه اروپا وظیفه دارند درخواست پناهندگی مهاجرانی را که خواهان حمایت بین‌المللی هستند، در کشور ورودی و طبق توافقنامه ژنو بررسی و اجرا کنند.
4- فرانتک (Frontex): آژانس مهاجرت اتحادیه اروپاست که برای مقابله با سیل مهاجران، قاچاق انسان و مدیریت مرزهای اروپا ایجاد شده و زیر نظر فرماندهی وزیر کشور ایتالیا و همکاری با گواردیا دی فینانزا (آژانس مبارزه با جرایم مالی و قاچاق کالای ایتالیا که زیر نظر وزیر اقتصاد و دارایی و بخشی از نیروهای ارتش کار می‌کند) و گارد ساحلی ایتالیا عمل می‌کند.
5- ترای‌تن (Triton): عملیات مشترک اتحادیه اروپا در اول نوامبر 2014 که با بودجه ماهانه 9/2 میلیون یورو توسط فرانتک و ترای‌تن و با استفاده از 3 کشتی گشتزنی در دریای آزاد، 2 قایق گشتی ساحلی، 2 هواپیمای ترابری و یک بالگرد در مرکز مدیترانه انجام شده - محدوده عملیات ترای‌تن مرزهای ایتالیا و مالتا و وظیفه آن کنترل مرزهای اروپاست. در افسانه‌های یونان نیز ترای‌تن خدایی یونانی و پیام‌آور دریاست با بدن انسان و دم ماهی.
6- موس میاروم (Mos Maiorum): رسم نیاکان، قانون نانوشته‌ای است که بر اساس آن رومی‌های باستان، عرف‌های اجتماعی را تعیین می‌کردند. موس میاروم مجموعه اصول قابل احترام، الگوهای رفتاری و فعالیت‌های اجتماعی بود که زندگی خصوصی، سیاسی و نظامی در رم باستان را تحت تأثیر قرار می‌داد.
7- لوله‌کش لهستانی (Polish Plumber): لوله‌کشی لهستانی به نام چابان (Czaban) در جست‌وجوی کار و زندگی بهتر به لندن رفت و با ارایه کار ارزان‌تر و باکیفیت، توانست به مرور شرکت خود را در انگلستان ایجاد کند و به الگویی از تلاش و پیشرفت مهاجران در کشورهای مقصد تبدیل شد. این لوله‌کش لهستانی در واقع به نماد و کدی برای اشاره به کارگران مهاجر ارزانقیمت در اتحادیه اروپا تبدیل شد.
منبع: لوموند دیپلماتیک ( دسامبر 2014)


تعداد بازدید :  83